چرا به مرور در زندگی مشترک سردی به وجود میآید؟
روزهای اول زندگی اکثرا برای همه زوجین شیرین است.حرف های نگفتنی زیادی برای گفتن دارند و از بودن در کنار یکدیگر احساس لذت بی نظیری می کنند اما با گذشت زمان گفتن حرف های نگفتنی ته نشین می شود و بودن در کنار هم عادی! اما حتما عاملی در این قضیه نقش داشته است که آگاهی از آنها میتواند بهترین سلاح برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند بعدی در زندگی مشترک باشد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از انتخاب، روزهای اول زندگی اکثرا برای همه زوجین شیرین است.حرف های نگفتنی زیادی برای گفتن دارند و از بودن در کنار یکدیگر احساس لذت بی نظیری می کنند اما با گذشت زمان گفتن حرف های نگفتنی ته نشین می شود و بودن در کنار هم عادی! رفته رفته زن و شوهر عاشق ،به یک همخانه ای تبدیل می شوند که تنها با هم غذا می خورند و می خوابند نه حرفی بین آنها رد و بدل می شود، نه ابراز عشقی و نه حتی تفریحی و خوش گذرانی اما این دور شدن و سرد شدن محال است که یک دفعه به وجود آمده باشد حتما عاملی در این قضیه نقش داشته است که آگاهی از آنها میتواند بهترین سلاح برای مقابله با اتفاقات ناخوشایند بعدی در زندگی مشترک باشد.
چرا بین همسران دلسردی به وجود می آید؟
اتفاقی که در اکثر زندگی های زناشویی می افتد، این است که زن و شوهر به جای توجه به لحظات عاطفی، به مسایل دیگری مانند ساختن منزل، چیدمان وسایل و دیگر مسایل حاشیه ای می پردازند که به نظرشان ضروری است و غرق در امور روزانه می شوند. در نتیجه کم کم از حضور عاطفی غافل و دچار فراموشی می شوند و صفا و صمیمیت در کانون خانواده کمرنگ می شود.
اگر زندگی با هوشیاری همراه نباشد، افراد نسبت به اهمیت دادن به روابط بی توجه می شوند. یکی از پایه های هوشیاری، ایجاد حضور عاطفی در ابعاد مختلف است. در این صورت پیوندها با هم مرتبط خواهد شد. برخوردهای عاطفی مناسب همراه با اتصال های مناسب می تواند یکی از اصلی ترین پایه های گفتگو باشد. آن قدر باید هوشیار باشیم که از نوع نگاه و لحن صدای همسرمان، حال او را درک کنیم و لازمه این شناخت این است که او را ببینیم؛ به معنای واقعی، روزهای اول ازدواجتان را به یاد بیاورید که ساعت ها با همسرتان قدم می زنید و وقتی نگاهی به ساعت می انداختید، باور نمی کردید که این مدت طولانی را گرم گفتگو بوده اید، علت این بود که تمام توجه شما به همسرتان بود، این حالت همیشه باید در زندگی وجود داشته باشد و وقتی از بین رفت، گفتگو با شکست روبرو می شود. اما چه عللی دیگری باعث می شود که این سردی در زندگی مشترک به وجود آید ؟
حل نکردن اختلافات در زمان مناسب
زن و شوهر هر چقدر هم که زندگی خوبی داشته باشند بالاخره گاهی اختلاف پیدا کرده و ممکن است در حین بگو مگو حرف هایی را که نباید، بگویند. بعضی از همسران کدورت ها را از بین نمی برند، راجع به آن با یکدیگر حرف نمی زنند و بدین صورت گره های کوچک را تبدیل به گره یی کور می کنند که به این سادگی ها قابل گشودن نیست و همین باعث می شود تا هرگاه به زندگی مشترک شان فکر می کنند، یاد ناملایمات و خاطرات تلخ شان بیافتند.
تغییر در طول زمان
بین دو نفر که تصمیم به ازدواج می گیرند نقاط مشترک زیادی وجود دارد، ولی از آن جا که انسان ها در طول زمان تغییر می کنند هر کدام از همسران هم در طول سالیان تغییر کرده، اما با هم و به یک سمت تغییر نمی کنند. به همین دلیل بعد از ده سال هر کدام کیلومترها از نقطه ی آغاز و در مسیرهای مختلف فاصله گرفتند.
هیچ حرفی ندارید با هم بزنید
وقتی که شما و همسرتان می خواستید یکدیگر را بشناسید و تصمیم به شروع زندگی مشترک داشتید، هیچ گاه از حرف زدن با یکدیگر و بحث کردن راجع به بسیاری چیزها خسته نمی شدید. با هم حرف می زدید تا از این راه همدیگر را بشناسید و به نقاط مشترک بیشتری برسید. وقتی که چند سال از شروع زندگی می گذرد. به تدریج گفت و گو بین زوج ها کم می شود و با ورود کودکان به زندگی به حداقل می رسد؛ تا جایی که دیگر نمی توانند با هم حرف بزنند و یا نمی خواهند با هم حرفی بزنند و این شروع یک وضعیت بد و ناخوشایند است.
نیاز را نمیشود نادیده گرفت
مردی که وارد اداره میشود و با کمی لبخند و بگو و بخند با منشیاش صحبت میکند، به همان مقدار برای همسرش کم گذاشته است. مرد بهخودش اجازه داده است تا با زن دیگری وارد گفتوگو شود. حالا با این رفتار به مرور نسبت به همسرش سرد میشود چون نیازش را هر چند اندک در جای دیگری پاسخ گرفته است در نتیجه زن سرد میشود. وقتی حس کرد همسرش از او فاصله گرفته است، رابطهها کمرنگ میشوند و رابطه آنها در سیکل معیوب وارد میشود.
