نماینده بانک مرکزی در مناظره کهبود؟
پرویزیان بدون داشتن هیچ سابقه ای، تنها با داشتن 45 روز سابقه بانکی و بدون داشتن تخصص اقتصادی مدیرعامل بانک توسعه صادرات می شود؛ و در اواخر دولت قبل به عضویت در شورای پول و اعتبار در می آید!...
اقتصاد آنلاین- کوروش پرویزیان نمایندۀ بانک مرکزی و بنوعی نماینده آقای سیف در مناظره تلویزیونی جمعه بود که می خواست از گفته های آقای سیف، رئیس کل بانک مرکزی دربارۀ نرخ ارز دفاع کند. قاعدتا در یکی از مهمترین و پربازدیدترین برنامه های تلویزیونی که مختص سخنان رییس کل بانک مرکزی ترتیب داده شده است ، بانک مرکزی باید قوی ترین، متخصص ترین و مسلط ترین فرد را در بدنه بانک مرکزی برای دفاع از خود بفرستد. چرا که اینجا نه آبروی یک فرد که اعتبار مهمترین نهاد پولی کشور قرار دارد. معلوم نیست با چه محاسباتی، آقای کوروش پرویزیان به دفاع از بانک مرکزی در مناظره حضور پیدا کرده بود. عملکرد ضعیف و سخنان غیرعلمی و غیرمستند ایشان سبب شد تا نگاهی دوباره به پیشینه، سوابق تحصیلی و سوابق کاری ایشان داشته باشیم.
به گزارش اقتصاد آنلاین، بنا به نوشته سایت موسسه عالی آموزش بانکداری ایران ایشان دکترای مدیریت سیستم از دانشگاه تهران است و احتمالا در طول دوران تحصیلاش حداکثر چند واحد اقتصاد گذرانده است. حال مشخص نیست که چرا بانک مرکزی یک غیر اقتصاددان را برای دفاع از عملکرد ارزی خود به یک برنامه پربیننده فرستاده است! اما خب با خود می گوییم شاید ایشان تجربه کافی در این امر دارد و صرفا نمی توان به مدرک تحصیلی اش نگاه کرد. نگاهی به سوابق کاری اش هم انداختیم:
اولین بار آقای پرویزیان با نطق پیش از دستور احمد توکلی معروف شد. آقای توکلی می گوید: "پ رویزیان در سال 84، معاون سید حسن موسوی مدیرعامل سایپا یدک می شود. سید حسن موسوی که از نزدیکان مشایی است، وقتی معاون او در سازمان گردشگری می شود، پرویزیان را همراه خود به آنجا می برد. در 16 مرداد 86 به سفارش همین افراد، پرویزیان بدون داشتن هیچ سابقه ای، قائم مقام طهماسب مظاهری در بانک توسعه صادرات شد و وقتی مظاهری در شهریور همان سال به رئیس کلی بانک مرکزی رسید، تنها با داشتن 45 روز سابقه بانکی و بدون داشتن تخصص اقتصادی به مدیرعاملی بانک توسعه صادرات نصب می شود؛ تا اینکه در سال جاری{منظور سال 90 است}، ... کوروش پرویزیان به عضویت در شورای پول و اعتبار نصب می شود. حال تعجبی دارد که گفته میشود گروه منحرف و قدرت طلب دست در این فساد دارد؟ "
اما پس از این نطق آقای توکلی، ایشان نه تنها از سیستم بانکی حذف نشد که به سمت مشاور عالی رئیس کل بانک مرکزی یعنی مشاورت عالی آقای بهمنی هم منصوب شد! اما نکته عجیب این بود که با داشتن این سه سمت، کوروش پرویزیان در بهار سال 1392 به ریاست موسسه عالی بانکداری ایران هم نصب شد. شاید با خود بگوییم اینها مربوط به دولت پیشین بود و می دانیم آن دولت چه بر سر اقتصاد آورد.
ولی سیر صعودی آقای پرویزیان در دولت جدید با آهنگ سریعتری ادامه یافت! ایشان در این دولت علاوه بر همه پست هایی که داشت، به مدیریت عاملی بانک سینا هم منصوب شد! به نظر می رسد آقای سیف از حضور ایشان و مشاوره ایشان به آقای بهمنی درس گرفته و وی را با قوت در نظام بانکی نگه داشته است. اما از همۀ اینها مهمتر اینکه کورش پرویزیان نماینده آقای سیف برای دفاع از سیاست بانک مرکزی در حوزۀ سیاستهای ارزی بانک مرکزی هم هست! اما چه مدافعی؟ ایشان در آن مناظره نشان داد که اقتصاد نمی داند و نتواست کمترین دفاعی از سیاستهای بانک مرکزی بکند. او حتی یک استدلال درست اقتصادی هم برای دفاع از آقای سیف نداشت و نتیجۀ نظرسنجی آن مناظره هم دال بر همین موضوع بود.
یک سوال مهمتر: بدون شک آقای سیف از قبل می دانسته که باید نماینده خود را به مناظره تلویزیونی بفرستد؟ احتمالا تیم اقتصادی بانک مرکزی و تیم اقتصادی دولت هم از این موضوع آگاه بوده است. اما چرا معاون اقتصادی بانک مرکزی که یک اقتصاددان سرد و گرم چشیده است در این مناظره حاضر نشد؟ آیا آقای سیف مشاور اقتصادی دیگری نداشته است که کمی با مفاهیم ارزی آشنایی داشته باشد؟ آیا در تیم اقتصادی دولت هیچ اقتصاددانی برای دفاع از سیاست بانک مرکزی وجود نداشت؟ اینها همه سوالاتی است که ما منتظر پاسخ اشان هستیم.
این که گذشت اما درسهایی برای آقای سیف و تیم اقتصادی دولت:
اول ، عضو شورای پول و اعتبار نه تنها باید اقتصاددان باشد که باید اقتصاددان با تجربه، حاذق و محقق برجسته ای باشد.
دوم ، برای دفاع از سیاستهای ارزی بانک مرکزی باید به سراغ متخصصان حوزۀ ارزی و اقتصادی رفت و نه یک متخصص مدیریت.
سوم ، چطور میشود که یک نفر عضو شورای پول و اعتبار و هیأت انتظامی بانکها باشد، مدیر عامل یک بانک خصوصی هم باشد؟ این امر با ساده ترین اصول نظارت و شفافیت و سیاستگذاری در تضاد است.
چهارم ، بانک مرکزی نهادی است که حداقل باید بر بدنۀ کارشناسی خود تکیه کند و از آنها برای دفاع از سیاستهای پولی و ارزی استفاده کند.
پنجم ، آقای بهمنی، شخصیت دوست داشتنی بود، آنچه آقای بهمنی را به ضعیف ترین رییس کل تاریخ بانک مرکزی تبدیل کرد، همین استفاده از افراد کارنابلد و فضا دادن به آنها بود. همین عدم استفاده از بدیهی ترین اصول شفافیت بانکی بود. همین کنار زدن بدنه کارشناسی بانک مرکزی بود. اینجاست که باید گفت آقای سیف برای اعتبار کاری و حرفه ای خودتان و بانک مرکزی، بیشتر به این اصول دقت کنید.