عمرانخان، منجی خط لوله صلح؟
پنجشنبه هفته گذشته، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به پاکستان سفر کرد تا با عمرانخان، نخستوزیر تازه انتخاب شده این کشور و چند تن از مقامات سیاسی و نظامی پاکستان رایزنی کند. سفر ظریف به پاکستان نخستین سفر یک مقام بلندپایه خارجی به این کشور پس از روی کار آمدن دولت جدید است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، عمرانخان پیش از پیروزی در انتخابات وعده افزایش روابط با همسایگان، به خصوص جمهوری اسلامی ایران را داد و پس از پیروزی نیز در نخستین نطق تلویزیونی خود این وعده را تکرار کرد. یکی از گرههای موجود در روابط ایران و پاکستان در چند سال اخیر، اجرای پروژه خط لوله گازی ایران- پاکستان بوده است . در حالی که ایران زودتر از موعد مقرر سهم خود از لولهگذاری تا مرز پاکستان را انجام داد، پاکستان تاکنون هیچ اقدامی در جهت پیشرفت این پروژه انجام نداده است و اکنون سرنوشت خط لوله گازی ایران-پاکستان در هالهای از ابهام به سر میبرد. حال با توجه به آنکه عمرانخان و دولت تحت رهبری وی نسبت به گسترش روابط پاکستان با ایران ابراز تمایل کردهاند، این پرسش مطرح میشود که اگر تحریمهای امریکا علیه ایران را نیز مد نظر داشته باشیم، آیا دیدار محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با مقامات پاکستانی میتواند نقطه شروعی برای باز شدن گره خط لوله گازی ایران-پاکستان باشد؟ وزارت خارجه پاکستان چندی پیش اعلام کرد اسلامآباد این حق را برای خود محفوظ میداند که با وجود تحریمهای ایران، به روابط تجاری مشروع خود با این کشور ادامه دهد. همچنین در مقامات جدید دولت پاکستان نیت و اراده برای جفظ و گسترش روابط با ایران مشاهده میشود. اما با وجود این، عباس ملکی، محقق ارشد در پروژه سیاستگذاری انرژی، مرکز مطالعات بینالمللی در موسسه تکنولوژی ماساچوست (امای تی) اعتقاد دارد به دلیل آنکه پاکستان در فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی در پولشویی (FATF) است و به راحتی نمیتواند منابع مالی از بیرون از کشور جذب کند، نمیتوان انتظار یک معجزه در روابط ایران و پاکستان را داشت.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفری 2 روزه به کشور پاکستان که در پنجشنبه، 8 شهریورماه شروع شد با «اسد قیصر» رییس مجلس ملی، ژنرال «قمر جاوید باجوا» فرمانده ارتش، «عمران خان» نخست وزیر جدید، «شاه محمود قریشی» وزیر امور خارجه و «اسد عمر» وزیر امور اقتصاد و دارایی پاکستان بصورت جداگانه دیدار و گفتوگو کرد. یکی از مباحثی که انتظار میرود در این سفر مورد رایزنی قرار گرفته باشد، بحث از سرگیری پروژه معوق خط لوله گازی ایران- پاکستان در داخل خاک پاکستان است.
در سال 1990 میلادی بحث انتقال گاز ایران به پاکستان و هند از طریق لولهگذاری زمینی از داخل خاک سه کشور به صورت جدی مطرح شد. این پروژه2700 کیلومتری خط لوله صلح نام گرفت، زیرا علاوه بر تأمین بخش بزرگی از انرژی هند و پاکستان، به عنوان عامل کاهش تنش میان این دو کشور شناخته شد. در سال 2002، ایران بخش اجرایی این پروژه را از منطقه عسلویه به سمت مرز پاکستان شروع کرد. برنامهریزیها زمان بهرهبرداری از پروژه و انتقال گاز به هند و پاکستان را سال 2014 مشخص کرده بودند، اما کشور هند در سال 2008 میلادی به دلیل اختلافات با پاکستان از پروژه کنار کشید و بدین ترتیب، پروژه به «خط لوله گازی ایران–پاکستان» تغییر نام داد. پس از مدتی دولت پاکستان نیز با وجود آنکه هرگز به صورت رسمی از این پروژه کنارهگیری نکرد، اعلام کرد که نمیتواند هزینههای بخش لولهگذاری در خاک خود را تأمین کند و اگر ایران میتواند، این کار را خودش انجام دهد. در چند سال اخیر هرگز راهکار قطعی و مشخصی برای ترغیب پاکستان به انجام تعهداتش پیدا نشد.
با وجود آنکه کشور پاکستان قرارداد واردات گاز از ایران از طریق احداث خط لوله صلح را امضا کرده است، اکنون نزدیک به چهار سال است که از ضربالاجل تعیین شده در این قرارداد میگذرد و اسلامآباد تاکنون هیچ گام عملی برای احداث خط لوله گاز در خاک خود برنداشته است. ایران پیش از پایان ضربالاجل این قرارداد (پایان دسامبر سال 2014) به تعهدات خود عمل کرد و خط لوله صادرات گاز به پاکستان را تا نزدیکی مرزهای پاکستان احداث کرد.
