جامعه شهری آگاه و مسئولیتپذیر در کنار مدیریت شهری هوشمند
ارتقای کیفیت زندگی بدون مشارکت ذی نفعان، جامعه شهر، متخصصان و نخبگان امکانپذیر نیست، این یک اصل بسیار مهم است که امروزه مجموعه مسئولان مدیریت شهری در سراسر دنیا به آن رسیدهاند؛ لذا ما میبینیم که در انتخابات شهرداران تهران در دوره پنجم، تمام کاندیداهای شهرداری تهران مشارکتپذیر بودن شهرداری تهران و مدیریت شهری را یکی از موضوعات اصلی خود قرار داده بودند.
این که این مشارکت را چگونه محقق کنیم و بسترسازی برای آن چگونه باشد و چهساز و کارهایی را برای مشارکت تعریف کنیم، به نظر من اولین گام در این حوزه بحث اعتمادسازی در جامعه شهری است، تا زمانی که ما به عنوان مدیریت شهری، اعم از شورا و شهرداری نتوانیم اعتماد شهروندان را به خود جلب کنیم، قطعا آنها در فرایند تصمیمسازیها و تصمیمگیریها، اقدامات چو اجرای پروژهها و نقاطی که به مشارکت نیاز است، همراهی نخواهند کرد، به ویژه که بیشترین نارضایتیها متوجه سازمانهای شهرداری کل کشور است، یکی از دلایل این نارضایتی هم این است که بیشترین ارتباط آنها با همین سازمانهای شهرداری است و بیشترین خدماتی که دریافت میکنند، از سوی سازمان شهرداری است، مشکلاتی که در ارائه خدمات و کاستیهایی که در شهر وجود دارد، از ناحیه تصمیمگیریهای مدیریت شهری میدانند، فسادها و رانتهایی که در گذشته وجود داشته و هنوز هم گاهی اتفاق میافتد، موجب افزایش این بیاعتمادی شده است؛ بنابراین به نظر من یکی از گامهای اساسی که شهرداری میتواند در این حوزه بردارد این است که با رویکرد سالمسازی تصمیمگیریها و شفافسازی آنها، اعتماد شهروندان را باز گرداند؛ یعنی شهروندان بدانند که در پشت پرده چیزی نیست، هر چه که اتفاق میافتد برایشان قابل رؤیت است. وقتی این رویکرد فساد زدایی و رانت زدایی به یک اولویت تبدیل شود و از طرف دیگر هم به طور شفاف اطلاعرسانی شود و در منظر دید عموم قرار بگیرد، بخش قابل توجهی از اعتماد شهروندان باز خواهد گشت. قطعا موضوعاتی مثل انتصاب مدیران شایسته، سالم، پاک دست و متخصص و اهتمام واقعی و جدی به مشارکتدهی دانشگاهها، صاحب نظران، کارشناسان و گروههای مرجع جامعه شهری در تصمیمگیریها در افزایش اعتماد عمومی بسیار اهمیت دارد. ما در هر شهر یا کشوری گروههایی داریم که اینها گروههای مرجع هستند، گروههای مرجع در دانشگاهها، دیدهبانهای شهری، در بین نخبگان و کارشناسان، در میان تشکلهای مردم نهاد و معتمدین محلات وجود دارد که اگر سازمان شهرداری و مدیریت شهری بتواند به صورت واقعی، نه به صورت صوری و ظاهری، آنها را در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها مشارکت بدهد، میتوانند نقش قابل توجهی در افزایش اعتماد عمومی ایفا کنند. وقتی اعتماد عمومی شکل بگیرد، شهروندان در امور شهری مشارکت خواهند کرد. پس از ایجاد اعتماد، گام بعدی که مدیریت شهری باید بردارد این است که بسترهای لازم برای نوع مشارکتدهی را تعریف کند، مشارکتدهی صرفا با یک شعار و این که ما شهروندان را مشارکت میدهیم، اتفاق نمیافتد، قطعا پس از اعتمادسازی باید مطالعاتی