زودرنج بودن را ازخود دور کنید
یک انسان زودرنج و دل نازک بایستی بداند با غر زدن هیچ وقت هیچ کاری در زندگی انجام نمیشود. او باید این را بفهمد که زود رنج بودن و گیر دادن به همه چیز حتی با سرزنش کردن خودش، فقط در حال اتلاف وقت است و بس.
آیا بر این باورید که همه چشم دوختهاند تا شما شکست بخورید و بعد هم بنشینند و زمین خوردن شما را تماشا کنند؟ آیا بیشتر لحظات این تصور را دارید که وقتی در حال تلاش برای رسیدن به موفقیت هستید، دیگران هم در حال تلاش هستند تا نگذارند شما به موفقیت برسید و تمام تلاششان را دارند انجام میدهند تا شما شکست بخورید؟ آیا همیشه تصور میکنید درست هنگامیکه یک قدم رو به جلو برداشتهاید، دیگران سعی میکنند شما را هزار قدم به عقب ببرند؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، اگر در اغلب موارد، و در اکثر روزهای سال چنین تصوراتی را دارید و به آنها مطمئن هستید، بهتر است این را قبول کنید که شما یک فرد بسیارحساس، بسیار زودرنج و دل نازک هستید. البته شاید هم خودتان اینطور نباشید اما یکی از دوستان یا شخصی در اطرافتان هست که چنین خصوصیاتی را دارااست.
ضررهایی که یک فرد زودرنج میبیند
اولین ضرر زودرنج و دل نازک بودن این است که چنین اشخاصی هرگز دست به انجام هیچ کاری نمیزنند. هیچ وقت هیچ تلاش جدی، در زندگیشان نمیکنند. آنها قبل از اینکه دست به انجام هر کاری بزنند عقب نشینی میکنند چون از خودشان میپرسند چه فایدهای دارد که وقتی همه در مقابل من ایستاده اند، من تلاش کنم؟این افراد به جای اینکه در مقابل ناکامیها و مشکلات بایستند و با سختیهایی که پیش رویشان ایجاد میشود، مبارزه کنند، فقط زودرنج و دل نازک هستند و برای همین هم فقط و فقط گله و شکایت میکنند. تمام کارشان میشود غر زدن.
از اتلاف وقت دست بردارید
چه فایدهای دارد اگر یک انسان به جای اینکه از دل مشکلات و بدشانسی هایش، فرصتهای مناسب را بیرون بکشد، مرتبا در حال بررسی جزئیات بدشانسیهایش برای غرزدن باشد؟با این رفتار چه چیزی نصیبش میشود؟ آیا به هدفش میرسد؟ اگر فرد زود رنج و دل نازک تصور میکند تمام شانسهای دنیا در حال جنگ با او هستندآیا تلاشی برای پیدا کردن یک شانس دوباره انجام میدهد؟ دومین ضرر زودرنج بودن این است که تمام شانسهایی که به سراغ چنین فردی می آید، از بین میروند. تمام ضرر زودرنج بودن، فقط به خود شخص برمی گردد. چرا باید یک فرد دشمن خودش باشد؟
چگونه میتوان زودرنج نبود؟
اگر کمی تصور کنید، کسانی که بیشترین تلاش را برای بهدست آوردن آنچه میخواهند کردهاند، نزد ما بسیار ارزشمند هستند و از احترام بالایی برخوردار هستند در مقایسه با کسانی که با اولین شکستها، زانوی غم بغل گرفته و چون برچسب زود رنج و دل نازک به خودشان زدهاند، حاضر نشدهاند دوباره تلاش کنند.اولین و آخرین گامی که یک فرد زودرنج برای رهایی از چنین خصیصه اخلاقی باید بردارد این است که برچسب زودرنج و دل نازک بودن را از روی پیشانی خودش پاک کند و به طور عمیق این باور را به خودش بقبولاند که او یک آدم زودرنج نیست.هیچیک از افرادی که با شجاعت به جنگ مشکلات رفتهاند، این باور را نداشتهاند که آدمهایی زودرنج و دل نازکی هستند. قطعا اگر چنین باوری نسبت به خودشان میداشتند، هرگز حتی یک گام مثبت هم نمیتوانستند به جلو بردارند. افراد موفق، اعتقاد دارند که قوی هستند. در خودشان این نیاز را نمیبینند که مرتبا مورد حمایت دیگران قرار بگیرند. آنها فقط میجنگند تا به موفقیت هدف مورد نظرشان برسند. این درسی است که افراد زود رنج میتوانند از افرادی که سرسخت هستند بگیرند.زودرنجی را کنار بگذارید، بلند شده ودست به کار شوید. فقط همین.