ماجرای جام شیردال بازگردانده شده به ایران
بعد از گذشت 10 سال یک جام کهن ایرانی به سرقت رفته توسط قاچاقچیان به کشور باز گردانده شد تا بنا به گفته روحانی سوغات و هدیه آمریکاییها به ایرانیها باشد.
مصطفی داننده/نامه:
کلید روحانی اینبار گویی به سمت سازمان میراث فرهنگی چرخیده است و رئیس جمهور در جریان سفر به نیویورک رایزنی هایی را برای بازگرداندن آثار باستانی ایرانی توقیف شده در آمریکا انجام داد. آمریکاییها نیز که این روزها، به شدت به دنبال همکاری با ایران هستند برای نشان دادن حسن نیت خود جام« شیردال مادی» را به رئیس جمهور ایران تحویل دادند. شیردال همان موجودی افسانهای است که در ایران باستان شیردالها را دارای قدرت شفابخش و همچنین پاسبانی از گنجینهها میدانستهاند. طرح این موجود افسانهای در بسیاری از مجسمهها و بناهای باستانی ایران به کار رفته است. بدن شیر و سر عقاب با بالهای نگشوده و سه جام در سه طرف، مشخصات شیای است که به نام شیردال یا ریتون، پس از 10 سال به ایران بازگشتهاست. این جام تاریخی در سال 2003، توسط گمرک نیویورک ضبط شد. شیردال که از یک قاچاقچی آثار تاریخی گرفته شده بود تا هنگام سفر روحانی به نیویورک در خزانه وزارت امورخارجه آمریکا نگهداری میشد. یک مقام آمریکایی پس از تحویل این جام به مقامهای ایرانی گفتهاست که بازگرداندن این اثر باستانی اقدامی برای نشان دادن حسن نیت آمریکا نسبت به ایران بوده است. همچنین تاکید شده از آنجا که آمریکا به میراث فرهنگی و همچنین به مردم ایران احترام میگذارد، آن را به ایران بازگردانده است. در انتظار بازگشت الواح گلی محمدعلی نجفی رییس سازمان میراث فرهنگی نیز که همراه با رئیس جمهور عازم سفر آمریکا شده بود، از مذاکرات فشرده خود با مقامهای آمریکایی برای بازگشت میراث گرنبهای کشورمان از جمله «الواح گلی» به ایران خبر داد و اعلام کرد: «هرچند بازگشت الواح گلی نیازمند بررسی بیشتر است و آمدن آن به ایران زمان زیادی را می خواهد اما ارتباط فرهنگی خوبی برقرار شد و قرار است که این ارتباطات ادامه پیدا کند. در سال 89 و در دولت محمود احمدی نژاد نیز ایرانیان شاهد بازگشت منشور کوروش کبیر به کشور بعد از 40 سال به کشور بودند. منشور کوروش؛ استوانهای با 23 سانتیمتر طول و 11 سانتیمتر عرض است که دور تا دور آن در حدود 40 خط به زبان آکادی و به خط میخی بابلی نوشته شدهاست. گمان نخستین باستان شناسان این بوده که این لوح توسط یکی از پادشاهان بابلی نگاشته شده است. اما پس از بررسی خط شناسان مشخص شد که این استوانه در سال 538 پیش از میلاد به هنگام ورود سپاه ایران به بابل و فتح این شهر به فرمان کوروش، بنیانگذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان نوشته شده است. ترجمه و انتشار متن این استوانه گلی نشان داد آنچه از خاک بابل کشف شد، "نخستین منشور جهانی حقوق بشر " است. استوانه کوروش در سال 1285 خورشیدی توسط هرمز رسام، باستان شناس بریتانیایی الاصل آسوریتبار، در معبد بزرگ اِسَـگیلَـه (نیایشگاه مَـردوک) در شهر باستانی بـابـل در بینالنهرین کشف شد و بنابر قوانین آن زمان از ایران خارج و تاکنون نیز در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری میشده است. منشور کوروش که برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی برای نمایش عمومی وارد ایران شده است، تنها یک بار در جریان جشنهای 2500 ساله برای نمایش در ایران از