اعدام برای مرد کارتنخواب به اتهام تجاوز
مرد کارتنخوابی که زنی میانسال را مورد آزار و اذیت قرار داده است، از سوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، متهم که مردی معتاد است بعد از اینکه زنی میانسال را به گوشهای در پارک کشاند، او را مورد آزار و اذیت قرار داد.
زن میانسالی اوایل پاییز سال 96 به کلانتری رفت و مدعی شد از سوی مردی کارتنخواب مورد آزار جنسی قرار گرفته است. این زن گفت: من 50 سال سن دارم ولی در این مدت هیچوقت ازدواج نکردم. سر کار میرفتم و مستقل زندگی میکردم. دیروز از محل کارم به خانهمان در غرب تهران برمیگشتم که در نزدیکی پارک یک مرد کارتنخواب و معتاد که حال طبیعی نداشت، به من حمله کرد. سعی کردم فرار کنم اما نتوانستم. فکر کردم اگر به او التماس کنم دست برمیدارد اما هرچه التماس کردم فایدهای نداشت و او من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
به دنبال شکایت این زن، او به پزشکی قانونی معرفی شد. وقتی پزشکی قانونی ادعای این زن را تأیید کرد مرد کارتنخواب ردیابی و بازداشت شد. متهم به آزار زن جوان اعتراف کرد و گفت: تحتتأثیر مصرف شیشه بودم که دست به این کار زدم و حالا پشیمانم. من آدم بدبختی هستم و به خاطر اعتیادی که داشتم کارتنخواب شدم و همین کارتنخوابی هم وضعیت زندگیام را بدتر کرد. زمان حادثه هم شیشه مصرف کرده بودم و وضعیت خوبی نداشتم؛ قبول دارم که این کار را کردم ولی کارهایم دست خودم نبود. بعد از گفتههای متهم و پایان تحقیقات اولیه پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفت و تحقیقات بعدی در شعبه 5 دادگاه کیفری انجام شد. وقتی قضات تحقیقات خود را تکمیل کردند، پرونده برای رسیدگی آماده شد. در جلسه رسیدگی که به صورت غیرعلنی برگزار شد، ابتدا نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد و در ادامه زن شاکی در جایگاه حاضر شد. او یک بار دیگر توضیح داد که روز حادثه چه اتفاقی افتاده است و درخواست مجازات متهم را کرد. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اینبار اتهامش را رد کرد و گفت: من از سالها پیش به دام اعتیاد افتادم. شغل مناسبی داشتم اما بهخاطر اعتیاد بدهکار شدم و به ناچار همراه برادرم برای پیداکردن کار از شهرستان به تهران آمدم. اوضاع مالی بدی پیدا کردم. ناچار شدم شبها در پارک بمانم ولی من زن میانسال را آزار ندادهام. این گفتههای زن دروغ است و اصلا قبول ندارم چنین کاری کردهام.
زن میانسال که در دادگاه حاضر بود، درحالیکه اشک میریخت، متهم را دروغگو خواند و برایش اشد مجازات را خواست. او گفت: متهم من را به گوشهای کشاند و مورد آزار قرار داد. من با او دشمنی ندارم و دلیلی وجود ندارد که بخواهم به شما دروغ بگویم. نظریات پزشکی قانونی هم این موضوع را نشان میدهد.
در پایان این جلسه هیئت قضائی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده از جمله شکایت شاکی، نظریه پزشکی قانونی و اظهارات متهم در مراحل مختلف تحقیقات او را مجرم شناختند و به جرم تجاوز به عنف به اعدام محکوم کردند.