اما انتخابات پارلمانی اخیر پاکستان که به پیروزی حزب «تحریک و انصاف» با کسب بیشترین کرسی منجر شد، عمرانخان، قهرمان ملی این کشور در ورزش کریکت را به سمت نخستوزیری رساند. عمرانخان پیش از پیروزی در انتخابات با تاکید بر صرفه اقتصادی گاز ایران نسبت به گاز مایع وارداتی از قطر، از اهمیت بهبود روابط کشورش با کشورهای همسایه به ویژه ایران صحبت کرده و این مساله را «اولویت سیاست خارجی پاکستان» نام نهاده بود. عمرانخان پس از پیروزی در انتخابات نیز در اولین سخنرانی تلویزیونی خود نسبت به گسترش روابط خوب با کشورهای همسایه، به ویژه ایران ابراز امیدواری کرد.
اما پرسش این است که با توجه به سفر دو روزه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به پاکستان و رایزنی پیرامون بزرگترین چالش میان گسترش روابط دو کشور، یعنی پروژه نیمهتمام خط لوله گازی ایران-پاکستان، و همچنین با توجه به فشارهای اخیر امریکا به کشورهای جهان برای قطع همکاری با ایران و نیز آغاز مجدد تحریمهای امریکا علیه ایران، آیا میتوان انتظار داشت که سرنوشت خط لوله ایران-پاکستان تغییری مثبت به خود ببیند؟
عباس ملکی، محقق ارشد در پروژه سیاستگذاری انرژی، مرکز مطالعات بینالمللی در موسسه تکنولوژی ماساچوست (امای تی)، در پاسخ به این پرسش میگوید: «منافع پاکستان در روابط با ایران قابل توجه است، اما در نظام بینالملل جدید که پاکستان آن را یک نظام سلسله مراتبی به رهبری امریکا درک میکند، اتفاق قابل ملاحظهای در روابط ایران و پاکستان نخواهد افتاد.»
ملکی در توضیح چرایی این امر بیان میکند: «زیرا در درجه نخست تحریمهای جدید امریکا علیه ایران در حال شروع شدن است. دوم، پاکستان خود در فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی در پولشویی (FATF) قرار دارد و به راحتی نمیتواند منابع مالی از بیرون از کشور جذب نماید. سوم، سیاست خارجی پاکستان رابطه نزدیکی با ارتش پاکستان دارد و ارتش از عمرانخان در انتخابات حمایت کرد و بنابراین تصور نمیشود که در سیاست خارجی پاکستان تغییر عمدهای رخ دهد. چهارم، عمرانخان نیز همچون دیگر رهبران پاکستان به روشهای چینی توجه ویژه نشان میدهند. یعنی مدل مبتنی بر فضای سیاسی محدود و گسترش فعالیتهای اقتصادی با قوانین بازار برای رفع فقر در جامعه. بنابراین احتمال یک معجزه در روابط ایران و پاکستان کم است.»
وی پیشتر نیز گفته بود که پاکستان امروزه در موقعیتی قرار گرفته است که فقط با یکی از همسایگانش میتواند روابط نزدیکی برقرار کند که آن کشور ایران است. ملکی در ادامه گفته بود: «در بخش شرقی پاکستان هند قرار دارد که اختلافات دیرینه بر سر کشمیر باعث وقوع جنگهایی میان این دو کشور بوده است، در شمال پاکستان افغانستان قرار دارد که با این کشور نیز مسائل مختلفی مانند بحران افغانستان، خط دیورانت، مساله پشتونها و همچنین حمایت از گروههای شبهنظامی تندرو همیشه بین کابل و اسلامآباد فاصله انداخته است. البته پاکستان یک مرز محدودی نیز با چین دارد که به دلیل آنکه این مرز در ارتفاعات بالا قرار دارد، تاکنون استفاده کمی از آن شده است.»
عباس ملکی درباره تأثیر انتخاب عمرانخان به سمت نخستوزیری بر پیشرفت پروژه خط لوله ایران-پاکستان گفته بود: «به نظر میرسد پاکستان توجه بیشتری به خط لوله صلح کند. اگر پاکستان سهم خود برای احداث خط لوله در خاک خود را انجام دهد، طبیعی است که به پاکستان گاز فروخته میشود. ادامه این خط لوله در داخل خاک پاکستان میتواند توسط دولت پاکستان یا ایران یا با مشارکت شرکتهای چندملیتی بزرگ در صنایع نفت و گاز انجام شود. با این وجود، تا قبل از آمدن دولت جدید اراده محکمی از طرف دولت پاکستان دیده نشده است.»
ملکی درباره احتمال پیوستن دوباره کشور هند به پروژه خط لوله ایران پاکستان نیز گفت: «با توجه به موضعگیریهای آقای عمرانخان و گرایشهای ایشان به سمت ارتش پاکستان، بعید است به زودی مسائل و مشکلات پاکستان با هند به یک نتیجه مشخص و مطلوبی برسد و این مساله بر انتقال گاز ایران به هند از طریق خاک پاکستان اثر منفی میگذارد.»