موزه بریتانیا خارج شد. آن زمان یعنی در سال 1350 خورشیدی، منشور را 5 هزار پوند بیمه کردند و این شیء تنها به مدت 10 روز در ایران و در موزه برج آزادی تهران به نمایش درآمد. یک کپی از منشور کوروش به عنوان کهنترین فرمان شناختهشده تفاهم و همزیستی ملتها در ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک نگهداری میشود. مکتب ایرانی و بازگشت منشور کوروش اما دولت محمود احمدی نژاد، که خود را به واسطه سخنان مشایی در مورد مکتب ایرانی و فعالیتهای بقایی، سردمدار دفاع از آثار باستانی ایران میدانست و بازگشت منشور کوروش را به عنوان یکی از افتخارهای دولت خود بر میشمرد، در زمینه میراث فرهنگی با انتقادهای زیادی از سوی کارشناسان این عرصه روبرو بود. این تحلیلگران معتقد بودند که مشایی به دنبال استفاده تبلیغاتی از نام ایران باستان است. مخالفان مشایی معتقد بودند که رفتار او با میراث فرهنگی خود بیانگر همین معنا ست. در همین رابطه جمعی از استادان باستانشناسی، فلسفه و تاریخ و صاحبنظران دانشگاهی در نامهای به مقام معظم رهبری، انتقاد خود را نسبت به برخی اقدامات سازمان میراث فرهنگی و انتقال بخشهایی از این سازمان به شهرهای دیگر ابراز کرده بودند. این کارشناسان در برشمردن ظلمهایی که مشایی بر سازمان میراث فرهنگی روا داشته است به موارد زیر اشاره میکنند: 1-آبگیری سد سیوند و نابودی درختان پانصد ساله: سد سیوند در ۵۰ کیلومتری تخت جمشید و در ۱۷ کیلومتری پاسارگارد واقع است. نزدیکی این سد به مهمترین و گرانبهاترین گنجینه ایران قبل از اسلام یکی از قابل توجهترین عواملی است که باعث می شود به این نتیجه برسیم نباید این کار انجام میشد همانطور که انتقادهای فراوانی را نیز به همراه داشت. در حالی که بنا به نظر پارهای دیگر از کارشناسان در صورتی که سد با کل ظرفیت آب گیری شود، دریاچهای که پشت آن به وجود میآید، در نزدیکی چهار کیلومتری آرامگاه کورش میایستد. با آبگیری سد سیوند بیش از هشت هزار اصله درخت پانصد ساله از بین رفت. 2-سرقت نسخه رونوشت از کتاب «قانون» ابوعلی سینا در هفته میراث فرهنگی ،این سرقت نه تنها توسط مسئولان اعلام نشد، بلکه رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان گفت: «آرامگاه بوعلیسینا حتی به سیستم برق اضطراری نیز مجهز نبوده، بنابراین وقوع این سرقت هیچ تعجبی ندارد» 3-تخریب بیرحمانه کتیبه هخامنشی خارک :در خردادماه ۸۷، این کتیبه طی عملیات حفاری وزارت نفت کشف شد. باستان شناسان از این کتیبه که به خط فارسی باستانی بود به عنوان سندی دیگر بر نام خلیج فارس یاد میکردند، که در یورش افراد ناشناس از بین رفت. 4-ساخت مترو در زیر چهار باغ اصفهان و خرابی تدریجی خیابان چهارباغ! 5-تاراج ۴۷ هزار سند و نقشه بناهای تاریخی: براساس آنچه کارمند سابق مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری اعلام کرد، هنگام انتقال پژوهشگاه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی به شیراز در دوران مدیران قبلی سازمان میراث فرهنگی(یعنی دوران مدیریت رحیم مشایی و بقایی) ۴۷ هزار جلد کتاب تخصصی در موضوعات میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور به همراه هزاران قطعه از عکسهای تاریخی موجود در این مرکز به یغما رفت و حتی براساس آنچه علی کرمی از کارکنان بخش پشتیبانی و تدارکات مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی کشور به نقل از شاهینپور، مدیرکل علوم و فنون پژوهشگاه میراث فرهنگی میگوید، بخشی از عکسهای دوره پهلوی که دارای مهر مرکز اسناد بوده است در خیابان منوچهری تهران به فروش میرسد. 