x
۳۱ / شهريور / ۱۳۹۷ ۰۶:۵۵

جاجرود، حکایت کاسبی روی آب

جاجرود، حکایت کاسبی روی آب

دوم خردادماه امسال بود که در اوشان فشم رگبار تندی درگرفت و سبب سیل رودبار قصران در نزدیکی روستای رودک شد و خساراتی به خانه‌ها و رستوران‌های مجاور بستر رودخانه جاجرود وارد کرد.

کد خبر: ۳۰۲۰۵۴
لاماری

روزنامه تعادل در گزارش میدانی مفصلی که در 21 خردادماه منتشر شد روایت‌های مختلف ذی‌نفعان، اعم از رستوران‌داران، صاحبان خانه‌های خسارت دیده، سازمان آب منطقه‌ای تهران و شاهدان عینی سیل را انعکاس داد. اکنون پس از گذشت چند ماه دوباره به منطقه سیل زده رجوع کردیم تا سیر تحول منطقه و سرعت پیشرفت ساخت‌وسازهای مجاور رودخانه را از نزدیک مورد بررسی قرار دهیم؛ ساخت‌وسازهایی در حریم رودخانه که ممکن است در طغیان آتی رود باز هم دستخوش خسارت‌هایی به خود و دیگران شوند. گزارش پیش رو به خوبی نمایانگر سیکل معیوبی است که ساخت‌و سازهای غیرمجاز در حاشیه جاجرود به دنبال هر سیلاب دنبال می‌کنند، جان‌هایی که گرفته می‌شود، تخت‌ها و اسباب و اثاثیه‌ای که زیر خاک دفن می‌شود و معضلی که هنوز هیچ نهادی نقطه پایانی بر آن نگذاشته است.

حجم سنگلاخ و آوار ساختمانی در حاشیه رود جاجرود در محله رودبار قصران، کمی پایین‌تر از جایی که چند رستوران قرار دارند بسیار زیاد است. درختان مجاور رودخانه از سنگینی آوار سیل سر خم کرده‌اند و تعدادی خشک شده‌اند. خاک و سنگی که از کوه به پایین سرازیر شده است به همراه پشتی و زیرانداز و بتون و آجر و کابل برق و اقلامی از این دست، ارتفاع بستر رود را تا چند متر بالاتر برده و پس از گذشت بیش از سه ماه از حادثه سیل 2 خرداد 1397 همچنان به همان صورت باقی مانده است. چند ویلا در ضلع شرقی رودخانه تا کمر در گل و لای فرو رفته‌اند و پنجره‌های شکسته و دیوارهای فروریخته‌شان همانند 3 ماه پیش دست نخورده باقی است. روبروی ویلاها و در ضلع غربی رودخانه، نزدیک به 15 رستوران قرار دارد که در زمان سیل خسارت‌های زیادی را متحمل شدند و برخی از آنان بطور 100 درصدی ویران یا مدفون شدند، اما اکنون همگی بازسازی و یا به کل از نو ساخته شده‌اند و مثل همیشه از مشتریانشان پذیرایی می‌کنند.  با وجود آسیب فراوانی که سیل به این رستوران‌‌های واقع در حریم رودخانه وارد کرده، باز هم برخی از صاحبان ساخت‌وساز رستوران خود را تا منطقه غیرمجاز حریم رودخانه ادامه داده‌اند. یکی از اهالی منطقه می‌گوید: «چند روز پیش سازمان آب حکم تخریب ساخت‌وسازهای غیرمجاز را به اجرا درآورد و با بولدوزر و بیل مکانیکی به جان رستوران‌ها افتاد. بولدوزرها تخت‌ها را از بستر رود کنار زدند و بخش‌هایی از رستوران‌ها که به حریم رود تجاوز کرده بودند را تخریب کردند.» حالا اما با افتادن دوباره آب‌ها از آسیاب همین رستوران‌ها در داخل بستر رود تخت‌هایی برای پذیرایی از مشتریان تعبیه کرده‌اند.

