دلنوشته سوزناک محسن چاوشی برای مادرش +عکس
محسن چاوشی در توصیف مادرش و الطافی که به او داشته، نوشتهای را منتشر کرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، محسن چاوشی، تصویری از خود را کنار مادرش در اینستاگرام منتشر کرد.
او در توضیح این عکس، متنی سوزناک نوشت که به این شرح است: «مادرم کو؟ مادر مریض شدهام و باز یاد تو افتادهام! عیش و نوشهایم همه تمام شدهاند. و شکست خورده و آشفته نمیدانم به کجا بروم! کسی بگردنش نمیگیردم از دهان دامنها نیز افتادهام و دامنی بسیار میخواهم برای اشکهای بسیارم! من همهاش افتادهام کسی بلند نمیکند مرا و نمیتکاندم. زخمی و خاکی آمدهام که بلند کنیام و بتکانی کودک ناسپاست را، شهدها و شکرها با دیگران و زخمها با تو.»
این خواننده در ادامه نوشت: «دامنهای کوچک گرفتنمان از تو! و خود دامنی شدهاند کودکی را و بیچاره من! که دستم جدا شده از دستت و گم شدهام از تو .. و از دور میشنوم گفتهای که خوب خوابیده است!؟، گرسنه نماند مریض نباشد پارهی جگرم، از دور حس میکنم رنجش را و دردش را! جگرش خون که میشود میفهمد جگرم خون است مریض که میشود به زور میخندد تا نگران نشویم و وقتی که میفهمیم یکی یکی پراکنده میشویم سوی دامنکها و این راه و آن راه ها و لاابالی ها! و در نهایت یکی بزور میماند و مشغول به انرویدها و او اس ها بی تاب میشود شماره میگیرد همه جگرانش را که لاابالی اش را که بنده ام بجوید و بجوید حال و احوالش را. به صبوری ات نبود کسی و نمی آید! هر چه میکردم مقصر دیگران بودند و چه دلیرانه فاش نمیکردی همه رازها و اسرارم را. دیر دیدنت از خجالت نیست ، از ناسپاسی است و البته نیازمندی هایم به تو تمام شده است مثل همه نیازمندان تا خرشان از پل گذشت لگد میزنند صاحبانشان را! از خودم به هم میخورد حالم، حال که باید محبتت بکنم همه را خرج محبت فروشان کرده ام و بعد از لگدها ، زخمی و خاکی بسوی تو میدوم! مگر محبتت کم بود که محبت را در ناکجا آبادها میجستم؟! کاش بی نیاز نمیشدمت و هر روز میدیدمت ماما! ماشین رخت شویی زنده آشپزخانه غمگین قرص های بی خوابی ببخش مرا.»