مرعشی: دولت بیدی نیست که با این بادها بلرزد
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با ابراز امیدواری نسبت به اینکه تندروها از ناآرامیهای دی ماه درس عبرت گرفته باشند، گفت:امروز دولت و نظام یک مجموعه هستند و کسی نمیتواند بدون حمایت و دفاع از دولت، نظام را حفظ کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از نامه نیوز، روحانی و مجموعه دولت سال سختی را گذراندهاند. ناآرامیهای دیماه ، اعتراضات در استانهای مختلف از جمله اصفهان، کازرون، خوزستان، شهرهای مرزی ، ماجرای دختران خیابان انقلاب، دراویش، فیلترینگ تلگرام، نوسانات بازار ارز، خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها ؛ همه اینها در یک سال اتفاق افتاده و همه ماجرا هم نیست. مدیریت این شرایط و برآمدن از پس مشکلات گسترده داخلی، خارجی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ... کار هر کسی نیست و دولت دوازدهم در بد موقعیتی گیر افتاده است. موقعیتی که به اعتقاد برخی تحلیلگران ممکن است به شکست دولت انجامد . برخی از سیاسیون اما خوشبینتر بوده و معتقدند که از این اوضاع و احوال نیز به سلامت عبور خواهیم کرد.
حسین مرعشی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گروه خوشبینها قرار میگیرد و معتقد است که دولت روحانی بیدی نیست که با این بادها بلرزد. او آینده دولت را به آینده نظام گره نمیزند اما در پاسخ به جریان تندرویی که بر طبل ناکامی و ناکارآمدی دولت میکوبد تاکید میکند که نگاه به دولت به صورت مجزا از نظام، خطا است.
مرعشی خوشبینتر از این حرف ها است که احتمال شکست دولت را جدی بگیرد اما تاکید میکند که بیش از هر زمان دیگری به اتحاد و انسجام داخلی نیاز داریم. از رئیس جمهور به خاطر انتقادهای پشت تریبون به اعضای کابینه خرده میگیرند و این کار رای یک ضدتبلیغ میداند.
به نظر شما در صورت بغرنجشدن مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی، چه آیندهای در انتظار دولت آقای روحانی است؟
دولت آقای روحانی دولت نیرومندی است. بیدی نیست که با این بادها بلرزد. آقای روحانی محکم است، استوار است، پشتوانه دارد و ما در این شرایط باید به فکر این باشیم که راه حلی برای مشکلات ایران پیدا کنیم.
یعنی شرایط موجود را یک چالش جدی برای رئیس جمهور نمی دانید؟
دولت آقای روحانی که دولت بیریشهای نیست که بخواهد از مشکلات بهراسد و صحنه را ترک کند.
آن پشتوانه مردمی دولت که به آن اشاره می کنید، برای عبور از مشکلات و وضعیت فعلی کافی است؟
کشور ما اکنون با یک سری مشکلات واقعی مواجه است و آن بدعهدی غربیها است؛ مشخصا آمریکاییها. لازم است که در مقابل این بدعهدیها تدبیر کنیم، دولت هم ایستاده که راهحل مناسب را پیدا کند. کار سختی است، ولی بالاخره انجام میشود.
بدعهدی آمریکا در برجام را مشکل اساسی و واقعی کشور می دانید. به نظر شما در صورتی که دولت طی مذاکره با اروپایی ها برای ادامه برجام به نتیجه نرسد، چه اتفاقی می افتد؟ اصلی ترین پیامد شکست دولت در برجام چیست؟
ایران یک کشور نیرومند است، دولت ما هم دولت قویای است و راهحل پیدا میکنیم.
یعنی اصلا احتمال شکست را در نظر نمیگیرید؟
شکست دولت آقای روحانی، شکست ملت ایران است. دولت منتخب ملت است. ما حتما به چیزی به نام شکست فکر نمیکنیم.
به هر حال جریانها و گروه های مخالف و منتقد روحانی در تلاش هستند تا از وضعیت فعلی به نفع خود بهره برداری کنند. موضوعات مختلفی را طرح می کنند که یکی از آنها بحث استعفای روحانی است. به نظرتان اینطور مسائل به نتیجه میرسد؟
ما در مقابل یک بدعهدی بینالمللی واقع شدیم و راه عاقلانه این است که اختلافنظرها و اختلاف نگرشهای سیاسی را کنار گذاشته و متمرکز شویم. اکنون در مقابل دولت های خارجی نیاز به وحدت داریم و اصلا وقت این بحثها و حرفها نیست.
این که شما می فرمایید ایده آل است و همه هم این روزها همین را می گویند. اما جریان تندرو کار خودش را می کند و این حرف ها گوش نمی دهد.
ایدهآل نیست، این یک ضرورت است. اینها فکر میکنند چیزی به نام دولت، جدای از نظام مطرح است و این خطا است. امروز دولت و نظام یک مجموعه هستند و کسی نمیتواند بدون حمایت و دفاع از دولت، نظام را حفظ کند.
