روزهای بد دلار در بازار جهانی
دلار روزهای خوبی را در جهان نمیگذراند. شرایط جهانی بهشکلی پیش رفته است که تحلیلها درباره افت ارزش و سقوط آن هر روز بیشتر میشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، هفته نامه اکونومیست در شماره این هفته خود یکی از مهمترین گزارشهایش را به دلار اختصاص داده و در تیتر آن آورده است: «دلار چطور سقوط میکند؟» این جمله، تمام ایده این گزارش تحلیلی اکونومیست را شکل میدهد که معتقد است نحوه افتادن دلار، وضعیت بازارها را شکل خواهد داد. در بخشی از این گزارش که متن کامل آن در ادامه میآید، نوشته شده است: «چگونگی سقوط دلار را اتفاقها شکل میدهند و این را هم که اتفاقها چطور پیش بروند، شکل سقوط دلار تعیین میکند!»
اهمیت شکل سقوط!
ممکن است در طول تعطیلات کریسمس بعضیها فیلم «شیر در زمستان» را دیده باشند. پیتر اوتول در نقش هنری دوم یکی از پادشاهان انگلستان و کاترین هپبورن در نقش النا، همسر او بودند. پادشاه هنری به این نتیجه میرسد که هیچ کدام از پسرهایی که او از النا دارد، وارث مناسبی برایش نیستند و تمامشان را به مرگ محکوم میکند. پسرها در سلولی زندانی میشوند و زمانی که پدرشان نزدیک میشود، ریچارد یکی از پسرها تلاش میکند که حالت ترس به خود نگیرد و از ترس دولا نشود. یکی از برادرانش او را مسخره میکند و میگوید:«روشی که کسی میافتد، هیچ اهمیتی ندارد.» ریچارد پاسخ میدهد:«زمانی که همه چیز فقط سقوط است، اهمیت دارد.»
حالا سرمایهگذاران میتوانند از این نصیحت برای سرنوشت دلار استفاده کنند؛ آن هم در یک دوره زمانی پرنوسان برای بازارهای مالی که دلار در برابر بیشتر ارزها در سال 2018، 7 درصد رشد کرده است. یکی از اصول قوی تجارت خارجی این است که چیزهای رو به افزایش، در نهایت باید پایین بیایند. وقتی که این تمام چیزی است که باقی مانده، شیوه سقوط آن بسیار بااهمیت است.
حالت خرسی بازار برای دلار(به وضعیت خطرناک اطلاق میشود) به این خاطر است که رشد تولید ناخالص داخلی در امریکا کاهش خواهد یافت. سال گذشته، رشد اقتصادی آنها به خاطر کاهش مالیاتها بالا رفت اما این محرکها بزودی اثرشان را از دست میدهند و افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو مؤثرتر خود را نشان خواهد داد. قیمت پایینتر نفت هم یک عامل اساسی است که به سرمایه گذاریها در شیل امریکا ضربه میزند اما یک مزیت برای کشورهای واردکننده نفت در اروپا و آسیاست. بازار بورس امریکا هم نسبتاً مهم است. به طور خلاصه، یک دوره استثنایی برای اقتصاد امریکا به پایان رسیده است. دلار هم مجبور است که زمینش را از دست بدهد.
اما هنوز زمان آن فرانرسیده است. در ماه نوامبر، منصور محیالدین از بازارهای NatWest سه پیش شرط برای چرخش قاطع دلار تعیین کرد:«یک وقفه توسط فدرال رزرو، معامله با چین برای پایان دادن به جنگ تجاری و نشانههایی از رشد بالای اقتصاد اروپا» مورد اول در حال حاضر چیزی کمتر از یک مانع است. رئیس فدرال رزرو، جرمی پاول در 4 ژانویه اشاره کرده است که شاید افزایش نرخ بهره را متوقف کنند. مذاکرات تجاری با چین از سر گرفته شده اما دادههای اقتصادی اروپا ضعیف باقی ماندهاند. نرخ بهره در امریکا شاید بیش از این افزایش پیدا نکند اما به هر حال این نرخ از ژاپن یا منطقه یورو بالاتر است. در این شرایط، دلار داشتن هنوز هم رضایتبخش و جذاب است.
دو سناریو برای دلار؛ ثبات و سقوط
این شرایط چطور میتواند تغییر کند؟ در حالت کلی دو سناریو وجود دارد. در سناریوی اول، جنگ تجاری شروع به پراکنده شدن در مناطق مختلف میکند، کاهش مالیاتها و سیاست پولی آزادتر در چین باعث افزایش هزینههای بخش خصوصی میشود. این مسأله سایر اقتصادهای آسیایی را هم تحریک میکند که به نوبه خود باعث افزایش فعالیت در منطقه یورو میشود؛ منطقهای که بشدت به فعالیت اقتصادهای نوظهور وابسته است. بازدهی اوراق قرضه از انتظار بالا رفتن نرخ بهره افزایش پیدا میکند اما آنها در امریکا سقوط میکنند؛ چرا که تاجران نرخ قیمتها را کاهش میدهند. دلار در برابر یورو ریزش میکند. برگزیت(خروج انگلستان از اتحادیه یورو) ارزش پوند را افزایش میدهد. سرمایهها در جست و جوی بازگشت بهتر به سمت بازارهای نوظهور کشیده میشوند. بازار سهام بویژه در خارج از امریکا نیروی تازه میگیرد. همه یک نفس راحت میکشند. دوباره همه چیز شبیه 2017 میشود.
اما در سناریوی دوم، شکاف رشد تولید ناخالص داخلی بین امریکا و دیگر نقاط کاهش مییابد. اما در این حالت این مسأله فقط به خاطر کاهش رشد امریکاست نه بهتر شدن اوضاع در کشورهای دیگر. مناقشات تجاری تشدید میشود. تداوم روند بیثباتی و نااطمینانی به این معناست که برنامه کاهش مالیاتها در چین به جای خوبی نرسیده است. ضعف بیشتر در چین باعث میشود که دیگر بازارهای نوظهور هم دچار تزلزل شوند. نقطه نرم در اقتصاد منطقه یورو بهنظر میرسد که موقتی نیست بلکه بازتابی از تقاضای ضعیف صادرات است. داراییها در همه جا در خطر هستند. دلار بشدت در برابر ین و فرانک سوئیس سقوط میکند. یورو ضعیف میماند. کمبود ارزهای امن هم باعث میشود که قیمت طلا افزایش یابد.
اینکه واقعیتهای بازار به کدام یک از این سناریوها نزدیک باشد، به این بستگی دارد که در چین چه اتفاقهایی بیفتند. معامله تجاری با امریکا میتواند محرکی قوی باشد و ارزهای کشورهای نوظهور را در برابر دلار بالا بکشد. کیت جکز از Société Générale یک بانک فرانسوی میگوید:«مسیر دلار در برابر ارز کشورهای ثروتمند به کاهش رشد در امریکا بستگی دارد. اگر این اتفاق ناگهانی بیفتد، دلار در برابر ین سقوط میکند. اگر این اتفاق تدریجی باشد، دلار در برابر یورو سقوط میکند.»
چگونگی سقوط دلار را اتفاقها شکل میدهند و این را هم که اتفاقها چطور پیش بروند، شکل سقوط دلار تعیین میکند. تحلیلگران در جی پی مورگان به سرمایهگذاران نگران توصیه میکنند که با خرید ین، فرانک سوئیس و طلا، داراییهایشان را بیمه کنند. اگر سقوط تنها چیزِ باقی مانده است، بسیار مهم است که چیز نرمی برای افتادن روی آن وجود داشته باشد.