x
۱۷ / فروردين / ۱۳۹۷ ۱۹:۲۱

فرسودگی تجهیزات، تهدید برای تولید نفت

فرسودگی تجهیزات، تهدید برای تولید نفت

محمدرضا مقدم گفت: بدهی کلان شرکت ملی نفت حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است که امکان بازسازی، نوسازی تأسیسات و سرمایه گذاری برای توسعه میادین را دشوار کرده است.

کد خبر: ۲۶۲۲۰۳
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از مهر، منابع انرژی اکنون در کنار آب، خاک و هوا به عنصری حیاتی  برای رشد اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی بشر تبدیل شده و بدون آن، ادامه زندگی انسان دشوار است؛ بنابراین اهمیت امنیت انرژی به تدریج از حوزه نظامی و جنگی، امروزه به حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی و در سطح امنیت ملی گسترش یافته و از ارکان امنیت ملی محسوب می شود.

در حال حاضر، طبق برآوردهای معتبر بین المللی، مجموع سهم منابع نفت و گاز در سبد  مصرف انرژی جهان، قریب ۵۵ درصد است و از آنجا که سهم گاز در سبد مصرف انرژی جهان به تدریج در آینده افزایش می یابد و حامل انرژی نوینی نیز برای جایگزینی معادل سهم نفت و گاز در آینده بلند مدت متصور نیست، مطابق پیش بینی همان مراجع معتبر سهم نفت و گاز تا افق ۲۰۵۰ میلادی، همچنان در سبد مصرف انرژی جهان حدود ۵۵ درصد حفظ شده و از نظر مقدار نیز، با افزایش حدود ۶۰ درصد  مواجه می شود.

در همین راستا گفتگویی داشتیم با محمدرضا مقدم، معاون مهندسی، پژوهشی و فناوری سابق وزارت نفت که در ادامه می خوانید:

برای شروع، علت اهمیت داشتن نفت و گاز را چه می دانید؟

- محمدرضا مقدم: علت اهمیت راهبردی منابع نفت و گاز در این است از یک سوی منابع نفت و گاز از نظر جغرافیایی به طور نامتوازن در جهان پراکنده شده و عمدتا نیزاین منابع خارج ازحوزه سرزمینی چهار قطب بزرگ اقتصادی جهان که وارد کنندگان اصلی منابع نفت و گاز واقع شده است. از سوی دیگر دو حوزه اصلی مصرف نفت، به صنایع نظامی و حمل و نقل مرتبط است و صنعت نفت به منزله پشتیبان این دو صنعت بازیگر اصلی برای صنایع مذکور محسوب می شود. از طرفی کشورهائی مانند چین و هند نیز که به تدریج در آینده به واردات نفت و گاز وابستگی زیادی خواهند یافت از طریق دیپلماسی انرژی با اتکاء به روش های مسالمت آمیز تجاری ، اخیراً خط مش برداشت حق السهم ازمنابع نفت و گاز کشورهای نفت خیز را از طریق عقد قراردادهای«امتیازی و یا مشارکت در تولید» در سیاست های امنیت انرژی خود به اجرا گذاشته اند .

* در این میان کشورهای نفتخیز باید چه راهکاری در پیش گیرند؟

-کشورهای نفت خیز از یک طرف نیازمند «امنیت عرضه انرژی» برای رشد اقتصادی و تحکیم و ساختار سیاسی برای حفظ امنیت ملی در داخل کشور بوده و از سویی دیگر به «امنیت عرضه» نفت و گاز در اجرای تعهدات به بازارهای منطقه ای و بین المللی انرژی خود نیاز دارند. از طرف دیگر نیز، ملزم به تأمین «امنیت تقاضا» برای دسترسی به بازارهای مطمئن، امن و پایدار در داخل و خصوصاً در خارج کشور هستند تا در شرایط پیچیده روابط سیاسی، امکان انتقال، فروش، حفظ و افزایش سهم در بازارهای هدف را از طریق« امنیت تقاضا» فراهم کنند تا به این ترتیب امکان صادرات حامل های انرژی از جمله نفت و گاز و فراورده های پالایشی و پتروشیمی در بازار تقاضا  میسر شود . هزینه های سنگین واردات مستمر بنزین بر بودجه کشور و نیز خصوصی سازی «از دولت به زیر سایه دولت » و نیز نبود « نهاد مستقل تنظیم مقررات دولت با بخش خصوصی» نیز ازجمله مشکلات و چالش های پر خطر این بخش به حساب می آید و عمق تهدیدهای امنیت عرضه در بخش فراورده های نفتی را نشان می دهد. 