6-حراج سر سرباز هخامنشی در لندن 7-ماجرای غرامتگیری موزههای آمریکا از جمله دانشگاه شیکاگو از ایران مربوط به انفجار بمبی در اورشلیم در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۹۷ بود که آن را به حماس و حمایت دولت ایران نسبت داد عبدالله شهبازی عدم اقامه دعوی توسط مشایی علیه موزههای آمریکایی به دلیل تاراج دهها هزار لوح گلی دوران هخامنشی که تنها ۳۰۰ لوح در سال ۱۳۸۳ به ایران برگردانده شده بود را مطرح کرد. این پایان تلخ روزیهای سازمان میراث فرهنگی در زمان مدیریت مشایی و بقایی نبود. سایت منتسب به محسن رضایی در گزارش با نام «تاراج میراث فرهنگی با شعار مکتب ایرانی » می نویسد: « از آن پس بود که از سه راه «قاچاق پنهان اشیای عتیقه»، «تبادل اشیای عتیقه به بهانه مطالعه و پژوهش» و «امانت دادن این اشیا به کشورهای دیگر»، این اشیا از کشور بیرون میشد، بدون اینکه پروتکلهای بینالمللی در این باره رعایت شود. این اشیا در قالب قراردادهایی صوری و پر از تناقض از کشور خارج و در نمایشگاه یا هفتههای فرهنگی یا هفتههای میراث فرهنگی در کشورهای دیگر به نمایش گذاشته میشد و هیچ کس نمی دانست که از فهرست مثلا صد قطعهای اشیای تاریخی، شاید هر بار هشتاد قطعه به کشور باز میگشت! و این روند ادامه داشت تا زمان دستگیری بسیاری از اینان که بعدها به جریان انحرافی معروف شده و به مکر خدا گرفتار آمدند. توقیف یک کشتی حاوی از عتیقه در همان روزها،، خبری کوتاه در برخی از رسانهها منتشر شد که «یک کشتی حاوی اشیای عتیقه که به سوی کشور عمان در حرکت بود، از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران توقیف شده و اموال آن ضبط میگردد!». از آن پس بود که راه دیگری باید در پیش گرفته میشد تا این طرح بزرگ قاچاق اشیای عتیقه تاریخی مسکوت نمانده و ادامه یابد. از این روی، به دستور مدیران وقت، طرح بورس خرید و فروش اشیای عتیقه، کالای فرهنگی و صنایع دستی در جزیره کیش راه اندازی شد و از این طریق اشیای تاریخی گران قیمت به کمترین بها به خریداران و مشتریانی که از پیش تعیین شده بودند، در مقابل دوربینهای هزاران خبرنگار و عکاس به فروش رسید و... .» یک سایت خبری با افشاء این مطالب، به افشاگری به فعالیتهای مشایی و بقایی در سازمان میراث فرهنگی و پرداخت و اعلام کرد کسی از عتیقههایی که در زیرزمین موزه ملی پنهان شده است خبر ندارد و نمی داند چه بلایی بر سر آنها آمده است. بعد از این ماجراها بسیاری از مدیران میراث فرهنگی به اتهام همکاری با جریان انحرافی بازداشت شدند و سازمان میراث فرهنگی که وظیفه پاسداری از میراث گرانبهای این مرز و بوم را دارد، تبدیل به یک سازمان سیاسی شد. دولت دهم تمام تلاش خود را انجام میداد تا مقاصد سیاسی خود را در غالب جشنهای این سازمان برگزار کند که نمونه بارز آن جشن بزرگ بهار در استادیوم یکصد هزار نفر آزادی بود که با مخالفتهای شدید مردم، روحانیت و نمایندگان مجلس روبروشد. به نظر میرسد دولت یازدهم درتلاش است با فعالیتهای دیپلماتیک خود زمینه را برای بازگشت میراث عظیم فرهنگی ایران، به کشور را فراهم کند. رئیس جمهور و محمد علی نجفی میدانند که بهترین روش برای پیشبرد اهداف در سازمان میراث فرهنگی جلوگیری از سیاسی شدن این نهاد در کشور است.