انجام شود که شهرداری بداند با چه شیوههایی و در چه مقولاتی گروههای مردمی را مشارکت بدهد. به طور مثال در صیانت از فضای سبز، باغها و درختان شهر میتواند شهروندان را سهیم کند و مشارکت بدهد، با فرهنگسازی و ارائه بستههای تشویقی مناسب و ارائه خدمات بهینه و مناسب از مبدأ به مقصد شهروندان را مشارکت دهد، میتواند در تعریف پروژههایی که در سطح محلات یا سطح منطقه اجرا میشود، از مکانیسمها و شیوههایی که در کشورهای توسعهیافته تجربه شده است، استفاده کند و آنها را در جریان تصمیمگیریهای محلی و ایجاد پروژههای مختلف عمرانی، خدماتی، فرهنگی، اجتماعی و... قرار دهد. اطلاعرسانی یک اصل مهم در مشارکتدهی است و میتواند تالارهای شهری را در همین پاتوقهای محله و سراهای محله ایجاد کند و در این تالارهای شهری فراخوان عمومی بدهد که ما میخواهیم این پروژهها را اجرا کنیم و از شهروندان نظر خواهی کند. یکی از موضوعات بسیار مهم مشاوره گرفتن از جامعه شهری است، در هر صورت جامعه شهری ما در حوزههای مختلف ممکن است صاحب نظر باشند و میتوان مکانیسم و سامانههایی را تعریف کرد و در این فضای دیجیتال و هوشمندی که ایجاد میشود، از مردم مشاوره بگیرد، مشاوره آنها را به کار ببرد و اگر مشاورهای هم سازگار و مناسب نیست پاسخ اقناع کننده بدهد و نتیجه به کار بستن این مشاوره را هم انتشار دهد که اعتماد را همچنان حفظ کند. یکی از موضوعات دیگر توانمندسازی است، شهرداری باید برای مشارکتدهی شهروندان و آحاد جامعه و گروههای مرجع در تصمیمگیریها، آنها را توانمند کند؛ یعنی آگاهیبخشی کند. برخی از موضوعات شهرها و کلان شهرها این روزها به موضوعات پیچیده چند وجهی تبدیل شدهاند، بسیاری از مشکلاتی که اکنون در شهرها وجود دارد نتیجه عدم آگاهی جامعه شهری است. به طور مثال مردم را آگاه کند که آثار و تبعات ناشی از تفکیک نکردن زبالهها در کاهش کیفیت زندگی چیست، اگر شما شهرداری را از تخلفات ساختمانی که در کوچه یا محلهتان رخ میدهد آگاه نمیکنید، چه تبعاتی دارد. باید این فرهنگ را نهادینه کرد که مردم باید به تمامی اتفاقاتی که در زندگی و شهرشان رخ میدهد، دغدغه داشته باشند و نسبت به آنها حساسیت نشان دهند. یکی از موضوعات بسیار مهم دیگر، تبیین جایگاه مسئولیت شهروندی است؛ یعنی همان گونه که سازمان شهرداری و مدیریت شهری به بحث حقوق شهروندی توجه میکند، مردم هم مسئولیتهایی دارند و شهرداری باید موضوع مسئولیتپذیری شهروندی را تبیین کند، یکی از موضوعات مغفول مانده جامعه شهری جمهوری اسلامی ایران و شهر تهران همین مسئله است. جامعه شهری خیلی نسبت به مسئولیتپذیری شهری شهروندی مقید نیستند و در مقابل اتفاقات شهر خنثی عمل میکنند؛ البته در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در این خصوص ایفای نقش اساسی و بنیادی داشته است؛ اما هنوز در این حوزه باید زیاد کار شود. همچنین در قوانین ما هم باید تغییرات و تحولات اساسی صورت بگیرد.
موضوع پاسخ گو بودن به شهروندان هم یک اصل بسیار مهم در ارتقای مشارکتدهی شهروندان در تصمیمگیریهای شهری است که سازمان شهرداری باید به آن توجه کند.
