سود و زیان «تحریم» برای واشنگتن
آمریکا در یک دهه اخیر بیش از هر زمان دیگری از سلاح «تحریم» استفاده کرده است. دولت دونالد ترامپ در سال 2017 نزدیک به یکهزار نهاد، شخص و شرکت را وارد فهرست تحریمهای آمریکا کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این رقم 30 درصد بیش از آمار افزودهشده به فهرست تحریمها در سال آخر دولت باراک اوباما بود. تحریم از معدود ابزارهایی است که هر دو حزب در واشنگتن بر سر اعمال آن توافق دارند و افزایش بهکارگیری چنین ابزاری هم با استناد به این اجماع صورت میگیرد. باراک اوباما در سال 2016 در مقایسه با سال 2009 سهبرابر بیشتر، افراد و نهادها را در فهرست تحریم ایالات متحده قرار داد. این روند تصاعدی در دولت ترامپ نیز ادامه یافته است.
رشد سریع تحریمهای ایالات متحده که به روشهای مختلف صورت میگیرد، تنها کشورها، اشخاص و نهادهای موردنظر را هدف قرار نمیدهد؛ برایمثال، ترامپ در ماه آگوست تعرفههایی برای واردات از ترکیه اعمال کرد. تأثیر این تعرفهها تنها بر بازار و اقتصاد ترکیه نبود، بلکه بانکهای اروپایی که با این کشور تجارت میکنند نیز تحتتأثیر اعمال این تعرفهها قرار گرفتند و همچنین تردیدها نسبت به آینده تجارت با ترکیه افرایش یافت. نمونه دیگر اخیر را در مورد تحریم «روسال»، بزرگترین کمپانی آلومینیوم روسیه، شاهد بودیم. پس از اعمال این تحریم از سوی ایالات متحده، قیمت جهانی آلومینیوم حدود 20 درصد افزایش یافت.
اثرگذاری تحریمها تنها شامل تجارت و اقتصاد نمیشود و حوزه سیاسی و روابط بین کشورها را نیز دربر میگیرد. تحریمهایی که دونالد ترامپ به دلیل عدم آزادی کشیش آمریکایی علیه ترکیه اعمال کرد، باعث بروز تنش میان واشنگتن و آنکارا، دو متحد استراتژیک در ناتو، شد. ترکیه نقشی اساسی در تعیین سیاستهای ایالات متحده در خاورمیانه ایفا میکند، اما درحالحاضر رابطه دو کشور در سردترین وضعیت خود پس از سال 1974 و حمله ترکیه به قبرس قرار دارد. خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران نیز باعث تنشهایی در رابطه آمریکا و اتحادیه اروپا شد. با خروج ترامپ از این توافق، اتحادیه اروپا برای نخستینبار پس از سال 1994 بند مقابله با تحریمهای آمریکا و حمایت از کمپانیها و نهادهای اروپایی طرف تجارت با ایران را فعال کرد. این تنش در حالی میان واشنگتن و بروکسل ایجاد شد که اتحادیه اروپا همواره متحد استراتژیک ایالات متحده به شمار میآید.
