غربیها شرایط ایران را درککنند
این نوشته دکتر هاشم پسران از اساتید مطرح اقتصاد کشور است. ایشان تنها ایرانی است که به عنوان نامزد احتمالی نوبل اقتصاد سال 2013 مطرح است. با پگیری های خبرنگار اقتصاد آنلاین، ایشان این یادداشت خود را که در گاردین منتشر شده است، برای بازنشر در اقتصاد آنلاین فرستادند.
به وضوح مشخص شده است که به طور عام تحریم های اقتصادی فی نفسه در دستیابی به اهداف سیاسی مورد نظرشان موثر نبوده اند به ویژه زمانی که علیه رژیم های دموکراتیک تحمیل شده اند. بیشترین تاثیر تحریم ها در کوتاه مدت است و در درازمدت به دلیل تعدیل های ساختاری سیاسی و اقتصادی از اثر تحریم ها کاسته می شود.
به همین دلیل تحریم های اثرگذار کوتاه مدت بوده اند در حالی که تحریم های بی اثر عمری طولانی داشته اند. در مورد ایران، تحریم ها بیش از 30 سال قبل توسط ایالات متحده پایه گذاری شد و در ابتدا صنعت نفت را هدف قرار داد، تحریمی که اکنون بسیار جامع تر شده است و دیگر کشورهای غربی هم به آن پیوسته اند. هر اندازه که گستردگی و طول مدت زمان تحریم ها افزایش یافت، گستره و اثرات آن دچار تغییر شد و در این میان خانوارهای کم درآمد و گروه های اجتماعی آسیب پذیر در ایران بیشترین زیان را دیدند. تحریم در تضعیف اقتصاد ایران موثر بوده است. بدون اینکه به هیچ یک از اهداف سیاست خارجه ای که داشتند دست یابند. بر اساس پویایی داخلی از اینکه چگونه گروه های مختلف در ایران و غرب به تحریم ها واکنش نشان می دهند، می توان اثرات تحریم را توضیح داد.
در درون ایران، تحریم ها گروه های افراطی را رادیکال تر کرده و به دلیل انحراف عملکرد بازارها، دستکاری هایی در اقتصاد ایجاد کرده که به طور گسترده ای به گروه های رادیکال و گروه های نزدیک به حکومت نفع می رساند. چنین گروه هایی مخالف هرگونه توافقی هستند که می تواند به تسهیل تحریم ها بینجامد. در کشورهای تحریم کننده، تحریم ها توجیه شده است، حتی اگر در نهایت نتیجه آنها چیزی جز مصائب و بی نوایی نباشد، توجیه این است که تحریم در هر شرایطی بهتر از جنگ است.
اما هر چه زمان برقراری تحریم ها طولانی تر می شود، اثرگذاری آنها در دستیابی به اهداف سیاسی مورد نظر کمتر می شود و درنتیجه کشورهای تحریم کننده تمایل به وضع تحریم های بیشتر و گسترده تر پیدا می کنند که تنها تندروی را در کشورهای تحریم شونده و تحریم کننده افزایش می دهد.
تنها راه توقف این چرخه نادرست برای هر دو طرف، مذاکره با اعتماد کافی و دید باز است. بسیاری از ناظران غربی معتقدند حسن روحانی رئیس جمهور تازه انتخاب شده ایران صادقانه به دنبال یافتن راه حلی دیپلماتیک است. با این حال سیاستمداران و مسوولانی در پایتخت های گروه 1+5، پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان، هستند که به کار بستن تحریم های سخت تر را دنبال می کنند. در صورتی که راه حل دیپلماتیک به سرعت به نتیجه نرسد. شاهد این مدعا رای موافق 400 به 20 در مجلس نمایندگان آمریکا مبنی بر اعمال تحریم های مجازات کننده بیشتر علیه ایران است.