صاحب یکی از رستوران‌های رودبار قصران در این باره می‌گوید: «سازمان آب دوباره آمد و رستوران‌ها را تخریب کرد. رستوران‌ها در حاشیه رودخانه تخت گذاشته بودند و در حریم رودخانه ساخت‌و‌ساز کرده بودند و سازمان آب یک شبه حکم گرفت و آمد نزدیک به 15 رستوران را تخریب کرد. یعنی بخش‌هایی از رستوران‌ها که حریم رودخانه را رعایت نکرده بودند را تخریب کردند.» از مجید درباره وضعیت مالکیت و مجوز رستوران‌ها، املاک تازه‌ساز و املاکی که در دست ساخت هستند می‌پرسم، پاسخ می‌دهد: «همه رستوران‌ها بیش از 20 سال است که مشغول به فعالیت هستند و مجوز دارند. ساخت‌وسازهای جدیدی هم که دارد در منطقه انجام می‌شود، با مجوز صورت می‌گیرد و شهرداری به آنها مجوز داده است. شهرداری و سازمان آب باید آنها را تعطیل می‌کردند و جلوی ساخت‌وسازشان را می‌گرفتند. ویلاهایی که در آن طرف رود و در دره سیلخیز قرار دارند همگی به تازگی ساخته شده‌اند و حداکثر 5 سال قدمت دارند. از نظر قانونی حضور رستوران‌ها در منطقه هیچ مشکلی ندارد، اما باید حریم بستر رود را رعایت کنند که بعضا این کار را انجام نمی‌دهند و سازمان آب با آنان برخورد می‌کند.»

  تکرار سه‌باره یک اشتباه

در بازدید دوباره‌ام از منطقه سیل‌زده رودبار قصران، ویلاهای نیمه‌جانی که روبروی رستوران‌ها در حاشیه رود قرار داشتند توجهم را بیش از هر چیز دیگری به خود معطوف کرد. زیرا اتفاق نظری بین اهالی منطقه و صاحبان رستوران‌ها وجود دارد که عامل اصلی خسارات به بار آمده در سیل خردادماه، همین ویلاها بودند که با ساخته شدن در دهانه دره سیلخیز، باعث تجمع و تخلیه ناگهانی سنگلاخ به بستر رود و مسدود شدن مسیر آب شده و خسارات سیل را به چندین برابر افزایش دادند. در بازدید قبلی از منطقه سیل‌زده رودبار قصران، پیرمردی از اهالی آنجا که درختان باغش به خاطر سیل در آب غرق شده بودند در رابطه با نقش ویلاها در خسارات به بار آمده  گفته بود: «در دهانه دره چند تهرانی آمدند و ویلا ساختند. ما هم چند بار به آنها تذکر دادیم که جلوی مسیر آب را نگیرند، اما گوش نکردند. زمانی که رگبار بارید، ویلای آنها سد معبر کرد و در قسمتی که یک پل سنگین ماشین‌رو قرار داشت، شن و ماسه‌های دره به یک‌باره فروریخت و در نتیجه پل سقوط کرد و آب رود بالا آمد. یکی از رستوران‌ها به نام آریانا کاملا غرق شد و آب به خیابان ورود کرد.» در نگاه اول به نظر می‌رسد که برعکس رستوران‌ها، ویلا‌ها بازسازی نشده‌اند. از مجید رودکی، صاحب یکی از رستوران‌ها علت را جویا می‌شوم، می‌گوید: « صاحبان این ویلاها نمی‌توانند به تعمیر کردن ملک خود مبادرت بورزند چرا که سازمان آب مجوز ساخت هیچ گونه پلی را اعم از ماشین‌رو و پیاده‌رو بر روی رودخانه نمی‌دهد و آنها نمی‌توانند به ویلاهایشان تردد کنند.»

اما حضور یک جوان افغانستانی در محوطه یکی از ویلاها توجهم را جلب می‌کند و کنجکاو می‌شوم که آیا واقعا صاحبان ویلاها قصد بازسازی دوباره ویلاهایشان را ندارند؟ در آن طرف رودخانه جوانی که به نظر می‌رسد اهل افغانستان است در محوطه یک ویلا دیده می‌شود، ویلایی که سیل 2 خرداد ماه جان سرایدارش که او هم اهل افغانستان بود گرفت و چند سال پیش نیز جان صاحب ملک و کارگری دیگر اهل افغانستان را گرفته بود.

