x
۱۲ / دی / ۱۳۹۶ ۰۹:۴۱

اعتراف به قتل بعد از ٦سال؛ عذاب وجدان یا توهم

اعتراف به قتل بعد از ٦سال؛ عذاب وجدان یا توهم

زن جوانی که با مراجعه به کلانتری به ارتکاب قتل در سال ٩٠ اعتراف کرده بود، در جلسه بازپرسی با انکار اعترافات اولیه خود مدعی شد گفته‌هایش بر اثر توهم ناشی از مصرف مواد مخدر بوده است.

کد خبر: ۲۴۱۷۱۴
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، ساعت ٣٠ دقیقه روز گذشته بامداد زن جوانی با مراجعه به مأموران کلانتری ١٣٢ نبرد مدعی شد در سال ٩٠ فروشنده مواد که قصد تجاوز به او را داشت، با ضربه چوب به قتل رسانده است.

این زن در تشریح نحوه قتل به مأموران کلانتری گفت: آن روز من برای تهیه مواد مصرفی خود به شهریار رفته بودم و در خانه فروشنده بعد از خرید مواد برای مصرف به زیر‌زمین رفتم. در زیر‌زمین بودم که ناگهان احساس کردم فروشنده مواد که کاوه نام داشت با قصد تجاوز به سمت من می‌آید، من هم برای دفاع از خودم چوبی را که آنجا بود، برداشتم و ضربه‌ای به سر او زدم و بعد هم فرار کردم. بعد از بیرون‌آمدن هم در گوشه‌ای موادم را مصرف کردم و سراغ کار خودم رفتم، اما الان برای اعتراف به آن قتل  به کلانتری آمده‌ام.

به‌این‌ترتیب مأموران کلانتری ١٣٢ نبرد با بازپرس کشیک قتل که در آن ساعت بازپرس مدیرروستا عهده‌دار این مسئولیت بود، تماس گرفتند. او پس از صدور دستور بازداشت زن جوان از مأموران خواست درمورد ادعای این زن تحقیق کنند و در اولین فرصت اداری او و نتیجه تحقیقات را به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران بیاورند تا شخصا از این زن تحقیق کند.

این زن ٣٤ساله در حالی در برابر بازپرس محسن مدیرروستا در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران نشست که نتیجه تحقیقات ادعای او را تأیید می‌کرد. در تحقیقات مشخص شد در تاریخ شش تیر ماه سال ٩٠ مفقودشدن مردی با مشخصاتی که زن جوان داده است، گزارش شده و پس از سه روز نیز جسد مرد در مکانی شبیه جایی که زن جوان در ادعای خود مطرح کرده، پیدا شده بود. در تحقیقات مشخص شد جسد این مرد در شهرک جعفری در حوالی شهریار پیدا شده است.

زن جوان زمانی که از سوی بازپرس جنایی در مورد این قتل مورد سؤال قرار گرفت، اعترافات چند ساعت قبل خود را تکذیب کرد و گفت: من تحت‌تأثیر مواد مخدر این حرف‌ها را زده‌ام، من ١٢ سال است که مواد مخدر مصرف می‌کنم. تا چهار سال پیش با همسرم زندگی می‌کردم اما از چهار سال پیش بعد از طلاق تنها زندگی می‌کنم و دختر شش‌ساله‌ام با همسر سابقم زندگی می‌کند. تا دو سال پیش هم آرایشگاه داشتم اما وقتی مقدار مصرفم زیاد شد، دیگر نتوانستم به کار ادامه دهم. در این مدت هم خیلی اذیت شدم و دیشب هم صدایی در سرم می‌شنیدم برای همین به کلانتری رفتم و آن حرف‌ها را زدم، اما من در مرگ کاوه هیچ دخالتی نداشتم.

در جلسه بازپرسی روز گذشته زن جوان مدعی شد حالش خراب است و هر لحظه ممکن است بمیرد، به همین خاطر بازپرس مدیرروستا دستور حضور امدادگران اورژانس برای معاینه زن جوان را داد. امدادگران اورژانس تهران پس از رسیدن به شعبه ششم بازپرسی بلافاصله زن جوان را معاینه کردند و با تأیید ادعای او در مورد تپش قلبش گفتند: ‌این حالت او ناشی از مصرف زیاد مواد مخدر نیست و اقدام اورژانسی نیاز ندارد اما بهتر است در آینده به پزشک متخصص مراجعه کند.

پس از آن زن جوان گفت: در این مدت به خاطر مصرف مواد مخدر خیلی اذیت شدم و بسیاری از دفعات که برای تهیه مواد به شهریار می‌رفتم، پیاده به تهران می‌آمدم یا پیاده از تهران بی‌هدف به راه می‌افتادم که یک‌ بار از قم سر درآوردم و یک بار هم از سلماس، الان هم قتل را قبول ندارم و رفتارم دست خودم نیست. گاهی در خیابان عریان می‌شوم و رفتارهای  عجیب‌وغریب از این دست زیاد می‌کنم.

در نهایت بازپرس مدیرروستا پس از شنیدن و ثبت اظهارات زن جوان با قرار عدم صلاحیت، او را به دادسرای ملارد فرستاد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x