تشکیل اتاق فکر برای فروش نفت/ ایران در بازار نفت انفعالی عمل نکند
هماکنون در آستانه صدوهفتادوچهارمین نشست وزیران نفت اوپک هستیم که اول تیرماه برگزار میشود، این در حالی است که عربستان سعودی بعد از گذشت دو سال از محدودیت تولید قرار است در سیاستهای نفتی خود بازنگری کند و شروع به افزایش تولید کرده است.
دستور غیرقانونی ترامپ برای افزایش تولید که با موافقت بیچون و چرای عربستان و امارات مواجه شده و ممکن است سبب کاهش قیمت نفت و آسیب به منافع اعضای اوپک شود با این حال نگرانی احتمال همکاری اعضای اوپک با این تصمیم نیز وجود دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، موید حسینیصدر، کارشناس انرژی به ارزیابی این موضوع پرداخته و میگوید: «در پنج، شش سال گذشته مرتبا افرادی بودهاند که در پروژههای پالایشگاهی و نفتی و حتی خودروسازی اعلام آمادگی برای سرمایهگذاری کردهاند، اما آنقدر با کندی پیش رفت و ضمانت دولتی تامین نشد و بوروکراسی اداری به حدی کند است که خیلی از اینها سرمایهشان را در جای دیگری صرف کردند و فرصتهای زیادی از دست رفت. ما امروز به یک رویکرد دیپلماتیک فعال و پویا و کار ستادی نیاز داریم تا مشخصا در مورد فروش نفت اتاق فکر تشکیل شود و بتوانیم فروش نفت را مثلا در پنج سال آینده تضمین کنیم.»
نظر شما درباره سیاست جدید نفتی عربستان مبنی بر افزایش تولید نفت چیست؟
باتوجه به کاهش حدود مسئولیت و برای اینکه مشتریان ارز مورد نیاز خودشان را از سایر کشورهای تولیدکننده تامین کنند، تحرکاتی با محوریت آمریکا و عربستان انجام میشود و عربستان میخواهد با افزایش تولید و با لابیگریهای آمریکا و عربستان نیازهای خودشان و خریدهای خودشان را کاهش دهند و به این شکل درآمدهای نفتی محدود خواهد شد و برای افزایش فشار به کشور ما این کار را انجام میدهند. در این بین چند کشور میتوانند نقش عمدهای را داشته باشند و یکی از آنها کشور روسیه است و باید دید که آیا پنهانی به عربستان و آمریکا چراغ سبز نشان میدهد یا اینکه صادقانه رفتار میکند و در توطئه پنهانی وارد نمیشود. کشورهایی هستند که با ما مراودات بالایی دارند مانند چین و هند. با این کشورها باید قراردادهای طولانیمدت ببندیم و در برابر این توطئه خودمان را محافظت کنیم. بحث بعدی کشورهای همسایه ما هستند که باید رایزنیهای خوبی را با آنها اغاز کنیم تا در فروش نفت و افزایش تبادلات دوجانبه با ما همکاری کنند. اینها اقداماتی است که جمهوری اسلامی میتواند انجام دهد. در عین حال افزایش فروش فراوردهها و ظرفیت پالایشگاهی داخل میتواند کمک موثری باشد که بخشی از نفت صادراتیمان را بهصورت فراورده به کشورهای همسایه که نیاز بالایی دارند مانند ترکیه، عراق و افغانستان بتوان صادر کرد.
بهنظر شما این تصمیمات چه تاثیری در بازار نفت دارد؟
واقعیت این است که اگر ایران انفعالی عمل کند، درآمدهای ارزیاش کاهش پیدا میکند و در فروش نفت با مشکل مواجه میشود. در این شرایط نقش آقایان زنگنه و ظریف و روحانی خیلی مهم است تا بتوانند با پیمانهای طولانیمدتی که میبندند و مدیریت نیازهای ارزی کشور اجازه ورود شوک به کشور را ندهند، کما اینکه الان بازنگری فوری در سیاستهای ارزی کشور لازم است. چون همین رقم، رقم قابل توجهی ارز تحت عنوان ارز مسافرتی و برای کالاهای غیرضروری صرف میشود که این در آینده اگر کاهش تولید نفت داشته باشیم مشکلآفرین خواهد شد.