اگر ایران و گروه 1+5 از فرصت کنونی استفاده حداکثری نداشته باشند، حداقل پیامد آن تداوم وضعیت فعلی است، اگر احتمالاً تحریم های سخت تری در پی نداشته باشد. در زمانی که واکنش عمومی بین المللی به رئیس جمهور جدید ایران بسیار مطلوب ارزیابی می شود، عدم پیشرفت در چند ماه آینده می تواند سطوح تازه ای از نومیدی و سرخوردگی ایجاد کند و افراطی های هر دو طرف را در تحریم ها و فاجعه هسته ای تقویت کند. این اتفاق ما را به مساله دخالت نظامی نزدیک تر می کند که پیامدهای شوم و غیرقابل پیش بینی دربر خواهد داشت. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل هم اکنون در حال القای شک و تردید در مورد استفاده از گزینه مذاکره با ایران است و می گوید حسن روحانی «گرگی در لباس میش» است.
اکنون شهروندان ایرانی، دانشگاهیان و روشنفکران نیز می توانند کمک کنند. این پیام جنبش مدنی علیه تحریم هاست که توسط سه اقتصاددان مشهور در داخل ایران آغاز شده و من خوشحالم که بیرون از ایران می توانم در این جنبش مشارکت کنم.
باید توجه شود که روحانی برنده یک انتخابات پرشور و رقابتی با حاشیه پیروزی بالاست که نتیجه مشارکت اکثریت مردم ایران است که نشان دادند مذاکره را به مقابله ترجیح می دهند. امید است که خواسته های مردم ایران توسط دولت ایران و دولت های غربی مورد احترام قرار گیرد. روحانی، دولتش و تیم مذاکره کننده ایران به عنوان نمایندگان مردم ایران باید مورد توجه جدی قرار بگیرند و به گونه سازنده ای وارد این مهم شوند.
اکثریت مردم ایران که از تحریم ها و سوءمدیریت های اقتصادی صدمه دیده اند یک سیاستمدار اعتدال گرا را برای مذاکره با کشورهای غربی و یافتن راه حل دیپلماتیک انتخاب کردند. شاید روند انتخابات ریاست جمهوری ایران کمال مطلوب نباشد اما انتخابات اخیر آزادانه تر از فرآیندهای انتخاباتی بسیاری از کشورهای خاورمیانه بود که از حمایت غرب برخوردارند. مهم است که کشورهای غربی به جای نشان دادن خصومت شدید علیه ایران، شرایط را درک کنند و فضایی ایجاد کنند که به بیشتر قدرت گرفتن میانه روها در ایران کمک کند.
لازم است کشورهای 1+5 معاهده ای پیشنهاد بدهند که به دولت روحانی در داخل کمک کند و توانایی او برای مقابله با افراطی های داخل ایران را تقویت کند. با از دست دادن فرصت کنونی، آنها دولت روحانی را تضعیف خواهند کرد تا حدی که ممکن است شکست بخورد و راهی پیموده شود که به قدرت گرفتن افراطی ها منجر شود. این نتیجه به اقدام میانه روها در هر دو طرف وابسته است که چگونه عمل کنند.
الزامی است که مردم عادی ایران بخشی از گفت وگوهای داخل و خارج از ایران باشند. این مردم باید به سیاستمداران خود یادآوری کنند که هزینه های سنگینی برای زندگی تحت تحریم پرداخته اند. به نفع ایران نیست که در انزوا از جامعه جهانی باقی بماند. اگر انزوای ایران ادامه یابد، اگر ایران نتواند سرمایه خارجی جذب کند و اگر از مزایای فناوری هایی که در حال شکل گیری است محروم باشد نتیجه چیزی جز چند دهه نزول و از دست دادن فرصت ها نخواهد بود.
همچنین کاملاً واضح است که آغاز دخالت نظامی پرهزینه و زمان بر با پایان نامعلوم و نامشخص در خاورمیانه به نفع غرب نیست، به ویژه در وضعیت شکننده امروز اقتصاد جهانی و ناآرامی های اخیر توسعه سیاسی در مصر و ترکیه که دو کشور پرجمعیت منطقه هستند. توافق در مذاکرات با ایران، کلید حل مشکلات سیاسی و نظامی در منطقه خاورمیانه است.