دوران عقد؛ گذری برای کشف همدیگر!
طرف مقابل باید برایتان موجود فضایی و ناشناخته ای باشد که از یک کره دیگر پا به زمین گذاشته است. حالا به شما زمان کوتاهی داده شده تا قبل از برگزاری مراسم عروسی، این فرد ناآشنا را در همه زمینه ها و ابعاد اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی، شخصی و خانوادگی شناسایی و بسنجید.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، بارها و بارها در ارتباط با دوران دلنشین عقد، مسائل و مشکلات آن، مدت زمان مناسب برای عقد بودن دختر و پسر، روابط و نقش خانواده ها، مطالب مختلفی از سوی روانشناسان و کارشناسان در این حوزه در رسانه های مختلف خوانده و شنیده اید. اما بازهم نمی دانید که الان باید چه کار کنید؟ نمی دانید اگر درد و دل هایتان را به همسر خود بگویید پیش خود حفظ می کند یا خیر؟ نمی دانید اگر باهم بر سر موضوعی به تفاهم نرسید چه واکنشی از خود نشان می دهد؟ و ندانستن های زیادی که ناشی از عدم شناخت همسرآینده تان است.
وقتی روی پل قرار می گیرد در ابتدای راه جذابیت هایش، عقل و هوش را از شما می رباید. آنقدر محو زیبایی ها و قشنگی های اطراف آن می شوید که گاهی فراموش می کنید اصلا برای چه روی آن رفته اید.
به تازگی عقده کرده اید و درگیر خرید بلیط سینما و رفتن به کافه های مختلف برای خوردن قهوه ترک یا ساین شاین هستید. تقریبا همه پارک و فست فود و رستوران های اطراف محله خود و همسرتان را رفته اید و با ذوق و شوق کیفیت غذای آن را به سایر دوستان و اقوام جوان که در این دوره هستند و یا هنوز ازدواج نکرده اند پیشنهاد می کنید که برای یک بار هم شده به آنجا سر بزنند. همانگونه که کیفیت غذاهایی که باهم خورده اید را در یاد دارید، رفتار و اخلاق و حرف هایی که در این مرحله از زندگی برای آشنایی به همدیگر می زنید در خاطرتان حفظ کنید، چرا که باید بر اساس آنها برای ادامه میسر تصمیم گیری کنید.
اگر از آن دسته عقدکرده هایی باشید که اجازه مسافرت را پدردختر صادر کرده باشد، در هوای دو نفره شمال و زیر بارون، لب ساحل قدم می زنید و دست آخر هر دو سرماخورده به خانه برمی گردید. که در این موقع با این جمله "عاشقن کلشون باد داره" از سوی اعضای خانواده مواجه می شوید.
عبور از پل معلق
با وجود همه شیرینی های کافه ها و زیر باران راه رفتن ها، عقد دوره ای گذرا است. یک دوره گذار برای فهمیدن همدیگر و کنار آمدن باهم تا زمان جشن عروسی است. دوره عقد یا به تعبیر برخی از خانواده های نامزدی یک پل میان ادامه زندگی و اتمام آن است. در این زمان شما در ابتدای پل قرار گرفته اید و حالا باید روی آن قدم بزنید و از منظره های خوب و بد آن شناخت کامل به دست بیاورید. لغزش ها و معایب آن را بررسی و ببینید می توانید با وجود کمبودها و نواقصی که دارد، به آنطرف پل که سرآغاز زندگی است برسید یا خیر.
وقتی روی پل قرار می گیرد در ابتدای راه جذابیت هایش، عقل و هوش را از شما می رباید. آنقدر محو زیبایی ها و قشنگی های اطراف آن می شوید که گاهی فراموش می کنید اصلا برای چه روی آن رفته اید.
برای دختر و پسری که به صورت سنتی یا مدرن ازدواج کرده اند و با خواندن خطبه عقد محرم ترین فرد به همدیگر شده اند، هیچ فکری جز ساعت ها حرف زدن و قدم زدن به ذهنشان راه نمی دهند. وقتی شما پل زیبایی را تاکنون ندیده باشید و برای اولین بار آن را ببینید، خیلی دوست دارید از تاریخچه و زیر و بم آن سر دربیاورید اما طبیعت اطراف آن، سرعت این کاوشگری را از شما می گیرد.
اگر هم ازدواج به شکل مدرن باشد که دختر و پسر شناختی از یکدیگر قبل از مراسمات خواستگاری داشته باشند، عقد مرحله شیرین بهم رسیدن فارغ از استرس های نپذیرفتن خانوادهها است. بعد از آنکه بله را از سمت خانواده ها گرفتند، همه ی آن رویاهایی را که تا قبل از آن زمان برای هم تصویرسازی کرده بودند، می خواهند اجرایی کنند.
سنتی یا مدرن بودن شکل ازدواج فرقی نمی کند. جلسات خواستگاری و صحبت های اولیه درباره شناخت یکدیگر یک هاله پر ابهام است که نیاز دارید خودتان آن را کشف کنید. فرصت گشت و گذار در زندگی فرد مقابل در یک دوره مشخص به شما داده شده است. این دوره از یک ماه تا چند سال بسته به شرایط و موقعیت های افراد متفاوت است. اما به طور قطع در سی روز دو فرد نمی توانند همه زوایای پنهانی همدیگر را شناسایی کنند و به زمان بیشتری نیاز دارند تا روی این پل حرکت و درباره آن اطلاعات کاملی به دست بیاورند. از سوی دیگر درجا زدن چند ساله روی آن هم نمی تواند کمک زیادی به طرفین کند جز آنکه حساسیت های بی مورد مانع توجه به یکدیگر می شود.
به کدام سو روانه اید
بالاخره شما بعد از یک ماه یا چندین ماه و سال باید به طرف دیگر پل بروید. اگر مجذوب و شیفته حاشیه های آن شوید نمی توانید از هویت و ویژگی های پل به خوبی اطلاعات به دست بیاورید. این اجازه را بدهید که اگر همه چیز را درباره او فهمیدید و توانستید آن را همانگونه که هست با همان خصوصیات خودش آنگاه برای همیشه به آن طرف پل برای یک زندگی ابدی بروید. اما اگر با حرکت روی آن متوجه شدید که دارای عیب و خصوصیتی است که هرگز نمی توانید آن را قبول و یا برایتان قابل تحمل نیست، راهی برای برگشت هم بگذارید. کاری نکنید که اگر حتی تصمیم به برگشت داشتید برخی از زیاده روی های دونفره بودنتان مانعتان باشد و مجبور شوید علی رغم خواسته هایتان، روی پلی معلق که هر لحظه امکان سقوط دارد، زندگی کنید.