 به گفته اهالی منطقه این ویلا عامل اصلی سد راه سیلاب بود و با جمع کردن خاک و سنگ پایین آمده از دره در پشت دیوارهایش و تخلیه دفعی آوار سیل به بستر رودخانه در زمان تخریب دیوارها، باعث بسته شدن مسیر رود شد. حالا اما آیا آن ویلا با وجود آنکه دو مرتبه به دلیل وقوع سیل جان انسان‌هایی را گرفته است، برای بار سوم قرار است مرمت شود؟

ابوالفضل اسماعیلی‌ولی، یکی از مغازه‌داران خوار و بار فروشی رودبار قصران می‌گوید که برخی از صاحبان ویلاها دست به کار بازسازی شده‌اند. او و بسیاری دیگر از ساکنان منطقه معتقدند که اکثر صاحبان رستوران‌ها از ساکنان قدیمی اوشان‌فشم و میگون هستند، اما صاحبان ویلا‌ها بومی نبوده و ساکنان تهران هستند: او می‌گوید: «صاحب ویلایی که در زمان وقوع سیل خرداد‌ماه، یک جوان افغانستانی در آن کشته شد باز هم قصد بازسازی ویلای خود را دارد. اکنون آب و گاز ویلاهای آن طرف رود را قطع کرده‌اند و برقشان را هم قصد دارند قطع کنند، اما برخی از ویلاها همچنان در حال بازسازی ملک خود هستند.» ابوالفضل نمی‌داندکه با توجه به ساخت غیر اصولی ویلاها در دهانه دره‌، آنها در گذشته چطور انشعاب آب و برق دریاف کرده بودند؟

ابوالفضل برادر مصیب، از اهالی بومی رودبار قصران است که سیل خرداد آسیب شدیدی به خانه‌اش وارد کرد. خانه قدیمی مصیب در ضلع غربی رودخانه و در مجاورت رستوران‌ها قرار دارد که در زمان وقوع سیل تا بالای سقف طبقه اول خانه به زیر آب فرو رفت و تمامی وسایل داخل خانه از بین رفت. با توجه به آنکه مصیب سابقه ریاست بر شورای محله روستای رودک را نیز در کارنامه خود دارد، از او درباره وضعیت ساخت‌وسازهای منطقه می‌پرسم. او اعتقاد دارد: «مقابله با ساخت‌و‌سازهای غیرمجاز فراتر از قدرت شورای محله رودک بوده است و آنها نتوانستند کار زیادی در رابطه با این موضوع انجام دهند.» مصیب می‌گوید به دلیل اینکه خانه وی در بافت قدیمی رودبار قصران بوده است، قول‌هایی برای پرداخت کمک مالی برای جبران خسارت سیل به خانه‌اش گرفته است، اما ویلاهای ضلع شرقی رود نمی‌توانند از هیچگونه کمک مالی بهره‌مند شوند و اگر صاحبانشان بخواهند ویلاهایشان را بازسازی کنند باید شخصا هزینه آن را بپردازند. به گفته مصیب اداره منابع طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست مسوول برخورد با ساخت و ساز ضلع شرقی رود است و چنانچه صاحبان ویلاها قصد بازسازی ملک خود را داشته باشند، اداره منابع طبیعی می‌تواند و باید با آنان برخورد کند.

دیدن جوان افغانستانی در یکی از ویلاها، ترغیبم می‌کند که به سوی دیگر رود بروم. از آنجا که سیل تمامی پل‌های مسیر تردد را خراب کرده است، دسترسی به ضلع شرقی رود ظاهرا مقدور نیست، اما یک الوار داربستی در ناحیه باریک‌تر رود به شکلی نامطمئن تعبیه شده و اگر ریسک قدم گذاشتن بر روی آن الوار را بپذیرید می‌توانید به طرف دیگر بروید.   از تپه سنگلاخی بالا می‌روم و به ویلاهای خسارت دیده می‌رسم. اولین ویلا که چسبیده به رودخانه است همان «ویلای قاتل» است که طی چند سال اخیر جان 3 نفر را گرفته است. در داخل طبقه سوم ساختمان این ویلا بیش از 1 متر و نیم گل و لای سیل نشست کرده و ستون‌ها و دیوارها را به انحناء درآورده است. جوان افغانستانی در حال صاف کردن ورودی پارکینگ ویلا و سیمان‌کاری زمین آن است. از داخل ویلا نیز صدای فرزکاری و چکش‌کاری شنیده می‌شود. نشانه‌ها از این حکایت دارند که این ویلا در حال بازسازی است. ویلای اول را دور می‌زنم و قدم در مسیر دره می‌گذارم. آثاری از چند ویلای دیگر دیده می‌شود. سقف شیروانی زردرنگ یکی از ویلاها، تنها بخشی از آن است که از خاک بیرون مانده و ویلای دیگری که تقریبا 1 طبقه از آن در خاک مدفون است، دیوار ضلع جنوبی خود را از دست داده و لوازم موجود در خود را در معرض دید عموم قرار داده است. از شیب محیط و موضع کوه‌های بالادستی هویداست که این دره سیلخیز بوده و ویلاها دقیقا در مسیر سیلاب‌های احتمالی آتی ساخته شده‌اند.