در بخش بالادستی صنعت نفت، عمده تأسیسات تولید نفت و گاز، در مناطق نفت خیز که بخش اصلی تولید نفت محسوب می شود فرسودگی زیادی در بخش انتقال و تولید با عمر ۵۰-۶۰ سال، در شرایط کاملا غیر مطمئن عملیاتی کار می کنند

*  جایگاه ایران یا به طور کلی تر خاورمیانه را در این میان چطور ارزیابی می کنید؟

- ارقام زیر موقعیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک منابع نفت و گاز را در جهان نشان می دهد؛ به این ترتیب که حدود ۷۵۰ میلیارد بشکه نفت خام اثبات شده ( معادل ۶۱ درصد ذخائر اثبات شده جهان ) و نیز حدود ۷۵ تریلیون مترمکعب ( معادل ۴۰ درصد ذخائر گاز جهان ) در منطقه خلیج فارس است. چنانچه ترکیب ذخایر نفت خام و گاز طبیعی خلیج فارس با دریای خزر و بخشی از روسیه که نزدیک این دریا قرار گرفته است را در نظر بگیریم بالغ بر ۷۲ درصد منابع نفت خام و ۴۳ درصد ذخائر گاز جهان در این بخش کوچک جغرافیایی قرار دارد. چنانچه وضعیت ذخایر نفت و گاز کشورها غیر اوپک که عمر تولید از ذخایر آنها به مراتب کمتر و هزینه تولید چند برابر بیشتر ازکشورهای حوزه خلیج فارس است را در نظر بگیریم ، موقعیت ویژه «بیضی راهبردی انرژی» جهان شفاف تر و میزان وابستگی چهار قطب بزرگ اقتصادی دنیا به واردات روز افزون نفت و گاز از این منطقه مشخص می شود.

* کشورهای منطقه خاورمیانه چطور می توانند از این فرصت استفاده کنند؟ ایران در استفاده از این مزیت موفق بوده است؟

کلید استفاده از این موقعیت برای برقراری امنیت انرژی و ارتقاء امنیت ملی کشور در منطقه و جهان کاملا وابسته به فرصت های نهفته در استعدادهای صنعت نفت کشور است که می تواند در صورت ظهور در ساختاری، مستقل و روزآمد می تواند این نیاز را برطرف کند. با توجه به مزیت رقابتی نسبی کشور در منابع نفت و گاز از طریق توان صادرات، دستاوردهای علمی، فناوری، مهندسی، کالا و فعالیت های مختلف پیمانکاری بالاترین تعاملات و مبادلات تجاری را در سطح بین المللی برای کشور فراهم می کند، که اگر از این زاویه به صنعت نفت کشور نگاه شود نه تنها کارنامه قابل ملاحظه ای یافت نمی شود بلکه ضعف ها و تهدیدات جدی در وابستگی به خارج باوجود آنکه بازار داخلی برای ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری سالیانه، در طرح¬ها و عملیات این صنعت وجود دارد که منجر به واردات کالا و تجهیزات، خرید دانش فنی، طراحی، مهندسی فرایندهای تحت پروانه ( لیسانس ) و ... می شود، اما از این ظرفیت خرید از خارج برای انتقال فناوری اقدام اساسی صورت نگرفته است و نیز با وجود گذشت بیشتر از صد سال از عمر صنعت نفت هنوز هدف و استراتژی مشخصی در رابطه با ارتقاء توان داخلی برای فعالیت بالادستی و پایین دستی و حضور در عرصه فعالیت های بین المللی حتی بعد از ابلاغ سیاست های اقتصادی مقاومتی وجود ندارد و همچنان برنامه های اصلی توسعه صنعت نفت اجرای طرح های دیرینه استخراج و افزایش تولید نفت و گاز و بطور عمده وابسته به امکانات خارج ازکشور است.

*عملکرد بخش های مختلف صنعت نفت برای ارتقا بهره وری را چطور ارزیابی می کنید؟

-فقدان سیاست های معین برای ارتقاء توان داخل این صنعت موجب ایجاد تهدید و چالش و در نهایت عدم استفاده از فرصت ژئواستراتژیک منابع نفت و گازکشور شده است. چنانچه در بخش تولید فرآورده های نفتی به دلیل گستردگی در کاربرد و اتکاء کامل بخش حمل و نقل به فراورده ها، این بخش با تهدید امنیت عرضه جدی مواجه است زیرا دامنه تهدید عرضه فراورده های نفتی می تواند به سرعت به یک فاجعه اجتماعی تبدیل شده و اکنون شکاف عرضه و تقاضا، واردات بنزین را به ۱۰ تا ۱۵ میلیون لیتر در روز رسانده است. این در حالی است که خطوط انتقال نفت و فرآورده های نفتی با فرسودگی جدی روبرو است که اصلاح فوری را می طلبد.

