چرا زنان دقیق تر از مردان هستند؟
تحقیقات نشان می دهد که مردان و زنان در اطلاعات کلی یعنی آی کیو(IQ) برابرند اما این مسئله در مورد هوش هیجانی یعنی ای کیو(EQ) درست نیست. تفاوت های کوچکی در بیان احساسات مردان و زنان وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، برخی زنان و مردان را از لحاظ عاطفی متمایز می کنند و چنین تعمیم می دهند که زنان موجوداتی بیش از حد عاطفی هستند و مردان چنین نیستند اما این تفکرات درست نیست.
تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان می دهد هوش احساسی (EQ) برای عملکرد مردان و زنان در کار بسیار مهم است.
موسسه تَلِنت اِسمارت (TalentSmart) هوش هیجانی بیش از یک میلیون نفر را آزمایش کرده است و مشخص شده است که زنان از هوش هیجانی بالایی برخوردارند ، این تفاوت آماری نشان می دهد زنان مهارت بیشتری در استفاده از احساسات به نفع خود دارند.(1)
هوش هیجانی(EQ) چیست؟
هوش هیجانی (به اصطلاح عاطفی یا ضریب هوشی) به معنای توانایی درک و مدیریت احساسات برای از بین بردن استرس، برقراری ارتباط موثر، همدردی با دیگران، غلبه بر چالش ها گفته می شود.
EQ به شما این امکان را می دهد تا احساسات دیگران را درک کنید .در بیشتر موارد، این یک فرآیند غیر کلامی است که بر چگونگی برقراری ارتباط با دیگران تاثیر می گذارند.
آزمایش های بسیاری در زمینه هوش هیجانی وجود دارد که نشان می دهد زنان در مورد این مهارت های اساسی موفق تر از مردان هستند. برای درک اینکه چرا زنان از مردان پیشی گرفته اند، باید به نمرات هر یک از مهارت های هوش هیجانی بر اساس جنسیت نگاه کنیم.
هوش هیجانی چهار بخش دارد: خودآگاهی، مدیریت احساسات، همدلی و مهارت اجتماعی.
-خوداگاهی:عبارت است از درک صحیح فرد از احساسات خویش و همچنین تشخیص نقاط قوت و ضعف و اعتماد به نفس فرد نسبت به خود؛ در این بعد نمرات مردان و زنان برابر بوده است.
-مدیریت خود: عبارت است از اقدامی که فرد در قبال احساسات خود انجام می دهد ؛در این مرحله فرد قادر به کنترل احساسات و رفتارهای تکان دهنده می باشد ، احساسات خود را با شیوه های مثبتی مدیریت می کند ،تعهدات را دنبال می کند و با شرایط در حال تغییر سازگار می شود.
در این بعد آقایان نمرات بالاتری از خانم ها کسب می کنند که شاید دلیل آن ناشی از روش تربیتی در اجتماع باشد. به این معنا که به جنس مرد از کودکی گفته شده است که مرد نباید احساسی باشد، مرد نباید گریه کند و...این سبب شده است تا مردان در کنترل احساسات خود قوی تر از زنان عمل نمایند.
-آگاهی اجتماعی:عبارت است از درک و شناخت احساسات، نیازها و نگرانی های دیگران. باتوجه به اینکه زنان را با مهارت " جزئی نگری" می شناسیم مسلما نمره ی زنان در این بعد بسیار بالاتر از مردان است.
-مدیریت ارتباط: این بعد اوج هوش هیجانی به حساب می آید. در این بعد شما می دانید که چگونه روابط خوب و مناسب را توسعه داده و ارتباط برقرار کنید.این بعد نیاز بسباری به خود آگاهی و مدیریت خود و آگاهی اجتماعی در برقراری ارتباط با دیگران دارد چنانچه هر گز در برقراری ارتباط با دیگران موفق نخواهید شد مگر آنکه احساسات خود و دلیل بروز آن را بشناسید لذا از آنجایی که زنان در تعامل بیشتری با افراد پیرامون خود هستند و افراد پیرامون خود را بیشتر می شناسند در این بعد نسبت به مردان بالاتر هستند.
چرا هوش هیجانی بسیار مهم است؟
احتمالا دیده اید افرادی را که که از لحاظ تحصیلی درخشان اند اما در کار و یا در روابط شخصی خود ناموفق هستند؛ باید بدانید که توانایی ذهنی یا آی کیو برای موفقیت در زندگی کافی نیست بلکه این ای کیوی شما است که هنگام مواجهه با مشکلات به شما در مدیریت استرس و احساسات کمک می کند لذا IQ و EQ باید در کنار هم وجود داشته باشند تا موثرتر واقع شوند.
هوش هیجانی تاثیر می گذارد در:
-عملکرد شما در مدرسه یا کار: هوش هیجانی بالا می تواند به شما کمک کند که پیچیدگی های اجتماعی محل کار را مدیریت کنید، به دیگران انگیزه دهید و در شغل خود پیشرفت کنید. بسیاری از شرکت ها اکنون هوش هیجانی را نوعی توانایی فنی می دانند و قبل از استخدام در گزینش ها آزمون EQ میگیرند.
-سلامت جسمی شما: اگر شما قادر به مدیریت احساسات خود نیستید، احتمالا نمی توانید استرس خود را نیز مدیریت کنید که این امر می تواند سلامت تان را به خطر اندازد چرا که استرس بدون کنترل می تواند فشار خون را افزایش دهد، سیستم ایمنی بدن را سرکوب کند، خطر حمله قلبی و سکته مغزی را افزایش دهد، به ناباروری کمک کند و روند پیری را تسریع بخشد لذا اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی این است که یاد بگیرید چگونه به مدیریت استرس کمک کنید.
-سلامت روان شما: احساسات و استرس های غیر کنترل شده می تواند بر سلامت روانی شما تأثیر بگذارد و شما را دچار اضطراب و افسردگی کند.
-هوش اجتماعی شما:هوش اجتماعی شما را قادر می سازد تا دوست و دشمن را تشخیص دهید، علاقه ی فرد دیگر به خودتان را ارزیابی کنید، استرس را کاهش دهید و درسیستم عصبی خود از طریق ارتباطات اجتماعی تعادل برقرار کنید و احساس عشق و محبت کنید.(2)
مواردی که استفاده از هوش هیجانی را متوقف می کند
ترس، نگرانی، اضطراب، عدم مدیریت احساسات،توقعات بیجا از زندگی، تصویر منفی از خود و سرزنش دیگران باعث عدم استفاده از هوش هیجانی می شود. بنابراین زمانی که این موانع به وجود می آید و هوش هیجانی مورد استفاده قرار نمی گیرد، حرکات افراد به سمت موفقیت متوقف می شود لذا هدف از تقویت هوش هیجانی،آگاهی از احساسات برای غلبه بر موانع زندگی است.