نرخ ارز پیشبینیپذیر شود
با توجه به این مساله که با چندنرخیشدن ارز برخی سودجویان به ثبت سفارشهایی با ارز دولتی و فروش کالاها با نرخ ارز آزاد در بازار اقدام کردهاند و شرایط رانت و فساد در این بخش ایجاد شده است، این سوال وجود دارد که آیا وجود نرخ 4200تومانی دلار به نفع عامه مردم بوده، یا صرفا به سود افرادی که دسترسی به دریافت ارز یارانهای با رانت و روابط داشتهاند؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این رابطه، عباس آرگون، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید.
در نشست اعضای اتاق بازرگانی رئیس اتاق تهران عنوان کرد بخش خصوصی مخالف وجود چند نرخ برای ارز در بازار است. نظر شما در این باره چیست؟
این مساله همیشه بوده و چندنرخیشدن خود منشأ فساد و رانت است. همانطور که میدانید ارز یکی از متغیرهای مهم اقتصادی در کشور است و در بخشهای مختلفی چون صادرات، واردات، نرخ اشتغال، سرمایهگذاری داخلی، سرمایه گذاری خارجی و در تمام متغیرهای مهم اقتصادی تاثیرگذار است. در واقع اگر ما بتوانیم نرخی داشته باشیم که همه از آن تبعیت کنند، قطعا دیگر شرایط ایجاد رانت نیز نداریم. در صورتی که ما یک نرخ آزاد و یک نرخ یارانهای را اعلام کنیم، اکثرا به دنبال دریافت نرخ ارزانتر هستند. در چند وقت اخیر زمانی که نرخ یارانهای ارز یا همان نرخ مصوب دولت حدود 4200تومان اعلام شد، در صورتی که نرخ ارز آزاد در بازار غیر رسمی حدود هشتهزارتومان بود، شاهد آن بودیم که چه حجمی از ثبت سفارش در کشور صورت گرفته است. این سوال مطرح است که آیا همه مردم به صورت مساوی به این ارز 4200تومانی دسترسی دارند؟ خود این مساله گویای آن است که کسانی که دارای ارتباط هستند به راحتی دسترسی به ارز دولتی دارند. اما همه به صورت مساوی نمیتوانند به ارز 4200تومانی دسترسی داشته باشند. همین مساله میتواند منشأ رانت و فساد باشد. آیا نظارتی بر فروش کالاهایی که با ارز دولتی وارد شده، وجود دارد؟ آیا با نرخ دولتی به فروش میرسند یا قطعا این کالا را وارد میکنند و با نرخ آزاد به فروش میرسانند؟ این اتفاق که کالای واردشده با ارز 4200تومانی را با نرخ دولتی به فروش برسانند، در بازار نمیافتد و آن را به نرخ ارز آزاد عرضه میکنند، اما اگر تکنرخی وجود داشته باشد، قطعا چنین اتفاقی نمیافتد و پس از آن همه از یک نرخ تبعیت میکنند در نتیجه میتوان پیشبینی کرد که فعالیتها با یکدیگر قابل رقابت باشند، اما نه با نرخی که در حال حاضر وجود دارد و دولت باید بتواند ارزی که تک نرخی اعلام میشود را تامین کند. بازار باید نرخ را تعیین کند، چراکه در حال حاضر نرخ دستوری جوابگو نیست. در حال حاضر که نرخ دستوری اعمال شده، همانطور که شاهد آن هستیم از آنجا که نرخ پایین است، بهرغم اینکه در چند سال اخیر شاهد تورم 50درصدی بودیم، نرخ ارز از سال 92 تا اواخر 96 تعدیل نشده بود و همان نرخ 3600تومانی مانند سال 92 باقی مانده بود، درنتیجه ارز با پرشی که اخیرا داشت انرژی باقی مانده در خود را آزاد کرد. یک بخش مهم این است که نرخ ارز در چند سال اخیر سرکوب شده بود، همچنین بحث محدودیتها و تحریمها نیز این موضوع را تشدید میکرد و بحث نقدینگی در کشور نیز یکی دیگر از عواملی بود که باعث رشد نرخ ارز شده بود. ما باید ارز تکنرخیای را در کشور تعیین کنیم که نرخ دستوری نباشد و نرخ بازار محسوب شود.
دولت آقای روحانی که در حال حاضر بیش از پنج سال است روی کار آمده از ابتدا یکی از شعارهایش ایجاد ارز تکنرخی در بازار بوده است. آیا با برنامههایی که دولت ایجاد کرده است و همچنان اجرا میکند امید میرود که بازار به نرخی ثابت برسد و ارز تکنرخی ارائه شود؟
دولت در حال حاضر ارز را تکنرخی اعلام کرده است. در واقع این یارانهای است که دولت در حوزه ارز قائل شده و بدین ترتیب استقبال از واردات و ثبت سفارش و گشایشهای السی حجم بالایی پیدا کرد. نرخ ارز در بازار باید نرخ بازار باشد و در صورتی که بخواهیم با نرخ دستوری نرخ بازار را نیز تعیین کنیم، قطعا پاسخگو نیست یا بهتر است بگوییم موفق نمیشود. به طور حتم دولت در سالهای گذشته شرایط بهتری را برای اعلام ارز تکنرخی داشت، اما این کار را نکرد. زمانی این کار را انجام داد که شرایط بسیار سختتر شده بود. در صورتی که اگر در سالهای قبل این اتفاق میافتاد و دولت نرخ ارز را متناسب با نرخ تورم تعدیل میکرد، قطعا شرایط امروز به وجود نمیآمد و با جهش شدید یکباره ارزی مواجه نمیشدیم. یکی از مهمترین گزینهها پیشبینیپذیربودن نرخ ارز است تا بتوان گفت سالانه به عنوان مثال یک درصدی روی آن میآید. این مساله در قانون نیز تعریف شده است به این شکل که نرخ ارز مطابق نرخ تورم داخلی منهای تورم خارجی باید تعدیل شود که این اتفاق در کشور نیفتاد و نرخ ارز سرکوب شد و نقدینگی افزایش پیدا کرد و یک انرژی نهفته در نرخ ارز ایجاد شد که یکباره جهش ارزی داشتیم. در این بین نباید بحث تهدیدات خارجی را نیز فراموش کرد، چراکه یکی از عوامل تاثیرگذار بوده است.
در صحبتهایتان به سرعت رشد نقدینگی اشارهای داشتید. به نظر شما دلیل سرعت رشد نقدینگی چیست؟
بخش عظیمی از علت افزایش سرعت رشد نقدینگی ناشی از سود سپردههای بالایی است که در بانکها در حال پرداخت است. پرداخت سود سپردهها در حال افزایش است و اگر این افزایش ادامه داشته باشد، شاید در کوتاهمدت مسکن باشد، اما خود این مساله میتواند آثار مخرب بیشتری در میانمدت و بلندمدت به همراه داشته باشد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد بانک مرکزی قصد افزایش سود بانکی را دارد. آیا در شرایط کنونی این اقدام درستی است؟
به اعتقاد من خیر، اما آثار کوتاهمدت آن میتواند نتیجه خوبی داشته باشد و نقدینگی را در بانکها حبس کند. هرچند در میانمدت و بلندمدت آثار مخرب بسیار سنگینی بر نظام بانکی و نظام اقتصادی کشور تحمیل میکند.