  باغ گیلاسی که دیگر نیست

عرض جاده اوشان فشم را که طی کنید به تپه‌های خاکی بزرگی خواهید رسید و در بالا و اطراف تپه‌ها باز هم ویلا خواهید دید که برخی پیشتر ساخته شده‌ و بعضی دیگر در دست ساخت هستند و تلاش‌ها برای جلوگیری از ویلاسازی‌ها به جایی نرسیده است. ابوالفضل درباره زمین‌های ضلع غربی جاده اوشان فشم می‌گوید: «در آن طرف جاده، باغ گیلاسی قرار داشت که گیلاس‌های بسیار درشت و مرغوبی هم به بار می‌آورد و صاحب باغ، از آب رودخانه به باغ خود آب می‌داد. چند سال پیش صاحب باغ آن را به چند قسمت تقسیم کرد و فروخت. صاحبان جدید به درختان آب ندادند و درختان خشک شدند و پس از آن اقدام به ویلاسازی در زمین باغ گیلاس کردند. اکنون یک عدد درخت گیلاس هم باقی نمانده است.» حجم گل و لای آورده شده توسط سیل آنقدر زیاد بود که برخی از رستوران‌ها را بطور کامل در خود فرو برد و اکنون در مکانی که رستوران‌های جدید ساخته شده‌اند، چند متر پایین‌تر از سطح زمین، ساختمان‌هایی با وسایل کامل پذیرایی و پخت و پز خفته‌اند.

مانند شهرها و تمدن‌هایی که زیر خاک مدفون شده‌اند، در عمق یک متری زمینی که یکی از رستوران‌ها روی آن بنا شده است، تخت‌ها و لوازم رستوران قبلی مدفون شده است. یکی از کارکنان شاخه شکسته درختی در محوطه رستوران را نشان می‌دهد و می‌گویدکه شاخه مذکور نوک یک درخت است که در آوار سیل دفن شده است. در گوشه و کنار آثاری از دیوار‌ها و سقف‌های نوساز با قسمت‌هایی تخریب شده دیده می‌شود که یادگاری از بازدید چند روز پیش ماموران سازمان آب از حریم رودخانه جاجرود است.

  حادثه گاهی هم خبر می‌کند

اواخر خردادماه بود که هیاتی از سازمان ملل (هیئت بین‌الدولی تغییرات اقلیم، IPCC) به ایران آمدند و در نشستی که در سازمان هواشناسی برگزار شد، نگرانی‌های خود درباره تأثیرات تغییرات اقلیمی بر جغرافیای ایران ابراز کردند. در این نشست، بر اساس آنچه از سوی اعضای هیات بین‌الدولی تغییرات اقلیم سازمان ملل و نیز مسوولان و کارشناسان مرتبط ایران (رییس سازمان هواشناسی، نماینده وزارت راه و شهرسازی، کارشناسان و روزنامه‌نگاران محیط زیست) مطرح شد، تغییرات اقلیمی در ایران به صورت خشکسالی خود را نشان می‌دهد و کاهش شدید بارش‌ها در سالی که گذشت به مثابه زنگ شروع تأثیرات تغییرات اقلیمی در ایران قلمداد شده است. یکی از رخدادهای متأثر از تغیرات اقلیمی مورد انتظار برای ایران، تغییر در شکل بارش‌ها است. بدین شرح که پیش‌بینی می‌شود بارش‌ها در ایران، کمتر شوند، دفعی شوند و بارش‌های برفی به سمت باران چرخش پیدا کنند. از گزاره‌هایی که بیان شد این پیش‌بینی منطقی حاصل می‌شود که در آینده جغرافیای ایران، دفعات وقوع سیل افزایش یابد و سیلاب‌ها تخریب‌گرتر شوند. بنابراین، طبعا مناطق سیل‌خیز و حاشیه رودخانه‌ها در صف اول مخاطرات سیل قرار دارند و در اطراف تهران، ساختمان‌های اطراف رود جاجرود که بطور میانگین هر 10 سال بر اثر وقوع سیل متحمل آسیب‌هایی شده‌اند، احتمالا حادثه آتی را خیلی زودتر و شاید سهمگین‌تر تجربه خواهند کرد.

ارسال نظرات
x