متهم : برای دفاع از خواهرزادهام مجبور به قتل شدم
پسری که مدعی است در دفاع از خواهرزادهاش مرتکب قتل شده درحالی برای بار دوم پای میز محاکمه رفت که همچنان مدعی است مجبور به ارتکاب قتل شده اما دیوان عالی کشور رأی برائت او از قتل عمدی را رد کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، آبان سال ٩٤ دو پسر جوان هراسان در تماس با پلیس، از مرگ دوستشان به نام اشکان در آلاچیق پارکی در خیابان شیخبهایی خبر دادند. با حضور مأموران در پارک، آنها با جسد پسری ٢٨ساله که با اصابت ضربه چاقو به قلبش به قتل رسیده بود، روبهرو شدند. با اعلام موضوع به تیم جنایی و حضور آنها در صحنه جنایت، تحقیقات از دوستان مقتول آغاز شد. پسر ١٩ساله در بازجوییها گفت: همراه مقتول و یکی دیگر از دوستانم با خودرو مشغول تفریح بودیم که اشکان از ما خواست برای رفتن به دستشویی مقابل پارک توقف کنیم. دقایقی بعد از توقف متوجه سروصدا شدیم. وقتی به پارک رفتیم، در آلاچیق با جسد غرق در خون دوستم روبهرو شدیم.
با بازداشت دو دوست مقتول و انتقال جسد به پزشکیقانونی، تحقیقات برای شناسایی عامل جنایت آغاز شد. درحالیکه یک ساعت از وقوع قتل میگذشت، پسری ٢٦ساله با مراجعه به کلانتری، خود را عامل جنایت در پارک معرفی کرد.
با انتقال متهم به دادسرای امور جنایی، او با قبول اتهام قتل اشکان، در تشریح جنایت گفت: اهل یکی از استانهای مرکزی کشور هستم و سه روز قبل برای ترمیم دندانهایم به خانه خواهرم در تهران آمدم. پسر خواهرم همراه دوستانش من را به پارک برد. در آلاچیق پارک مشغول تفریح بودیم که پسری ناشناس وارد آنجا شد و ضربهای به پسر خواهرم زد. او حالت طبیعی نداشت، بههمیندلیل با او درگیر شدم و در یک لحظه با چاقویی که همراهم بود، ضربهای به قلب پسر ناشناس زدم و به خانه خواهرم رفتیم. هنوز یک ساعت از ارتکاب جنایت نگذشته بود که عذاب وجدان سراغم آمد و تصمیم گرفتم خود را به پلیس معرفی کنم. من برای دفاع از پسر خواهرم با پسر ناشناس درگیر شدم و قصد کشتن او را نداشتم. با توجه به اعترافات متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند آنها هم درخواست قصاص را مطرح و اعلام کردند حاضر به مصالحه و گذشت نیستند. سپس نوبت به متهم رسید. او گفت: من قبول دارم مقتول با چاقویی که من به او زدم کشته شده، اما قصدی برای این کار نداشتم. من در جنوب کشور زندگی میکنم و اهل تهران نیستم و برای درمان دندانهایم به تهران آمدم و در خانه خواهرم ساکن شدم. شب حادثه با خواهرزادههایم بیرون رفته بودیم. در پارک در یک آلاچیق نشسته بودیم که سه جوان به سمت ما آمدند و گفتند این آلاچیق را خالی کنید، ما میخواهیم بنشینیم. آنها به خواهرزاده من حمله کردند و میخواستند او را بزنند و من هم در حمایت از خواهرزادهام وارد دعوا شدم. چاقویی همراهم بود، آن را بیرون آوردم که مقتول را بترسانم و عقب برود. در همین حین مقتول به سمت من حمله کرد که باعث شد چاقو به او برخورد کند. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا با خودش چاقو حمل میکرد، گفت: از آنجایی که در یک برنامه تلویزیونی دیده بودم که در تهران خیلی زورگیری میشود، بههمینخاطر هم با خودم چاقو را آوردم. قصدم این نبود که با مقتول و دوستانش درگیر شوم. آنها مست بودند و حالت عادی نداشتند و درگیری هم بههمینخاطر طولانی شد. ضمن اینکه او سنگ برداشته بود و میخواست من را بزند، من هم بههمین دلیل او را با چاقو زدم. اگر او حمله نمیکرد، من هم کاری به کارش نداشتم.
با توجه به دفاعیات متهم حکم بر دفاع مشروع داده شد و رأی بر پرداخت دیه صادر شد، اما این رأی مورد تأیید دیوان قرار نگرفت و متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. او دیروز وقتی در برابر قضات قرار گرفت اتهام را رد کرد و گفت: دفاعیاتم مانند دفعه قبل است. من بهعمد این کار را نکردم و در آن زمان اگر نمیزدم او خواهرزادهام را کشته بود. با پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.