دفاع "جمهوری اسلامی" از دولت
بعضی از مخالفان، از انتقاد فراتر رفته و به تهمت و توهین روی می آورند و کاملاً مشخص است که به جای منطق و استدلال، به چماق اخلال متوسل می شوند. با اینکه این اقدام را از جنس انتقاد نمی دانیم اما دوست نداریم عاملان آن را مستحق تعقیب و برخوردهای قهری بدانیم و به دولتمردان هم توصیه می کنیم با آنها مدارا کنند و آنها را تحمل نمایند.
ربه گزارش گروه بررسی مطبوعات اقتصاد آنلاین «آرامش و امید را از مردم نگیرید»عنوان سرمقاله روزنامه "جمهوری اسلامی "است که در آن ضمن انتقاد از عملکرد برخی افراطیون به دفاع از دولت پرداخته است :
تحرکاتی که این روزها در مخالفت با دولت وجود دارد، در یک بررسی واقع بینانه قابل تقسیم به دو دسته می باشند. یک دسته تحرکاتی که می توان آنها را انتقاد دانست و دسته دیگر آنها که فراتر از انتقاد هستند و ضدیت محسوب می شوند.
این تقسیم بندی از آن جهت ضرورت دارد که نباید هر مخالفتی نادرست دانسته شود و دولتمردان و حامیان آنها به خود حق ندهند هر مخالفی را متهم یا محکوم و یا سرکوب کنند. یکی از تفاوت های دولت اعتدال با دولت های غیرمعتدل اینست که دولت اعتدال اولاً هر مخالفتی را ضدیت نمی داند و میان انتقاد و ضدیت تفاوت قائل است و ثانیاً حتی با کسانی که پای خود را از مرز انتقاد فراتر می گذارند و وارد عرصه ضدیت می شوند نیز با مروت و براساس مشی اعتدالی برخورد می کند. هنوز درباره دولت آقای روحانی قضاوتی نمی توانیم داشته باشیم زیرا در آغاز راه است و نوع رفتار خود با مخالفان را در عمل مشخص نکرده است. البته در زبان و گفتار، جملات دلنشینی از شخص رئیس جمهور شنیده شده که گفته است به انتقادهائی که در چارچوب انصاف و اخلاق باشند افتخار می کنم و معیار و محور تمام رفتارها باید قانون باشد، ولی تردیدی نیست که این شعارها در عین حال که بسیار ارزشمند هستند فقط هنگامی که در عمل محک بخورند میزان صداقت دولت را نشان خواهند داد.
این روزها مخالفت هائی با اقدامات سفر نیویورک رئیس جمهور صورت می گیرد که از دو منظر قابل تأمل هستند. یک منظر اینست که نشانه هائی از سازمان دهی شده بودن را در این مخالفت ها می توان مشاهده کرد. افراد، مراکز و رسانه هائی در این مجموعه حضور دارند که به هماهنگی و متصل بودن به یک فرماندهی تبلیغاتی شناخته می شوند به ویژه آنکه نوع مخالفت هایشان نیز از یک جنس است و در یک جهت مشخص قرار دارد. اینها نشانه های روشنی از تلاش برای زیر سؤال بردن اصل سفر و اقدامات رئیس جمهور در سفر نیویورک و سایر تحرکات در سیاست خارجی و موضوع هسته ای دولت را در خود دارند.
تا اینجا می توان این مخالفت ها را پذیرفت و دولت باید با مخالفان با سعه صدر برخورد کند و هر جا لازم است به انتقادها پاسخ بدهد و در جهت روشنگری تلاش کند. قطعاً باید پذیرفت که اصل مخالفت و زیر سؤال بردن، حق مخالفان است و علاوه بر این، حتی به صورت مجموعه و تحت فرماندهی واحد عمل کردن و برای ابراز مخالفت از یک مرکز فرماندهی هماهنگ شده خط گرفتن نیز اشکالی ندارد. این امور را دولت باید تحمل کند تا دولت اعتدال باشد و در عمل نشان دهد که می توان کشور را با تحمل مخالفت ها مدیریت کرد و به آینده ای درخشان امیدوار بود. قطعاً اگر غیر از این باشد، عنوان "دولت تدبیر و امید" مفهومی نخواهد داشت.
