طوفانهای مرگبار آمریکایی، به ایران هم میرسد؟
تغییراقلیم و آب شدن یخهای قطبی سرنوشت جزایر جنوب ایران را مبهم کرده است، البته ادعاهای مختلفی در رابطه با سرنوشت این جزایر انجام شده که هیچ پشتوانه علمی ندارند.
شهر به زیر آب رفته، برق قطع شده، مردم خانههای خود را ترک کردهاند و فقط در یک روز 5نفر کشته شدهاند، همه فقط به خاطر یک طوفان؛ این وضعیت امروز آمریکا است که شاید آینده ایران هم باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین، در چند روز گذشته طوفان فلورنس وارد منطقه ساحلی کارولینا ایالات متحده آمریکا شده، در این این طوفان میزان بارندگی را در منطقه 50درصد افزایش پیدا کرده و از سویی بالا آمدن آب دریاها آن را مرگبارتر کرده است.
«تغییراقلیم واقعا در حال رخ دادن است و همینجا است، اقلیم در حال گرم شدن و تاثیرگذاری روی دنیا اطراف ما است.» این توصیف کوین رید محقق علوم جوی درباره وضعیت پیش آمده در آمریکاست.
در واقع گرمایش زمین شرایط جوی را به نوعی تغییر داده که هم این نوع طوفان شدیدتر شود و هم منجر به افزایش بارندگی و ارتفاع آب اقیانوسها بشود.
اما این مسائل از ایران هم دور نیست، کریم علیزاد استاد علوم ساحلی و دریایی در دانشگاه کارولینای جنوبی هشدار داد که با ادامه روند تغییراقلیم شاید روزی جنوب ایران هم باید منتظر این فجایع باشد. گرمایشجهانی باعث افزایش سطح آب اقیانوسها در چند سال گذشته شده، دریای عمان و خلیجفارس در جنوب ایران به آبهای آزاد متصل و در نتیجه در خطر هستند.
اما به نظر میرسد هنوز مشخص نشده که این خطر چقدر است و ایران باید تا چه اندازه مراقب وقوع فاجعه باشد. در همین رابطه پروین فرشچی معاون محیطزیست دریایی گفته بود: در منطقه جغرافیایی کشور ما، خلیجفارس که از یک طرف بسته است و با آبهای آزاد ارتباطی ندارد و فقط دریای عمان به اقیانوس هند مرتبط است. به همین دلیل با در نظر گرفتن اینکه اقیانوس هند چقدر از آب شدن یخهای قطب تاثیر میبیند، بعید میدانم شرایط دریای عمان تغییر کند. برعکس فکر میکنم به علت گرمتر شدن و تبخیر سطح آب دریاهایمان پایینتر میرود و اتفاقا سطح آب در دریای عمان و خلیجفارس کاهش پیدا کند.
با این وجود او چندی بعد در مصاحبهای دیگر اعلام کرد که ۴۲ درصد از جزایر ایران زیر آب میروند. برخی دیگر از فعالان محیطزیست ایران هم هشدار دادهاند که جزایر بزرگ مثل کیش به زیر آب میروند.
تنها نقطه مشترک این ادعاهای متفاوت نبود هیچ پشتوانه و تحقیق علمی بود. در همین رابطه با علیزاد گفتوگویی داشتیم تا مشخص شود این ادعاها چقدر درست هستند و پیدا کردن پاسخ برای سوال «برای جزایر ایران چه بلایی میآید؟» چقدر اهمیت دارد.
این گفتگو را اینجا بخوانید:
چند روزی است که خبرها زیادی از طوفان فلروانس در آمریکا در همان منطقهای که شما هستید منتشر شده. این اخبار در سالهای گذشته بارها تکرار شده اصلا چرا تعداد این اتفاقات زیاد شده؟
این طوفانها در داخل اقیانوسها و در مناطق گرم و استوایی شکل میگیرند و با حرکت داخل اقیانوسها تقویت می شوند. شکل گیری، نحوه رفتار و همچنین پیش بینی مسیر و شدت آنها برای هواشناسان بسیار پیچیده است. دانشمندان معتقدند با افزایش دمای اقیانوسها و دمای کلی زمین این طوفانها بیشتر تقویت میشوند و در نتیجه در برخورد با خشکی اثرات مخرب تری ایجاد می کنند. تحقیقات نشان داده به مرور زمان بر اثر تغییر اقلیم تعداد این طوفانهای مخرب افزایش مییابد.
