ماجرای مرموز مفقودشدن ٦کودک یک خانواده
شش کودک که یک هفته پیش برای بازی از خانه خارج شده بودند، همچنان بازنگشتهاند و تلاشها برای پیداکردن آنها به جایی نرسیده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این شش کودک که ٤ تا ١٢ ساله هستند، هنگامی که برای میهمانی به خانه یکی از اقوامشان رفته بودند، برای بازی در پارک از خانه خارج شدند و دیگر برنگشتند. آنها افغانستانی و دخترعمو و پسرعمو هستند و خانوادههایشان از سالها قبل در ایران زندگی میکنند.
عظیم احمدخیر پدر دو نفر از این کودکان گفت: ١٢ فروردین برای عیدمبارکی به خانه یکی از اقوام در گرمسار رفته بودیم. بچهها برای بازی به پارک نزدیک خانه فامیلمان رفتند. بعد از چند ساعت که خبری از آنها نشد، همسرم موضوع را به من اطلاع داد. دو نفر از بچههای من و چهار نفر از بچههای برادرم در پارک بودند که همگی گم شدند. این مرد جوان گفت: محمد ١٢ساله، موسی هفتساله، ریحانه ٩ساله و سمیه پنجساله فرزندان برادرم هستند و سمیره چهارساله و سیده هفتساله دو دختر من هستند که همگی در پارک بودند و گم شدند. وی درباره اینکه روز حادثه دقیقا چه اتفاقی افتاد گفت: آن روز وقتی به ما گفتند بچهها به پارک رفتند و دیگر نیامدند، ما همگی به پارک رفتیم و هرجایی را که فکر میکردیم ممکن است بچهها رفته باشند، گشتیم اما راه به جایی نبردیم. کسانی که در پارک بودند گفتند بچهها را تا ساعت ١٠ شب در پارک دیدهاند. بعد از آن بود که موضوع را به پلیس اطلاع دادیم. چند روز بعد در تحقیقاتی که انجام دادیم، متوجه شدیم بچهها سوار یک تاکسی شدند؛ راننده را پیدا کردیم و به پلیس تحویل دادیم. راننده به مأموران گفت بچهها را از گرمسار سوار کرده و به سمت افسریه برده و در سهراه افسریه پیاده کرده است.
او گفت: این راننده مدعی شد ٢٢هزارو ٥٠٠ تومان از بچهها کرایه گرفته است اما بچهها این مبلغ را نداشتند. بزرگترین آنها محمد ١٢ساله است که چنین پولی نداشت.
پدر سمیره درباره اینکه چقدر به گفتههای این راننده مطمئن است، گفت: او نشانهای از دختر من داد و گفت یکی از بچهها سرش سوخته بود. دختربچهای که او اشاره میکرد، دختر من بود؛ چنین نشانهای امکان ندارد اشتباه گفته شود. آنجا بود که پلیس هم مطمئن شد این مرد راست میگوید اما اطلاعاتی که داد به نظر من درست نیست چراکه اولا این بچهها پولی نداشتند و دوم اینکه چرا نباید به این مسئله فکر کند که به چه دلیل شش دختر و پسربچه باید درخواست رفتن از گرمسار به سهراه افسریه را بکنند. ضمن اینکه او گفته بچهها را ١٢ شب مقابل پارک سوار کرده است در حالی که همه شاهدان میگویند بچهها تا ساعت ١٠ شب در پارک بودند و بعد گفتهاند که به خانه میروند.
وی گفت: راننده فعلا آزاد است اما ای کاش تحقیقات بیشتری از او میشد. او تنها سرنخ برای پیداکردن بچههای ماست. عظیم که کارگر است گفت: ٣٠ سال است که با اعضای خانوادهام به ایران آمدهایم. ما به صورت قانونی به ایران آمدیم و بچهها زاده ایران هستند و سالهاست اینجا کار و زندگی میکنیم. وی درباره اینکه ممکن است بچهها به خاطر اختلافی که با والدین داشتهاند، خانه را ترک کرده باشند گفت: بچهها همگی کوچک بودند. بچه چهار یا هفت ساله نمیتواند اختلافی جدی با خانوادهاش داشته باشد و تصمیم به ترک خانه بگیرد. بزرگترین آنها محمد ١٢ساله است که هیچ مشکلی با پدر و مادرش نداشت. ضمن اینکه مگر میشود همه بچهها با هم تصمیم به ترک خانه بگیرند. درحالحاضر پلیس تهران و گرمسار برای پیداکردن بچهها دست به کار شدهاند. عظیم درباره تحقیقات مأموران گفت: در این مدت عکس بچهها را در تهران و گرمسار پخش کردیم و از مردم درخواست کمک داریم. همه زندگی ما بچههایمان هستند. زندگیمان سیاه شده و وضع خوبی نداریم؛ همسرانمان وضع روحی خوبی ندارند و زندگیمان به هم ریخته است. همگی به تهران آمدیم تا دنبال بچهها بگردیم؛ بعد با من تماس گرفتند و گفتند به گرمسار برگردم و پرونده را در اینجا پیگیری کنم. برادرم در تهران است و من فعلا در گرمسار هستم. ما سه برادر هستیم که هر سه کارمان را رها کرده و به دنبال بچهها هستیم. تحقیقات نشان میدهد هنوز هیچ ردی از بچهها پیدا نشده است و مأموران پلیس تهران و گرمسار اکیپ ویژهای را برای پیداکردن این بچهها تشکیل دادهاند.