هزینه های سنگین واردات مستمر بنزین بر بودجه کشور و نیز خصوصی سازی «از دولت به زیر سایه دولت » و نیز نبود « نهاد مستقل تنظیم مقررات دولت با بخش خصوصی»  نیز ازجمله مشکلات و چالش های پر خطر این بخش به حساب می آید

* خصوصی سازی در بخش پالایشگاهی را مثمر ثمر می دانید؟

-هزینه های سنگین واردات مستمر بنزین بر بودجه کشور و نیز خصوصی سازی «از دولت به زیر سایه دولت » و نیز نبود « نهاد مستقل تنظیم مقررات دولت با بخش خصوصی»  نیز ازجمله مشکلات و چالش های پر خطر این بخش به حساب می آید و عمق تهدیدهای امنیت عرضه در بخش فراورده های نفتی را نشان می دهد.کلید استفاده از موقعیت راهبردی در منطقه خاورمیانه برای برقراری امنیت انرژی و ارتقاء امنیت ملی کشور در منطقه و جهان کاملا وابسته به فرصت های نهفته در استعدادهای صنعت نفت کشور است

* مشکل از کجاست؟

-ساختار قدیمی الگوی پالایشی پالایشگاه های کشور؛ در نتیجه این ساختار قدیمی تولید حدود ۳۰ درصد نفت کوره از مجموع فراورده های پالایشگاه ها، اقتصاد این بخش را تا مرز ورشکستگی رسانده است و با خصوصی سازی و قرار گرفتن پالایشگاه ها در مجموعه های بنگاهی ناکارآمد اقتصادی، عملاً مکان هر گونه سرمایه گذاری برای نوسازی و بازسازی پالایشگاه ها را غیر ممکن ساخته است و این در شرایطی است که نمونه های فراوانی از پالایشگاه ها را در دنیا می توان یافت که با وجود بازسازی و نوسازی وکاهش جدی میزان  تولید نفت کوره و تولید فراورده های با ارزش افزوده بالاتر، توان رقابت با پالایشگاه های مدرن فاقد تولید نفت کوره را نداشته و تعطیل شده اند.

* بخش پالایشی کشور را در این مرحله می دانید؟

- تا حدودی؛ ساختار پالایشی کشور اکنون در یک سردرگمی فعالیتی در شرایط غیر رقابتی به سر می برد، تحویل انحصاری خوراک نفت خام و فراورده های نفتی به شرکت ملی نفت و عقد قراردادهای تکلیفی برای اخذ خدمات انتقال و توزیع فراورده های نفتی با شرکت پالایش پخش و ایجاد هزینه های بالاسری غیر متعارف شرایط غیررقابتی را تشدید کرده و متأسفانه با وجود شرایط نامساعد امنیت عرضه فراورده های نفتی هیچ گونه چشم انداز و سیاست مشخصی برای حل چالش های این بخش وجود ندارد .

* این ناکارآمدی را مختص بخش پالایشی می دانید یا به عقیده شده در سایر بخش های نیز تسری یافته است؟

-خیر. مختص بخش پالایشی نیست. در بخش بالادستی صنعت نفت، عمده تأسیسات تولید نفت و گاز، در مناطق نفت خیز که بخش اصلی تولید نفت محسوب می شود فرسودگی زیادی در بخش انتقال و تولید با عمر ۵۰-۶۰ سال، در شرایط کاملا غیر مطمئن عملیاتی کار می کنند و در فلات قاره که میادین مشترک ( ۱۵ میدان از ۲۸ میدان مشترک ) قرار گرفته با فرسودگی مزمن و خطرناک سازه های دریایی مواجه شده و به یک تهدید جدی و نامحسوس برای امنیت عرضه نفت در بخش فلات قاره تبدیل شده است. این در حالی است که حتی امکان غرق شدن بعضی از سازهای دریایی به دلیل زنگ زدگی و خوردگی تأسیسات وجود دارد.

