همیشه پای یک مقایسه در میان است
زن و شوهر هنگامی که همدیگر را با دیگران مقایسه می کنند چیزی جز دلسردی در روابط آنها بدنبال نمی آورد، چرا که مقایسه کردن نوعی تحقیر محسوب می شود و به عدم پذیرش فرد توسط همسر خویش تفسیر می شود.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، به سر انگشتهای خود خوب دقت کنید. انگشتان شما آنقدر منحصر به فرد است که در دنیا شخص دیگری پیدا نمیشود که شیارهای سرانگشتش با شما مطابقت کند. وقتی این تفاوت را میپذیرید، چطور تفاوت بین همسرتان با همسر دوستتان را قبول ندارید؟
کلیشه بزرگی که با بله گفتن و زیر یک سقف رفتن زن و شوهر از گذشته وجود داشته، اینکه درون زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید. دائما این را از اشخاص مختلفی می شنویم که ما نمی دانیم درون زندگی یک زوج چه می گذرد؟ و شاید طبق ضرب المثل با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشته اند. به این بیشتر پی ببریم که هر دونفری که در یک خانه زندگی می کنند سبک رفتار آنها متفاوت از زوج همسایه آنها است.
همچین می توان تصور کرد که وقتی قرار است مهمان به خانه شما بیاید، همهچیز را مرتب میکنید. ولی زمانی که مهمان ندارید ممکن است لباس ها روی کاناپه، ظرف ها نشسته و گردگیری نکرده باشید. پس حتی اشیا همانگونه که ما مرتب و منظم می بینیم در ظاهر نیستند و برای نمایش در محیط بیرونی آن را صیقل داده ایم. زندگی، شخصیت و روابط دیگران هم تزئینشده و مرتبشده، در معرض دید شما قرارمیگیرد پس بهجای خیرهشدن به دیگران و مقایسه آنها با همسرتان، به کسی که انتخاب کردهاید، احترام بگذارید.
زمانی که یکی از زوجین، با «مقایسه کردن» همسرش با دیگران به سرزنش او اقدام می کند، در روح و سرشت همسرش دردی ناگوار رُخ می دهد. معمولاً مقایسه کردن به دو روش روی می دهد؛ مقایسه بیرونی: که بیان کردن و عیان نمودن کاستی های همسر در مقایسه با هر شخص دیگری در حضور خود همسر است و دیگری مقایسه درونی: یعنی دائماً همسر را در بوته ذهنی با مقایسه کردن و مورد هجمه انواع نواقص و کاستیها قرار دادن؛ هر کدام از این شیوههای مقایسه در به هم ریختن اساس خانواده و شخصیت و روح همسران بسیار تأثیرگذار است.
الف- مقایسه بیرونی
به راستی که مقایسه کردن، چیزی نیست مگر ایجاد کینه و نامهری و فراهم نمودن زمینههای حسادت و دشمنی در دل همسر نسبت به فردی که با او مقایسه شده است. همواره طرح کردن و بیان مقایسه، لایههای معنایی به همراه دارد؛ مفاهیمی از این قبیل «من از ازدواج با تو ناراحت و پشیمانم، شرایط و ویژگیهایی که من دوست دارم در تو وجود ندارد و ...» در پس هر نوع مقایسه ای به صورت کم یا زیاد وجود دارد و در نهایت می توان گفت مقایسه نوعی تحقیر شخصیت همسر را به دنبال دارد.
چنین پیامهایی سبب می شود همسری که مورد مقایسه قرار گرفته، نسبت به زندگی دلزده شده، عشق و علاقه واقعی خویش را کاملاً از دست بدهد.
شاید تصوّر کنید که مقایسه کردن گاه به هدف بیان خواستهها و اعلام نارضایتی از رفتار یا صفتی صورت می گیرد و به نوعی مقایسه کردن، ابراز تمایلات و خواستهها از مسیری متفاوت است.
این سخن درست است؛ اما می توان گفت که این روش بدترین نوع بیان خواسته هاست و نتیجه ای عکس آنچه مدنظر بوده محقق می شود؛ معمولاً بیان خواستهها از روی صمیمیت و برای بهبود رابطه بین همسران ابراز می شود؛ اما بیان خواسته ها و آرزوها از طریق مقایسه بیرونی، جز شکلگیری نفرت میان زوجین و اُفول شعله عشق در زندگی نتیجهای نخواهد داشت.
ب- مقایسه درونی
گاهی «مقایسه کردن» در ذهن همسران و بدون بروز بیرونی شکل می گیرد؛ در این نوع از مقایسه کردن آنچه در ذهن پرورانده می شود، ابراز نمیگردد؛ اما اینگونه مقایسه ذهنی نتایج نامطلوبی به بار می آورد که عبارتند از:
1- ذهن کسی که همواره به مقایسه زوج خود می پردازد، دائماً مشغول است و این تشویش ذهنی حالت رواین ناخوشایند و زیان باری برایش ایجاد می کند.
2- مقایسه ذهنی سبب نوعی دلزدگی نسبت به همسر شده، اندک اندک علاقه و عاطفه نسبت به همسر تحت الشعاع چنین مقایسهای کاهش می یابد و تصوّر ازدواجی ناموفق در ذهن جا باز می کند.
3- گاه همسری که در ذهنش به مقایسه زوج خود پرداخته، به فردی که در نظرش شایسته جلوه کرده و همسرش را با او در مقام مقایسه قرار داده است، نوعی احساس محبت و علاقه پیدا می کند، در حالی که چنین شکلی از محبت می تواند از نظر شرعی، عرفی و اخلاقی غیرمجاز و مشکل آفرین باشد.
معمولاً آسیبهای مقایسه بیرونی، شامل هر دو زوج می شود: هم مقایسه کننده و هم مقایسه شونده؛ اما مقایسه درونی بیشتر گریبانگیر فردی است که مقایسه ذهنی را انجام میدهد؛ ولی به هر صورت، سرانجام هر دو روش موجب دوری و جدایی عاطفی و کاسته شدن مهر و محبت در میان زوجین خواهد شد.