مهمترین اولویتهایی که ما باید مردم را نسبت به آن مطلع کنیم و آن را آموزش بدهیم، این است که نخست جامعه شهری را نسبت به مشکلات و چالشها و ابر چالشهای شهر تهران آشنا کنیم، برای جامعه شهر تهران تبیین کنیم که موضوع گسترش شهر تهران و ساخت و سازهایی که در شهرهای اقماری و حریم شهر تهران اتفاق میافتد چه آثار و تبعات مخربی در سرنوشت و کیفیت زندگی آنها دارد. برای آنها تبیین کنیم که جغرافیای شهر تهران یک ظرفیت اقلیمی و اکولوژیکی محدود دارد و در این ظرفیت محدود جمعیت محدودی میتوانند ساکن شوند؛ بنابراین به هر میزان ما تخلفات ساختمانی در شهر تهران و محدوده شهرهای اقماری به عنوان مجموعه شهری تهران داشته باشیم، جمعیت مازاد به سرانههای خدماتی مازاد نیاز دارند و توجه کنند که اساسا ظرفیت ارائه سرانههای خدماتی و اکولوژیکی این محدوده، محدود است. برای شهروندان شهر و مجموعه شهری باید تبیین کنیم که از بین رفتن کوهها، مزارع، دشتها و رودخانههای شهر تهران و همچنین فضاهای سبز و باغهای آن چه آثار و تبعات مخربی در کیفیت زندگی آنها خواهد داشت. اگر شهروندان به این موضوعات آگاه شوند، نسبت به آن دغدغهمند میشوند و با نظارت همگانی میتوانند در صیانت از اینها کمک کنند و بعضاً خودشان هم به دنبال چنین افعالی نمیروند. یکی از مهمترین مشکلات و چالشهایی که در مناطق 22گانه شهر تهران وجود دارد و در تمامی ملاقاتهای مردمی ما مشاهده میکنیم، این است که مطالباتی که جامعه شهری از شهرداری دارند، مطالباتی خارج از قواعد و مقررات شهرسازی و معماری است. برای جامعه شهری تهران باید تبیین شود که اساسا چه نوع مأموریتها و پروژههای عمرانی در شهر انجام شود خوب است و چه نوعی انجام نشود خوب است. بسیاری از پروژههای عمرانی که انجام میشود حتی ممکن است برای آینده شهر خطرناک باشد؛ بنابراین جامعه شهری باید آگاه شود و فقط به یک شهرداری که صرفا کارهای ظاهری انجام میدهد، فارغ از این که این پروژهها چه آثار و تبعات منفی و مثبتی دارند، نمره مثبت ندهند بلکه به مجموعهای از اقداماتی نمره مثبت بدهند که در ارتقای کیفیت زندگی تأثیر گذار هستند و تا زمانی که این آگاهسازی به صورت نسبی برای عموم جامعه انجام نشود، قاعدتا مطالبات آنها مطالبات واقعی و مبتنی بر حل مشکلات شهر نخواهد بود. برای جامعه شهری باید تبیین شود که شهر ما یک شهر تابآور نیست، وضعیت ایمنی شهر وضعیت بسیار بسیار وخیمی است و برای آنها باید تبیین شود که بدون مشارکت و هزینه و اهتمام آنها در ایمنسازی سکونت گاه و اماکنی که به خودشان تعلق دارد، شهر ما ایمن نخواهد شد، بدون رعایت مقررات ملی و رعایت مقررات شهرسازی و معماری، شهر ما ایمن نمیشود. برای جامعه شهری ما باید تبیین شود که استفاده از خودروهای شخصی چه تبعات و آثاری برای شهر دارد و استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی چه فواید مثبتی دارد و در صورت آگاهی در این زمینه از شهرداری و دولت مطالبه میکنند که در توسعه حمل و نقل عمومی تلاش کند.
باید تبیین شود که مسئله همکاری و همراهی و مشارکت مؤثر و معنا دار در نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده به چه میزان اهمیت دارد و برای آنها باید تبیین شود که اگر مجموعه آحاد مردم و ساکنان بافتهای فرسوده و سرمایهگذاران و حاکمیت و سازمان شهرداری تهران در این خصوص یک مشارکت جدی معنا دار واقعی مصمم نداشته باشند، ما در احیا و نوسازی بافتهای فرسوده توفیقی نخواهیم داشت و در چنین شرایطی در اثر بروز یک زلزله تمام این بافتهای فرسوده به یک باره نابود خواهند شد و حتی امکان خدماترسانی در فرایند چنین حوادثی وجود نخواهد داشت. برای جامعه شهری ما باید تبیین شود که با توجه به حجم قابل توجه تولید زباله در شهر تهران، موضوع صرفهجویی یکی از مهمترین موضوعات جامعه شهری است که باید به یک فرهنگ تبدیل شود و البته که موضوع تفکیک زباله از مبدأ و مشارکت واقعی مردم در آن میتواند این مشکل را حل کند و هیچ کشوری نتوانسته است بدون مشارکت آحاد مردم در این خصوص مشکل را حل کند.
اینها همه رسالتها و وظایف اصلی مدیریت شهری است که با استفاده از مجموعه قابل توجه بودجههای فرهنگی اجتماعی که دارد، فرهنگسازی کند، آموزش بدهد و به صورت مؤثر و معنا دار تبیین کند تا جامعه شهری آگاه و مسئولیتپذیر در کنار مدیریت شهری قرار بگیرند.
*عضو شورای شهر تهران