منافع و هزینهها
افزایش سریع استفاده از ابزار تحریم از سوی ایالات متحده نگرانیها را نسبت به تشدید تقابلها و تنشهای سیاسی میان واشنگتن و متحدانش افزایش داده است. بااینحال واشنگتن منافعی را از اعمال تحریم دنبال میکند که در تحلیل استفاده از چنین ابزاری باید به این منافع توجه داشت. روش فشار - استقامت در فرایند اعمال تحریم مورد توجه تعیینکنندگان سیاستها و روشهای اعمال تحریم قرار دارد، بهطوریکه باید توجه کرد فشار تحریمها را در چه زمانی، چگونه و بر کدام بخش میتوان وارد کرد و درعینحال، استقامت طرف مورد تحریم را چگونه و بر اساس چه شاخصهایی میتوان مورد ارزیابی قرار داد و با ارزیابی این استقامت، تحریمها را متناسب با این شاخصها، دوباره تنظیم کرد تا بیشترین تأثیر را برجا بگذارد و در نهایت دستگاه دیپلماسی وارد ماجرا شده و تلاش میکند تا بیشترین امتیاز را از طرف تحریمشده بگیرد. ارزیابی تأثیر تحریم بر اقتصاد بینالملل و منافع ایالات متحده نیز لزوما از سوی کنگره یا کاخ سفید صورت نمیگیرد. نهادهای مالی و تجاری داخلی و بینالمللی میتوانند بهترین ارزیابیها را از سود و زیان و اثرگذاری تحریمها انجام دهند و سود این تحریمها بیش از زیان آنها برای آمریکاست. در سال 2017 کنگره آمریکا قانون تحریم «کاتسا» را علیه روسیه، کرهشمالی و ایران که «منافع ایالات متحده را تهدید میکنند» اعمال کرد. تنها در مورد روسیه میتوان گفت که اعمال این تحریم، باعث کاهش 14 میلیارددلاری سالانه صادرات سلاح از سوی مسکو شد. همچنین توسعه خطوط لوله برای صادرات نفت و گاز روسیه نیز با آهنگ کندتری ادامه یافت. این تحریم که 13 ماه از عمر آن میگذرد، باعث شده تا ماجراجوییهای روسیه علیه آمریکا تا حدی کاهش یابد. البته تنها این تحریم نبود که باعث شد روسیه کمی در سیاستهایش در قبال آمریکا تجدیدنظر کند. باراک اوباما در سال 2014 و در پی انضمام شبهجزیره کریمه به خاک روسیه تحریمهایی را علیه این کشور اعمال کرد که یکی از آنها مربوط به نفت و گاز روسیه میشود. بر اساس این تحریم، صادرات هرگونه تجهیزات و تکنولوژی جدید در حوزه نفت و گاز به روسیه ممنوع شد. اثرگذاری این تحریم در کنار «کاتسا» در حال نمایانشدن است. البته یکی از اهداف اعمال این تحریم، کاهش صادرات نفت و گاز روسیه بود که هنوز محقق نشده و حتی در ماههای اخیر تولید نفت و گاز این کشور افزایش یافته است. نقص ابزار تحریم نیز در چنین مواردی نمایان میشود. اقتصاددانان ارشد وزارت خارجه و وزارت بازرگانی آمریکا باید ارزیابیهای خود در مورد تأثیرگذاری تحریمها را منتشر کنند، اما در مورد قانون «کاتسا» با وجود گذشت بیش از یک سال از اجرای آن، هنوز این اتفاق رخ نداده و هیچ ارزیابیای منتشر نشده است.
لزوم بازنگری
نمونه روسیه تنها یکی از مواردی است که نشان میدهد ابزار تحریم با وجود کارآمدی و هزینههای کم برای واشنگتن در مقایسه با اقدام نظامی، در مواردی نمیتواند خواسته آمریکا را تأمین کند. آمریکا برای اثربخشی «تحریمها» نیاز به بازنگری اساسی در چنین سلاحی دارد. همراهکردن جامعه جهانی و اعمال فشارهای چندجانبه از مهمترین مواردی است که رهبران کاخ سفید باید مدنظر قرار دهند. در مورد ایران و خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای شاهد بودیم که هنوز قدرتهای اروپایی، روسیه و چین حاضر به همراهی با تحریمهای آمریکا علیه ایران نشدهاند. درست است که آمریکا حتی بدون همراهی متحدان خود میتواند تا حدی به ایران یا ونزوئلا فشار وارد کند، اما اینگونه تحریمها اثربخشی چندانی نخواهند داشت. تحریم زمانی بیشترین تأثیر را برجا میگذارد که تنها از سوی یک کشور اعمال نشود. بهرسمیتشناختن چندجانبهگرایی و رایزنی و کسب موافقت متحدان در اعمال تحریم میتواند باعث فشار هماهنگتر علیه طرف مقابل شود. افزایش استفاده آمریکا از سیاست تحریم در سالهای اخیر، از جمله در دولت دوم اوباما و دولت فعلی ترامپ منافع زیادی برای امنیت ملی ایالات متحده داشته، اما به همان میزان نیز بر چالشها و هزینههای سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک واشنگتن در برابر متحدان و شرکای خود افزوده است. واشنگتن نیاز دارد تا مجددا سیاست تحریم و نحوه اعمال آن در هر مورد را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد تا سود استفاده از چنین سلاحی بیش از زیان آن باشد.