تغییراقلیم موضوعی جهانی است، پس در ایران هم باید منتظر این اتفاق باشیم؟
من و همکارانم در بخشی از تحقیقاتمان نشان دادیم بالارفتن سطح دریاها در این پدیده بسیار موثر است و باعث افزایش میزان تخریب این طوفانها و درنتیجه زیر آب رفتن مناطق بیشتری در نواحی ساحلی است. این طوفانها تنها محدود به اقیانوس اطلس و کشور آمریکا نیست، اقیانوس هند نیز منشا بسیاری از این طوفانهاست و شبهقاره هند هم در گذشته شاهد بسیاری از این طوفانها بوده. با توجه به تغییر اقلیم و بالا آمدن سطح آب دریاها امکان دارد در آینده استانهای جنوب شرق کشورمان شاهد تعداد بیشتر و همچنین طوفانهای دریایی با شدت بیشتری باشند.
سالیان سال است، که صحبتها در رابطه با موضوع تغییراقلیم و پیامدهای آن در کشور ما زیاد شده، اما شاید یکی از موضوعاتی که دفعات کمی هشدارهایی در رابطه با آن شنیدیم بحث افزایش سطح آب دریاها است. اصلا تغییراقلیم چگونه میتواند سطح آب دریاها را افزایش دهد؟
ببینید به طور کلی در حال حاضر در سراسر دنیا کارشناسان ژئوفیزیک، محیطزیست، متخصصین علوم هواشناسی و زیستشناسی در همکاری تنگاتنگ با محققان علوم انسانی در زمینههای علوم ارتباطات، جامعه شناسی و آموزش و علوم سیاسی در تلاشند تا حساسیت جامعه و تصمیم سازان کشورها را نسبت به این موضوع افزایش بدهند. توافق پاریس یا گزارشهای مجمع بینالمللی تغییرات آبوهوایی (IPCC) ثمره این تلاشهاست.
تغییراقلیم و گرم شدن زمین، در کشور ما همانند بسیاری از نقاط کره زمین و در مواردی به مراتب شدیدتر از برخی نقاط دیگر - عوارض مشهودی بر زندگی روزانه شهروندان دارد. نشانه های آن افزایش چشمگیر کم آبی، طوفان شن و گرد و غبار و آتش سوزی جنگلهاست که مسئولین را به فکر راههای مقابله و مدیریت آن انداخته است.
پیشبینی های علمی نشان میدهد با توجه به تغییراقلیم و گرم شدن کره ی زمین در سالهای آینده، سطح آب دریاها نیز با سرعت بیشتری افزایش می یابد. قسمت عمده این افزایش در اثر ذوب شدن یخهای قطبی و یخچالهای طبیعی و همچنین انبساط حرارتی آب دریاها است.البته این افزایش در نقاط مختلف زمین ثابت نیست و عوامل محلی و منطقه ای مانند نشست زمین بر اثر برداشت بی رویه منابع طبیعی نیز در میزان این تغییر موثر است. به عنوان مثال برداشت بی رویه از منابع نفتی در ایالت لویزییانای کشور امریکا باعث نشست زمین در نقاط مختلف این ایالت شده است. این نشست زمین مزید برعلت شده و در کنار افزایش سطح آب دریا باعث زیر آب رفتن بخش قابل توجهی از تالابهای این منطقه شده است.
گفتید، این تغییر سطح در مناطق مختلف، متفاوت است. در خلیجفارس چه شرایطی داریم؟ اصلا دریای عمان و خلیجفارس از این پدیده تاثیری میبینن؟
این پدیده مانند تغییراقلیم یک پدیده جهانی است و تمام آبهای آزاد را تحت تاثیر قرار داده و آبهای آزاد ایران از جمله خلیج فارس و دریای عمان از این پدیده مستثنی نیستند ولی میزان تاثیرپذیری آنها از این پدیده جهانی و سطح افزایش آب و اثر آن بر سواحل کشورمان نیاز به بررسی دقیق دارد.