* بی شک وزارت نفت به این موضوع واقف است؛ علت تاخیر دررسیدگی به این شرایط را چه می دانید؟

- در وهله نخست باید گفت بدهی کلان شرکت ملی نفت اکنون به مرز حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است و امکان بازسازی و نوسازی تأسیسات و سرمایه گذاری برای توسعه میادین نفت و گاز را تقریبا غیرممکن کرده است.از سویی دیگر نا کارآمدی و ضعف نهادها کارفرمایی شرکت های دولتی نفتی در میزان هزینه ها، زمان و کیفیت اجرای طرح های مصوب به خوبی بیانگر ناکارآمدی ساختار کارفرمایی و نظام فنی / اجرایی در کلیه شرکت های دولتی صنعت نفت است. در بخش تولید و امنیت عرضه گاز طبیعی نیز باید گفت بعد از حدود ۲۵ سال که از آغاز اولین فاز توسعه میدان گازی پارس جنوبی می گذرد، هنوز طرح توسعه فازهای مختلف این میدان به اتمام نرسیده است و آثار آن را هرساله در تأمین سوخت نیروگاه ها در زمستان می توان دید.  به طوریکه در زمستان سال ۱۳۹۵ به دلیل کمبود گاز، میلیون ها لیتر نفت کوره و گازوئیل به اجبار در نیروگاه های بزرگ دو سوخته مصرف شد که علاوه بر از دست رفتن درآمد حاصله از صادرات، آلودگی محیط زیست، نگرانی از عدم امینت عرضه در زمستان را که می تواند تبعات اجتماعی جدی در بر داشته باشد، به جا گذاشت .

* به عقیده شما این شرایط می تواند بر بخش های دیگر صنایع کشور تاثیرگذار باشد؟

-بله. در چنین شرایطی مشخص نیست با رشد مصرف گاز که در رقابت با برق برای تأمین انرژی بخش های خانگی، تجاری در شهر و روستا، در مسابقه قرار گرفته است و نیز افت تولید در میدان پارس جنوبی که از هم اکنون بعضی از پالایشگاه های این میدان را با مازاد ظرفیت مواجه نموده است، کدام میدان و یا میدان های گازی برای تامین عرضه گاز واقعی نه روی کاغذ طی  ۵ سال آینده مشخص شده است. این مشکلات در شرایطی است که تقریباً بخش های عمده خانگی، تجاری، صنعت و کشاورزی و حتی مقداری از نیازهای انرژی در بخش حمل و نقل به گاز طبیعی وابسته شده و امنیت انرژی را بطور عمیقی در داخل کشور به تأمین گاز محدود نموده است . فقدان سیاست های معین برای ارتقاء توان داخل این صنعت موجب ایجاد تهدید و چالش و در نهایت عدم استفاده از فرصت ژئواستراتژیک منابع نفت و گازکشور شده است. 

* برخی از پتروشیمی ها نیز به خوراک گازی نیاز دارند؛ این وضعیت می تواند دامنگیر این واحدها نیز بشود؛

-دقیقا؛ در پتروشیمی نیز یکی از عوامل مهم عدم کارکرد تأسیسات در ظرفیت اسمی، کمبود خوراک است که بطور عمده به گاز وابسته است و با این شرایط صنعت پتروشیمی در دو برنامه پنج ساله نزدیک به صد و پنجاه میلیارد دلار سرمایه گذاری برای توسعه صنعت پتروشیمی را در دست اجرا دارد و عدم امنیت عرضه انرژی را در این بخش نیز با نگرانی مواجه می کند.

ارزیابی شما از عملکرد ایران در بخش بازارهای صادراتی گاز چیست؟

- با وجود اینکه وجود بازارهای جذاب در آسیا و اروپا و خصوصاً کشورهای همسایه، برای گاز طبیعی وجود دارد، دیپلماسی انرژی فعالی هنوز نتوانسته است قرارداد صادرات گاز به پاکستان را بطور قطعی به نتیجه برساند و« امینت تقاضا » را در این بازار مهم از نظر راهبردی برای امنیت ملی، تأمین نماید و این غفلت موجب شد خط لوله گاز ترکمنستان، افغانستان و پاکستان پس از انعقاد قرارداد صادرات گاز ایران با پاکستان  برای صادرات گاز به پاکستان فعال شده و ترکمنستان با ایران برای تأمین گاز پاکستان به رقابت بپردازد در همین حال قطر نیز با برنامه دیگری برای تأمین گاز پاکستان وارد رقابت شده است.

 

این خبر درحال تکمیل است ......

نوبیتکس
ارسال نظرات
x