فکر میکنید چقدر اعضای اوپک با این تصمیم همراهی کنند؟
تجربه نشان داده اعضای اوپک روی استقلالشان تاکید میکنند و اعلام میکنند که اعضای اوپک در برابر تصمیمات متعهد هستند، ولی در عمل ابزاری برای اینکه بتوانند کشوری را کنترل کنند ندارند، یعنی در حال حاضر آمریکا برای افزایش تولید نفت و کاهش واردات و نیازهایش برنامههای حسابشدهای لحاظ کرده است و عربستان نیز چنین برنامهای دارد، البته اگر افزایش تولید داشته باشد. کما اینکه در دولت قبل شاهد بودیم که عربستان از پشت به ایران خنجر زد و الان هم در مسیر ابلهانهای حرکت میکند که چماقی شده برای ضربهزدن به کشورهای مسلمان که از آن استفاده میکنند. خوشبین نیستم که اوپک بتواند اقدام عملی موثری برای اینکه از سهم ایران صیانت کند، داشته باشد. نه اینکه بیتاثیر نیست، اما تجربه نشان میدهد که در بازه زمانی میانمدت نقشههایی که علیه کشور ما میکشند عملیاتی میشود، مگر اینکه ما دلخوش به وعدههای کشورهای اعضای اوپک و برخی کشورهای اروپایی نباشیم و کارها را با قرارداد پیش ببریم. در عین حال، عرض میکنم کسانی که در فرصتهای قبلی و سرمایهگذاریهای مختلف مراجعه کردهاند متاسفانه با کندی مسئولان برخورد کردند و در پنج، شش سال گذشته مرتبا افرادی بودهاند که در پروژههای پالایشگاهی و نفتی، حتی خودروسازی اعلام آمادگی برای سرمایهگذاری کردهاند، اما آنقدر با کندی پیش رفت و ضمانت دولتی تامین نشد و بوروکراسی اداری به حدی کند است که خیلی از اینها سرمایهشان را در جای دیگری صرف کردند و فرصتهای زیادی از دست رفت. ما امروز به یک رویکرد دیپلماتیک فعال و پویا و کار ستادی نیاز داریم تا مشخصا در مورد فروش نفت اتاق فکر تشکیل شود و بتوانیم فروش نفت را مثلا در پنج سال آینده تضمین کنیم.
بهعنوان سوال پایانی، چه راههایی برای رهایی از این مشکلات وجود دارد؟
بهعنوان نکته آخر باید اضافه کنم که در این شرایط باید تمام گزینههایی که در زمینه کاهش وابستگی ما به صادرات نفت خام وجود دارد، مدنظر قرار بگیرد که به برخی از آنها اشاره میکنم؛ ظرفیت سرمایهگذاری در حوزه نیروگاه در ایران بسیار بالاست، اما متاسفانه متقاضیان بسیاری در طول سالهای گذشته مراجعه کردهاند و نتوانستند موفق به عقد قرارداد بلندمدت برای تامین خوراک سوختشان شوند. دومین مورد افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور است و سومین مساله رویکرد فراوری محصولات نفتی از طریق پتروشیمیها یا تولید انواع روغنها و مشتقات حلالهاست. درآمد نفتی ایران به هر حال در کل نسبت به درآمد شرکتهای بزرگ دنیا رقم بالایی نیست و جزو شرکتهای عظیم محسوب نمیشود. درآمد نفت صادراتی ما در حد 40 تا50میلیارد دلار است که بهراحتی میشود بخش زیادی از آن را از طریق صادرات محصولات نفتی، برق، محصولات پتروشیمی و مشتقات نفتی تامین کرد و بخشی از فروش نفتی را به حالت کالا به کالا با شرکتهای بزرگ چینی و هندی و ترکیه و امثال آن قرارداد ببندیم. بهنظرم درست است که شرایط برایمان سخت میشود، اما در شرایط لاینحل قرار نداریم. مهم این است که به تمام ظرفیتهایی که وجود دارد توجه کنیم تا با اتحاد داخلی و انسجام ملی بتوانیم صدای واحد در کشور ایجاد کنیم و خیلی مهم است که امروز حتی در پروژههای نفتی و صادرات نفت صدای واحد از داخل کشور شنیده شود و اگر به این مسیر برویم بهنظرم میتوانیم از این برهه هم به آسانی عبور کنیم.