نکته دیگر در همین زمینه اینست که بعضی از مخالفان، از انتقاد فراتر رفته و به تهمت و توهین روی می آورند و کاملاً مشخص است که به جای منطق و استدلال، به چماق اخلال متوسل می شوند. با اینکه این اقدام را از جنس انتقاد نمی دانیم اما دوست نداریم عاملان آن را مستحق تعقیب و برخوردهای قهری بدانیم و به دولتمردان هم توصیه می کنیم با آنها مدارا کنند و آنها را تحمل نمایند. بعضی شیوه های گذشته که هر مخالفی را برانداز قلمداد می کردند، نه تنها با مشی اعتدالی همخوانی ندارد بلکه حتی ثابت شده است که جواب هم نمی دهد. مردم از این قبیل برخوردها متنفرند و با تکیه بر فطرت خود دریافته اند که برخورد با انسان ها نباید از جنس خشونت باشد و توسل به خشونت در جایی جواب نخواهد داد. قانون اساسی جمهوری اسلامی چارچوب ها را در همه زمینه ها مشخص کرده و هیچکس حق ندارد از چارچوب تعیین شده در قانون تجاوز کند.
منظر دیگر، تأمل در میزان تأثیر روش های منفی، بداخلاقی های سیاسی و توسل به تهمت و توهین یا تحلیل های غلط و انحرافی برای از میدان خارج ساختن رقبای سیاسی است. این روش، امتحان خود را در 8 سال گذشته پس داده و این واقعیت به اثبات رسیده است که جناح های سیاسی با توسل به این قبیل ابزارها نمی توانند به اهداف خود دست یابند و رقبای خود را به زمین بزنند. در 8 سال گذشته، یک جناح سیاسی با دردست داشتن تمام امکانات و ابزارها و پول و قدرت و حتی رسانه ملی و با توسل به انواع شگردهای تبلیغاتی و تطمیع و تهدید، نتوانست اهرم های قدرت را که در اختیار داشت نگهدارد. مردم، علیرغم تمام آن تبلیغات، تهدیدها، تطمیع ها و برخوردهای افراطی هنگامی که نوبت به اظهارنظر از طریق صندوق رأی رسید، درست خلاف آنچه به آنها القاء شده بود رأی دادند و خط مشی اعتدال را برگزیدند. این، یک درس بزرگ در حکومت داری است که اگر آویزه گوش قرار نگیرد، بی اعتنایان به آن باید در انتظار تکرار تجربه های تلخ گذشته باشند و باز هم با کاشتن تندروی و خشونت و تهمت و تهدید، فقط شکست درو کنند.
در آستانه مذاکرات ایران با 1+5 در ژنو، کاملاً قابل درک است که تحرکات جدید با چه هدفی صورت می گیرد. حتی غیرسیاسی ترین مردم نیز می فهمند کسانی که با قلم، زبان و اقدامات خود، این روزها فضارا منفی جلوه می دهند و منفی بافی می کنند درصدد کارشکنی و جلوگیری از موفقیت دولت هستند. برخلاف اینان، مردم اکنون با ملاحظه اقدامات دولت یازدهم به ویژه در سیاست خارجی و موضوع هسته ای احساس آرامش می کنند و به آینده امید فراوان دارند. این آرامش، از هر چیز دیگری ارزشمندتر است و نباید آن را از مردم گرفت. امروز، مردم در بستر همین آرامش به آینده امیدوارند و برای موفقیت دولت حاضر به هرگونه همراهی هستند. این، نعمت را نباید از مردم گرفت و از این آمادگی مردم باید برای حل مشکلات و برطرف ساختن موانع استفاده کرد. برای رقبای سیاسی دولت نیز باید مصالح مردم و کشور اصل باشد و بر منافع جناحی ترجیح داشته باشد. آنها اگر این واقعیت را نادیده بگیرند و مصالح مردم و کشور را بر منافع خود ترجیح ندهند، مطمئن باشند که مردم نیز هرگز آنها را ترجیح نخواهند داد.