تهران باید به جایی برای زندگی کردن تبدیل شود
بی تردید مدیریت شهر تهران با چالشهای بسیاری مواجه است. مدیریت پسماند، آلودگی هوا و ترافیک را شاید بتوان به عنوان چالشهای اصلی شهر تهران نامید اما این ظاهر امر است و راه حل برون رفت از این مشکلات بیش از آنکه مکانیکی و مهندسی باشد مربوط به حوزه فرهنگی و ارزشی است و در آن حوزه ها بایستی دنبال شود.
مشکل ترافیک تهران به خاطر ماشین ها و خیابانها و جاده ها نیست یا در مورد پسماند مشکل اصلی در تفکیک از مبدا است، که نشان میدهد ما نیازمند آگاه سازی مردم نسبت به مسئولیتهای اجتماعی شان هستیم و در هر سه حوزه بایستی فرهنگ سازی شده و مشارکت جامعه را به دست آوریم.
شهر تهران امروز با آسیب های اجتماعی و فرهنگی جدی رو به رو است . توسعه و رشد کالبدی شهر بدون توجه به ابعاد و آثار این دومولفه مهم ، محیط اجتماعی فرهنگی شهر را تحت تاثیر قرار داده است . در این میان آسیب های اجتماعی شناخته تر شده هستند اما در حوزه آسیب های فرهنگی متاسفانه ورود نشده است و امروز آثار رویکرد سخت افزاری مدیریت شهر تهران بیش از هر چیز فرهنگ و انسجام اجتماعی را نابود کرده است. در شهر تهران سرمایه اجتماعی و فرهنگی بین اقشار مختلف به شدت کاهش یافته برای مثال افراد ساکن در مجتمع های مسکونی ارتباط ارگانیک باهم ندارند و این امر منجر به آن شده با افزایش روحیه بی اعتمادی به بی تفاوتی اجتماعی دامن زده شود.
ضرورت توجه به فرهنگ و توسعه آن از طریق فرایند پیوست فرهنگی در مدیریت شهری از چالشهای مهمی است که توجه به آن منجر به پیشرفت زندگی اجتماعی توامان با تحقق ارزش های فرهنگی و اخلاقی خواهد شد. همچنین در این میان بحث پیوست های اجتماعی اهمیت پیدا میکند که سعی شده است در برنامه سوم پنج ساله شهرداری تهران به این نیاز حیاتی توجه شود.
به نظر می رسد مهم ترین خواست شهروندان از مدیریت شهری آن است تا تهران را به جایی برای زندگی کردن تبدیل کند. تهران امروز جایی برای کار کردن شده است با صورتی خسته و مرده از بسیاری مولفه های یک شهر پویا و با نشاط. برای بهتر شدن حال تهران پیش از هر چیز نیازمند افزایش امید و تعلق شهروندان به شهر و حفظ و تعمیق سرمایه های اجتماعی و مشارکت مردمی هستیم.
مهم ترین و عظیم ترین سرمایه هر جامعه ای منابع انسانی آن است و در واقع مشارکت شهروندان، موتور محرکه مدیریت شهری است. اجرا و تحقق برنامه های شهری تنها با مشارکت مردم امکان پذیر است.آگاهی بخشی ، اطلاع رسانی و آموزش به شهروندان نسبت به حقوق و وظایف خود یکی از مهم ترین راههای ایجاد مشارکت است. در حال حاضر تمایل به مشارکت از بعد ذهنی در بسیاری از شهروندان وجود دارد و بستر آن نیز فراهم است اما بعد عینی مشارکت در سطح بسیار پایینی است. این در حالی است که اصل یکصدم قانون اساسی بر نقش مستقیم مردم همراه با نظارت شوراها در مدیریت شهری تاکید دارد.
برای ارتقای مشارکت شهروندان لازم است تا موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
۱.تغییر رویکرد در مدیریت شهری و اقتدار بخشیدن به شهروندان
۲.تمرکز بر آموزش و ارتقاء فرهنگ شهروندی
۳.تقویت اعتماد اجتماعی و ایجاد انگیزه برای مشارکت
۴.تقویت و توسعه جامعه مدنی و سازمانهای مردم نهاد
۵.تغییر رویکرد شهرداری از نهاد خدماتی صرف به نهادی اجتماعی و فرهنگی
این ساز وکارها میتواند منجر به افزایش مسئولیت پذیری شهروندان شود و مشارکت اجتماعی آنان را به همراه داشته و در مجموع باعث بهتر اداره کردن شهر شود.
*رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شهر تهران