اگر مردی با وجود آنکه تمام نیازهایش توسط همسرش برآورده میشود، سراغ زن دیگری میرود، مشکلی دارد که باید بهصورت موردی بررسی شود. رفتار او دیگر عرف نیست. همین طور اگر زن نیازهای جنسیاش ارضا نشود، مثلا بحث زودانزالی یکی از مشکلاتی است که باعث میشود زن از رابطه جنسی با همسرش لذت نبرد اما مرد از این قضیه آگاهی ندارد و تصور میکند سیر جنسی زن هم مانند خود اوست. به همین دلیل وقتی نتواند معاشقه را در مسیر درست آن جلو ببرد، زن از این رابطه جنسی متنفر میشود و دیگر میل ندارد سمت همسرش برود چون این رابطه او را آزار میدهد. در نتیجه به نیازهای جنسی مرد هم پاسخ داده نخواهد شد چون زن بهدلیل آزاری که میبیند رابطه جنسی مناسبی با او ندارد و بهتدریج مرد از زن فاصله میگیرد. این فاصله نیاز را از بین نمیبرد، نیاز سرجایش است و در فضای بیرون از منزل هم که شرایط مهیاست. بنابراین یا باید برای رفع نیاز به سمت بیرون گرایش یابد یا افسرده شود.
چند ایده خوب برای احساس خوشبختی و رضایت از زندگی مشترک:
همسر خود را شاد نگه دارید: داشتن یک زندگی زناشویی موفق و شاد، یعنی داشتن روابط سالم. حفظ روابط سالم در زندگی گاهی بسیار دشوار می شود، اما به هر حال شدنی است و فقط به زمان و تلاش بیشتر نیاز دارد. با احترام گذاشتن به احساسات همسر خود شروع کنید. و از این راه روابط خود را سالم و شاد نگه دارید. تا جایی که می توانید با هم ارتباط برقرار کنید و با یکدیگر حرف بزنید و زندگی را برای یکدیگر آسان تر کنید.
در مورد تمام مشکلات با هم حرف بزنید. نگرانی ها و نظرات خود را برای شریک زندگی تان بازگو کنید و بگذارید راه حرف زدن بین شما همیشه باز باشد. اگر عدم اطلاع کافی از افکار همسرتان شما را آزار می دهد با یک بحث کامل و بازگو کردن افکار و نظرات خود می توانید از این مشکل جلوگیری کنید.
فداکاری و جان فشانی کنید: قبل از آنکه به فکر رضایت و خوشحالی خودتان باشید، به خوشحال کردن همسرتان اهمیت دهید. اگر کله شق هستید و نمی توانید برای همسرتان جان فشانی کنید، تحمل به وجود آمدن شرایط ناخوشایند و نارضایتی از زندگی مشترک تان را نیز داشته باشید. این جان فشانی ها گاهی اوقات بسیار کوچک هستند و ممکن است بی اهمیت به نظر برسند؛ اما ساده ترین گذشت ها و فداکاری ها نیز گام بزرگی در جهت خوشبختی و دوام زندگی مشترک خواهند بود.
مهربان و انعطاف پذیر باشید: زندگی با همسرتان و وقت گذراندن در کنار او همواره با عادت هایی همراه است که گاه باعث برخی عادت ها مثل پر کردن سینک ظرفشویی از ظرف های کثیف یا رها کردن خمیر دندان با در باز در دستشویی، باعث عصبانیت و آزاردگی هر یک از زوج ها می شود و گاهی اوقات آنها را تا مرز دیوانگی عصبانی می کند؛ اما بهتر است به مسائل کوچک تحریک کننده اهمیت ندهید و آنها را تبدیل به معضلات بزرگ زندگی خود نکنید. اگر همسرتان عادتی دارد که باعث آزار شما می شود، اما این عادت باعث ناراحتی کس دیگری نمی شود، بهتر است تلاش کنید آن را نادیده بگیرید.
با هم گفتگو کنید: در مورد تمام مشکلات با هم حرف بزنید. نگرانی ها و نظرات خود را برای شریک زندگی تان بازگو کنید و بگذارید راه حرف زدن بین شما همیشه باز باشد. اگر عدم اطلاع کافی از افکار همسرتان شما را آزار می دهد و منجر به احساس نارضایتی در زندگی می شود. با یک بحث کامل و بازگو کردن افکار و نظرات خود می توانید از این مشکل جلوگیری کنید. به همسرتان بگویید که چه چیزی ناراحت تان کرده است. خجالت نکشید و احساسات تان را به او بگویید به این ترتیب به او نزدیک تر می شوید و شانس شما در به وجود آوردن زندگی مشترک خوب و سالم قابل اصلاح نیستند. گاهی اوقات لازم است این تفاوت ها را بپذیرید و سعی در تغییر آنها نداشته باشید؛ چرا که فقط خودتان را آزار خواهید داد.
به زندگی تان هیجان بدهید: برای آنکه زندگی مشترک تان شکل یکنواخت و تکرار به خود نگیرد، لازم است گاهی اوقات کمی هیجان را چاشنی آن کنید. این هیجانات و سرگرمی ها غیرقابل پیش بینی هستند و خستگی ها و ملالت های زندگی روزمره را از بین می برند. با انجام برخی کارهای سرگرم کننده و هیجان آور همسرتان را متعجب کنید؛ مثلاً یک هدیه بدون مناسبت خاص به او بدهید و یا هر کار مثبت دیگری که انتظارش را ندارد. انجام دهید.