و این بررسیهای دقیق انجام شده است؟ چه نتایجی داشتند؟
تا جایی که من بررسی کردم تعداد محدودی مطالعه و تحقیق در این رابطه در کشورهای خارجی و کشورهای حوزه خلیج فارس صورت گرفته که اکثرا با تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی چاپ شده. اما متاسفانه تاکنون به مطالعه ای جامع از دانشمندان ایرانی یا کشورهای اطراف برنخوردهام، و اگر چنین پروژه ای در دست انجام باشد از آن مطلع نیستم. مطالعات محققان سایر کشورهای خارجی نیز بیشتر متمرکز بر اثرات کلی بالا آمدن سطح آب دریاهاست و دامنهای تقریبی برای بالا آمدن سطح آب در اقیانوس هند، حوزه دریای عمان و خلیج فارس پیشنهاد داده است. به عبارتی این مطالعات جزئیات دقیق و اثرات این افزایش را مورد بررسی قرار نداده است.
مقالاتی که با استفاده از دادههای ماهوارهای و ایستگاههای موجود در کشورهای عربی چاپ شده (شریواستاوا و همکاران در مجله مترولوجیکال اپلیکیشن در سال ۲۰۱۶، هان و همکاران در مجله نیچر در سال ۲۰۱۰، پیکرینگ و همکاران در مجله کانتیننتال شلف ریسرچ در سال ۲۰۱۷ و التومان و آیهان در کنفرانس کوزپار در سال ۲۰۱۰ در آلمان) نشان میدهد که میزان افزایش سطح آب در حوزه شمال اقیانوس هند، دریای عمان، و خلیج فارس چشمگیر است.
به نظر میرسد در کشورهای حوزه خلیج فارس برای این مطالعات هزینه های بالایی نسبت به کشور ما صورت پذیرفته است. چنانچه محققان آنها، در کنفرانسها و مجامع علمی نیز حضور فعالی دارند. اما مشکل اصلی مطالعاتی که توسط آنها صورت گرفته، نبود یک نگاه جامع سیستمی و کل نگر است که برهمکنش همه ی عوامل موثر را بررسی، و نتایجی ارائه دهد که حاصل همکاری دانشمندان با تخصص های متفاوت باشد.
با افزایش سطح آب در این حوزه با توجه به تجربه مدلسازی این پدیده در خلیج مکزیک و اتفاقاتی که در نقاط دیگر دنیا در حال رخ دادن است میتوان حدس زد که امکان زیر آب رفتن قسمتهایی از سواحل، از بین رفتن تالابها یا به وجود آمدن تالابهای جدید، تغییرات عمده در جزر و مد، و همچنین تغییرات عمده زیستمحیطی برای آبزیان منطقه وجود دارد. این تغییرات احتمالی را میتوان با توسعه مدلها و روشهای علمی پیشبینی و برای چگونگی مواجهه با آنها برنامهریزی کرد. این امر نیازمند همکاری جامعه علمی کشور با مدیران و برنامه ریزان است.
اما، در این میان برخی از کارشناسان پیشبینیهایی در رابطه با آینده جزایر ایران انجام دادهاند؛ 42درصد جزایر زیر آب میروند، کیش قطعا به زیر آب میرود و ...
امروزه به خوبی شاهدیم در عرصه های مختلف، در صورت نبود نگاه علمی و مطالعه جامع، حدس و گمان و نظرات غیر کارشناسی که بعضا عجیب و خیالپردازانه هم هستند به سرعت در دنیای واقعی و دنیای مجازی جانشین استدلالها و شواهد علمی میشوند. متاسفانه این امر گاها نه تنها شهروندان، بلکه اصحاب رسانه و بعضا تصمیم سازان را هم با خود همراه می کند. اعتقاد من این است که جامعه علمی کشور با ورود به این موضوع و آغاز مطالعات مقدماتی میتواند راه را برای انجام مطالعات جامع و سیستمی با همکاری دستگاههای مسئول هموار کند.