به نظر شما آن اتفاقات دیماه برای جریان تندرو درس عبرت شد؟ یعنی الان این نکته مورد اشاره شما را درک کرده اند؟
امیدوارم شده باشد.
خود آقای روحانی هم اخیرا خیلی انتقاد میکنند. قبلا هم انتقادهایی نسبت به سایر دستگاه ها داشتند اما اکنون کار به انتقاد از کابینه رسیده است. نظرتان در مورد این رویکرد چیست؟ چقدر می تواند مورد توجه افکار عمومی قرار بگیرد؟ اصلا کمکی به دولت می کند؟
این کار حتما ضدتبلیغ است. هر کس به آقای روحانی در این باره مشورت داده، دقت نکرده است که این کار به یک ضد تبلیغ تبدیل می شود. به هر حال دولت در اختیار آقای رئیس جمهور است و هر تغییراتی که لازم بداند را می تواند انجام دهد، این شیوه انتقاد از اعضا دولت مشکلی را حل نمی کند. به نظر من وزرای دولت به اندازه کافی در فشار هستند، نمی شود که رئیسشان نیز به جای حمایت ، انتقاد کند. اگر انتقادی هست یا اصلاح شود یا تغییر کند ، نیازی به برخود اینگونه نیست.
نظرتان در مورد مسئله عبور از روحانی که برخی طرح کردند، چیست؟
چه کسی طرح کرده است؟
* در فضای رسانه ای حداقل از طرف جریانهای مختلف دولت...
من چنین مسئله ای را جدی نمیبینم.
یعنی فکر می کنید که این موضوع از سوی احزاب و مردم مورد پذیرش قرار نمی گیرد؟
نه، اصلا جدی نیست.
اما برخی از تحلیل گران این فضا و شرایط موجود را خیلی جدی می گیرند. به عنوان مثال آقای حجاریان چهار سناریو طرح کردند و گفتند در صورتی که مشکلات کشور پیچیده تر شود، ممکن است کار به استعفا، اعمال فشار بیشتر بر رئیس جمهور، پرونده سازی برای دولتی ها یا حتی عدم کفایت رئیس جمهور کشیده شود. به نظر شما کدام یک از این سناریوها محتمل تر است؟
من در مورد سخنان دیگران اظهار نظر نمی کنم.لازم نیست هر کس در مملکت حرف میزند، من در موردش اظهارنظر کنم.
بسیار خب، به نظر خود شما آینده نظام چقدر به شکست یا موفقیت دولت بستگی دارد؟
به هر حال دولت جزئی از نظام است اما معنیاش این نیست که اگر خدای ناکرده دولتی در یک مقطعی ضربه بخورد، الزاما این ضربه نظام را دچار گرفتاری جدی می کند. دولتها میآیند و میروند، نظام هم سر جای خود است. نظام متکی به یک سابقه تاریخی است و حمایت واقعی مردم است.
خود شما هم در ابتدای صحبت گفتید که بدون حمایت از دولت نمی توان نظام را حفظ کرد.
معنایش این است که برای تقویت جایگاه نظام و مجموعه حاکمیت به حمایت و همراهی با دولت نیاز داریم.
برخی معتقد هستند که آلترناتیو روحانی در صورت عدم موفقیت، استقبال از یک رئیس جمهور نظامی است. این را قبول دارید؟
من فکر نمیکنم مردم ایران در این شرایط پیچیده کشور از لحاظ سیاسی به نظامیها رأی دهند. اگر مردم قرار است رأی دهند؛ مردم رأی نمیدهند.
ملاک رای مردم است و هر کسی میتواند رای آن ها را جلب کند. نظامیها هم میتوانند از نظامی گری استعفا دهند و بیایند در انتخابات شرکت کنند، ولی مردم باید رأی دهند. این را یادتان باشد.
در شرایط فعلی کشور غیر از موضوع برجام، اصلی ترین چالش نظام چیست و چطور باید از پس آن برآمد؟
به نظر من اصلی ترین چالش کنونی ایجاد روندی است که باید ما را به یک اجماع سازی در همه مسائل برساند.
به نظر شما رسیدن به اجماع در مورد مسائل مختلف در شرایط فعلی کار ساده ای است؟
ساده نیست و بعضا هم اتفاق نمیافتد اما نباید ناامید شد. یک مثال مثبت می زنم. در بحران ارزی اخیر همه قوای کشور به یک جمعبندی رسیده و پشت دولت قرار گرفتند و آثار موفقیت آن نیز مشاهده شد. به نظر من باید در همه حوزه ها و مسائل بحرانی مثل آب، محیط زیست، سیاست خارجی، سیاست منطقه ای و ... نیز باید رویه مشابهی داشته باشیم و به یک اجماع برسیم.
به نظر شما این اجماع مهم ترین دغدغه مردم است؟ مطالبه اصلی مردم چیست؟
مردم مشکلات انباشته شده اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند و لازم است که به این مشکلات توجه بیشتری شود. اگر ما در هر یک از موضوعاتی که به مردم مربوط می شود بتوانیم به اجماع برسیم، حتما آن مشکل را حل می کنیم و این همان خواست مردم است.
ارسال نظرات