فخرفروشی خانوادهها با تولد فرزندشان در تهران!
برخی از افراد از محل تولد و زندگیشان خوششان نمیآید و گاهی آنقدر نسبت به این مسئله حساس میشوند که اگر از آنها بپرسی که کجا به دنیا آمدهای؟ بعد از مکثی کوتاه تلاش میکنند تا محل تولدشان را از شما پنهان کنند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جوان ، کشور 80 میلیون جمعیت دارد و هر کس در یکی از استانها و یکی از شهرها یا روستاها به دنیا آمده است. اما برخی از افراد از محل تولد و زندگیشان خوششان نمیآید و گاهی آنقدر نسبت به این مسئله حساس میشوند که اگر از آنها بپرسی که کجا به دنیا آمدهای؟ بعد از مکثی کوتاه تلاش میکنند تا محل تولدشان را از شما پنهان کنند! اما واقعا چه اهمیتی دارد که چه کسی در کجا به دنیا آمده باشد؟ چرا برخی از افراد محل بهدنیا آمدنشان را دوست ندارند؟
به تازگی دکتر ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت با بیان اینکه فرهنگی در مردم ایجاد شده که سعی میکنند برای تولد فرزندانشان به تهران یا شهرهای بزرگ بیایند تا شناسنامه فرزندشان تهرانی باشد، گفته: «این در حالیست که این موضوع مشکلاتی را در سیستم بهداشت و درمان ایجاد و هزینههایی را تحمیل میکند.»
بهنظر میرسد که پس از تلاش برخی از سلبریتیها برای بهدنیا آوردن فرزندشان در خارج از کشور حالا بسیاری از افراد تلاش میکنند که محل تولد فرزندشان در پایتخت کشور باشد. شاید یکی از دلایل این موضوع، لطیفههایی باشد که علیه اقوام مختلف منتشر میشود و به آنها بیاحترامی میکند. متاسفانه همین لطیفهها آنقدر متداول شده که حتی اقشار تحصیلکرده جامعه نیز از آن بهعنوان نوعی سرگرمی یا بدتر ازآن بعنوان گزینهای برای نمود برتری قومیتی استفاده میکنند!
بحران بیاعتنایی به زادگاه و کمتوجهی به اصالت خانوادگی
مجید ابهری، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی درباره علت اصرار برخی از خانوادهها برای گرفتن شناسنامه فرزندشان در تهران میگوید: «رفتار برخی از خانوادهها برای دریافت شناسنامه فرزندشان در تهران نوعی بیاعتنایی به زادگاه و کمتوجهی به اصالت خانوادگی خودشان است. این افراد تمایل دارند فرزندشان متولد تهران شناخته شود و از مزایای پایتخت نشینی استفاده کنند، مثلا روزی در تهران درس بخوانند یا پلاک خودرویشان، پلاک تهران باشد!»
او ادامه میدهد: «گاهی افراد پای خود را از گرفتن شناسنامه در تهران نیز فراتر میگذارند و موج بیاعتنایی به هویتشان تا جایی میرسد که همسر حامله خود را به کشورهای غربی میبرند تا بعد از تولد فرزندشان شناسنامه غیر ایرانی و تابعیت کشور دیگر را برای فرزندشان بگیرند. در حالی که باید از این افراد پرسید اگر زادگاهشان اهمیت ندارد باید درآمد و شغل در این زادگاه نیز بیاهمیت باشد. پس چرا که درآمد وطن خود را دوست دارند و تابعیت بیگانگان را؟»
این جامعه شناس اظهار میدارد: «چشم و همچشمی در بین افراد چه برای گرفتن شناسنامه در تهران و چه در خارج از ایران، تبدیل بهنوعی رقابت در بین برخی از خانوادهها شده و آنها را وادار به این رفتار میکند.»
اعتبار هر فرد، شخصیت و صداقتش است نه محل تولد او!
ابهری میگوید: «هویتگریزی و هویتستیزی گاهی ناشی از ضعف فرهنگ و شخصیت افرادی است که برای قومیتها و فرهنگهای دیگر انواع لطیفهها را ساختهاند و با وقاحت آن را بیان میکنند. بعضی از افراد بخاطر ضعف اعتماد به نفس و کمرنگ بودن خودباوریشان برای گریز از اینگونه تهاجم، محل تولدشان را تغییر میدهند و به خیال خودشان هویتشان را تغییر دادهاند! در حالی که فرهنگ و هویت بومی با تغییر نام و زادگاه عوض نمیشود و تا مرگ به دنبال آنها خواهد بود.»
او با اشاره به این مسئله که فقدان اطلاعرسانی، ضعف فرهنگ سازی توسط رسانهها باعث شده تا عدهای اینگونه رفتارها را برای خود اعتبار قلمداد کنند، میگوید: «در حالی که اعتبار هر فرد در ذات، شخصیت و صداقت او قرار گرفته و نه در شناسنامه و گذرنامه آن، اما متاسفانه برخی از خانوادهها تصور میکنند که محل تولد فرزندشان به او هویت جدیدی میدهد!»
ساخت هویتی جعلی برای کسی که شاید آن را قبول نکند!
مجید ابهری میگوید: «گرفتن شناسنامه تهرانی برای افرادی که در تهران زندگی نمیکنند نوعی تقلب به حساب میآید و خانوادهها از تولد فرزندشان به او یاد میدهند که متقلب باشد و این خود آغاز بسیاری از ناهنجاریهاست که در آینده در جامعه روی خواهد داد.»
این آسیب شناس اجتماعی تصریح میکند: «کسانی که برای فرزندشان شناسنامه در تهران میگیرند و اقامتشان در زادگاه خود میباشد باید بدانند که هر جای ایران عزیز و مقدس است. از روستاهای بلوچستان تا خراسان و کردستان، وجب به وجب خاک ایران وطن و زادبوم ماست؛ بنابراین اینگونه حرکات کسب اعتبار کاذب میباشد و هیچ معلوم نیست این بچهها در آینده هویت جعلی خود را قبول داشته باشند.»