جامعه علمی در کشورهای دیگر در این رابطه چه کار میکنند؟ شما به عنوان یک محقق این حوزه در این رابطه چه کارهایی انجام دادید؟
میتوان گفت تمام کشورهای پیشرفته دنیا در حال بررسی، برنامه ریزی، و فراهم آوردن تمهیداتی برای جلوگیری از نابودی منابع خود در مواجهه با پدیدهی بالا آمدن دریاها هستند. به عنوان مثال پروژهای که در دوران دکترا به همراه گروهی از دانشجویان و اساتید علوم زمین و منابع آبی درگیر آن بودم، پروژه ای ۵ ساله به ارزش ۳ میلیون دلار بود که با همکاری چندین دانشگاه و مرکز تحقیقاتی اثرات اکولوژیکی افزایش سطح آب دریاها در خلیج مکزیک (Ecological Effects of Sea Level Rise in the Northern Gulf of Mexico) را مورد مطالعه قرار داد و هم اکنون فاز بعدی آن مطالعه در قالب یک پروژه ۲ میلیون دلاری در حال انجام است. چنین تحقیقاتی با تمرکز بر مناطق ساحلی مختلف در بسیاری از دانشگاههای این کشور در جریان است. در نتیجه میتوان حدس زد سالانه ده ها یا شاید صدها میلیون دلار تنها در یک کشور صرف این نوع تحقیقات میشود. مراکز آموزشی و تحقیقاتی نه تنها وظیفه تولید و پژوهش و پیشبینی اثرات بالا آمدن آب دریاها را دارند بلکه در جلسات سالیانه، دستاورد تحقیقات را به مدیران میانی منتقل و آنچه لازمه تصمیمسازی، اجرای طرحهای پیشگیرانه و آموزش شهروندان است به ایشان ارائه می دهند.
و چرا چنین هزینه زیادی برای این موضوع میشود؟
بگذارید با یک مثال برایتان توضیح دهم. نتایج پروژهای که من در آن عضو بودم نشان داد که یکی از بنادر و تالاب هایی که در شمال ایالت فلوریدا طی ۵۰ سال آینده زیر آب میرود، منطقهای است که تامین کنندهی ۹۰ درصد صدف خوراکی ایالت فلوریدا، و بعبارتی ۱۰درصد صدف خوراکی کل کشور آمریکاست. ضمن اینکه، این تالاب منبع غذایی آبزیان این منطقه نیز هست که از لحاظ ماهیگیری بسیار پراهمیت است. زیر آب رفتن این تالاب فقط در این منطقه ضرری چند میلیارد دلاری فقط به دلیل صنعت ماهیگیری متوجه دولت آن کشور میکند.
این پیشبینی ها بر اساس برآورد های دقیق میزان افزایش جهانی سطح آب دریاها به دست آمده است.به عنوان مثال در کشور امریکا که شرق، جنوب و غرب آن را دریا در برگرفته، سازمان ملی اقیانوس شناسی و هواشناسی این کشور در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ دو گزارش منتشر کرده است. در این گزارشات با توجه به سناریوهای پیشبینی شده برای تغییر اقلیم در گزارش IPCC ، چند حالت برای افزایش سطح جهانی آب اقیانوسها از ۲۰ سانتی متر تا ۲.۵ متر برای سال ۲۱۰۰ پیشنهاد شده است. از این پیشنهادات به عنوان مبنای مطالعات محیط زیستی، شهرسازی و برنامه های بلندمدت در سواحل این کشور استفاده میشود. به عبارتی این گزارشها حاصل مطالعات محلی در زمینه بالا آمدن آب دریا در مناطق مختلف است که با در نظر گرفتن نشست زمین، تغییرات هیدرودینامیکی ناشی از شکل سواحل، جزایر یا کانالها، باد و عوامل هواشناسی، و همچنین برهم کنش جزر و مد با ورودی آب رودخانه ها و عوامل دیگر میزان اثرگذاری افزایش سطح آب را بر سواحل، تالابها، یا خورها سنجیده است.
و معمولا چه ارگانی در کشوری مثل آمریکا بودجه چنین مطالعاتی را تامین می کند؟ دولت، بخش دانشگاهی یا ...؟
همانطور که گفتم قسمت عمده آن بر عهده سازمان اقیانوس شناسی و هواشناسی است ولی ارگانهای دیگر مانند سازمان محیطزیست یا سازمان منابع طبیعی و حیات وحش و دیگر ارگانهای درگیر نیز به نوبه خود منابع مالی برای پروژه های تحقیقاتی ای ازین دست را تامین می کنند. البته مقدار زیادی از نیروی کار و بودجه برای انجام این پروژه ها توسط سازمانهای مردم نهاد یا نهادهای خیریه نیز تامین میشود. سازمان های خصوصی نیز هم از کار را به عهده میگیرند و بنا به تحلیل سود و فایده ی شرکتها، سرمایه گذاری لازم در تحقیقات انجام میشود. به عنوان مثال شرکت های بیمه جهت تعیین تعرفه ها علاقهمند هستند بدانند چه قسمتهایی از شهر ممکن است تحت تاثیر بالا آمدن آب دریا آسیب ببیند و به این دلیل در این مطالعات سرمایه گذاری قابل توجهی دارند.
اصلا فرض بگیریم ما مطالعاتی انجام دادیم و متوجه شدیم از بالا آمدن آب اقیانوس ها چه قدر آسیب می بینیم، این موضوع چه کمکی می تواند بکند؟ این مطالعات به آمریکا چه کمکی کرده است؟
مطالعات علمی سیستمی بالاآمدن آب منتج به ارائه پیشنهاداتی است که در برگیرنده ی منافع کلیه ذینفعان است. این پیشنهادات در صورت اجرایی شدن توسط مسئولان امر، میتواند منجر به کنترل شرایط زندگی شهروندان مناطق مجاور شود که زندگی آنان در اثر بالا آمدن سطح دریا دستخوش تغییر و دگرگونی میشود. به عنوان مثال در یکی از سواحل اسپانیا که مزارع برنج در کنار تالابها قرار دارد، بالا آمدن آب دریاها خطر نفوذ آب شور به این زمینها و زیر آب رفتن تالابهای کنار دریا و پیشروی تالاب به زمینهای زیر کشت برنج را افزایش داده است. از طرفی از بین رفتن این تالاب به معنی از بین رفتن کلیه ی منابع غذایی دریایی موجود در آن منطقه است. در نتیجه مطالعه ی سود و زیان توسط محققان آغاز شده، تا نتایج آن در اختیار مسئولان امر قرار گیرد و آنها بین الویت کشت برنج یا نجات منابع غذایی، یک گزینه (یا گزینه احتمالی دیگری) را انتخاب کنند. عوامل سود و زیان شامل کلیه ی مواردی است که شرایط زندگی شهروندان و چگونگی مواجهه ی آنها با چنین پدیده ای را تحت تاثیر قرار میدهد و عوامل اقتصادی و مالی، تنها بخشی از این دغدغه هاست.
در کشور آمریکا نیز شرایط به همین شکل است. وقتی از مطالعه ی سیستمی یک پدیده زیست محیطی صحبت میشود بدین معناست که محققان و کارشناسان علوم مختلف، ابعاد مختلفی که آن پدیده را تحت تاثیر قرار داده یا از آن اثر می پذیرد را بررسی می کنند. محققانی که مدیریت تحقیقات را بر عهده دارند از ابتدای کار رویکردها و یافته های تحقیق را مرحله به مرحله با مدیران میانی و صاحب نظران محلی در میان گذشته و مطابق نظرات و خواسته های آنان تحقیق را جهت میدهند. نتیجه ی پروژه های تحقیقاتی که ممکن است در طول چندسال انجام شده باشد، در قالب گزارشهای جامعی ارائه میشود که شواهد علمی، دغدغه های مردم محلی، و تصمیم گیران در آن لحاظ شده است. در نهایت خروجی این گزارشها به صورت نقشه ها و گزارش ها توسط متخصصین علوم ارتباطی و اصحاب رسانه در دسترس عموم قرار میگیرد. نمودارها و خروجی های پروژه و پیش بینی ها نه تنها برای مدیران، بلکه برای مراجعان وبسایت سازمان اقیانوس شناسی در سراسر دنیا قابل مشاهده است. این نتایج، نقشه ها و گزارشات جامع مبنای اتخاذ تصمیمات کلان مدیران است.
و سوال پایانی، فرض کنیم این روند به همین شکل ادامه پیدا کند و ما به بحث جزایر جنوبمان دقتی نکنیم. باید منتظر چه اتفاقی در کشورمان باشیم؟
بخشی از پیامدهای احتمالی ناشی از عدم آمادگی برای مواجهه با تبعات بالا آمدن آب دریاها در سواحل جنوبی کشور در کوتاه مدت و بلندمدت ممکن است شامل یک یا چند مورد از این موارد باشد: به زیر آب رفتن بخشی از سواحل، از بین رفتن تدریجی تالابها، پیشروی تالابها در زمینهای اطراف، به خطر افتادن ماهیگیری، کم شدن منابع دریایی در برخی نقاط، تغییرات احتمالی در سطح ، سرعت و جهت جریان آب، افزایش شدت، سطح آب گرفتگی و خرابیناشی از طوفانهای دریایی. امیدواریم با همکاری مراکز علمی کشور مطالعات مربوط به کنترل تبعات این پدیده در سواحل جنوبی انجام، و از دستاوردهای آن در جهت اتخاذ تصمیمات لازم استفاده شود.