نفت ٧٠دلاری در دولت سیزدهم
رسانههای خارجی از توافق اعضای اوپک برای کاهش عرضه نفت در بازار خبر میدهند.
بر اساس اخبار منتشرشده، اعضای اوپک همپیمان شدهاند در سال میلادی جاری نیز میزان عرضه نفت خام خود را کاهش دهند. این کاهش عرضه، قطعا بر قیمت نفت تاثیرگذار خواهد بود و بازار سایر حاملهای انرژیای را که میتوانند با نفت جایگزین شوند نیز متأثر میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، در ارتباط با این تصمیم اعضای اوپک، گفتوگویی با امیرمحمد اسلامی، کارشناس انرژی، ترتیب دادهایم. او پیشبینی کرد با کاهش عرضه نفت اعضای اوپک در سه ماه ابتدای سال میلادی جاری، عرضه و تقاضای نفت متعادل شود. به گفته این کارشناس انرژی، بر اساس پیشبینیها، قیمت نفت در سه سال آینده از ٧٠ دلار فراتر نخواهد رفت. اسلامی گفت: با تغییر در شرایط بازار، در سال ٢٠٣٠ فاصله عرضه نفت اوپک و غیراوپک کاهش مییابد.
کاهش عرضه نفت که سال آینده ادامه مییابد، چقدر روی قیمت آن تأثیر میگذارد؟
مطمئن نیستم که حتما سال آینده هم کاهش عرضه بهطور کامل ادامه پیدا کند؛ زیرا اولا بحث قبول کشورهایی که صادرکننده نفت هستند، برای کاهش صادرات ضروری است. دیگر آنکه کاهش عرضه بستگی به وضعیت بازار عرضه و تقاضا دارد. پیشبینیها برای سال ٢٠١٨ افزایش تقاضا را نشان میدهد که این مسئله بهنوبه خود به عوامل دیگری مثل رشد اقتصادی کشورهای مصرفکننده، برنامههای اقتصادی آنها و شرایط زندگی در بعضی کشورهای مصرفکننده که افزایش تقاضای بنزین را ایجاد میکند، وابسته است. بنابراین الزاما نمیتوان گفت کاهش عرضه حتما به واسطه اینکه ممکن است شرایط بازار در سال آینده به نحو دیگری باشد، ادامه مییابد. در یک برنامه سهماهه، کشورهای عضو اوپک علاقهمند هستند کاهش عرضه را برای تثبیت قیمتها ادامه دهند. افزایش قیمت در این بازار به چند عامل مرتبط است. حتما پیشبینی میشود که محدود نگهداشتن سطح عرضه و کاهش عرضه روی افزایش قیمت نفت اثرگذار باشد؛ در واقع پیشبینیها حاکی از آن است که تا سال ٢٠٢٠، روند آرامی از افزایش قیمت نفت را تجربه میکنیم؛ یعنی قیمت نفت حدود ٧٠ تا ٧٥ دلار افزایش مییابد.
تقاضا برای نفت به چه میزان افزایش مییابد؟
همه برآوردهای مراکز مختلف حاکی از آن است که تقاضا تغییر میکند؛ اما عدد ثابتی را برای این تغییرات اعلام نمیکنند. بین یکمیلیونو ٤٠٠ هزار بشکه تا یکمیلیونو ٨٠٠ هزار بشکه افزایش تقاضا نسبت به سال پایه اتفاق خواهد افتاد؛ پیشبینیای است که در میانه سال جاری اتفاق افتاده این است که در سال ٢٠١٨ نسبت به ابتدای ٢٠١٧ میزان تقاضا یکمیلیونو ٤٠٠ تا یکمیلیونو ٨٠٠ هزار بشکه بیشتر میشود. در نتیجه بازار در سال آینده به تعادل خواهد رسید.
درحالحاضر، تولید مازاد داریم که با کاهش عرضه، بازار در سال آینده به تعادل میرسد؟
بله، درحالحاضر عرضه مازاد وجود دارد.
چقدر عرضه مازاد وجود دارد؟
رقم دقیقی را نمیتوان گفت. برآوردهای مختلف نشان میدهد بین ٢٠٠ تا ٨٠٠ هزار بشکه عرضه مازاد داریم.
با توجه به اینکه عرضه مازاد داریم، استخراج نفت شیل غیراقتصادی است؟ با فرض اینکه همه کشورها بپذیرند که عرضه اوپک را کاهش دهند، استخراج نفت شیل برای آمریکا غیراقتصادی خواهد شد؟
درحالحاضر، اقتصادیبودن استخراج نفت شیل بستگی زیادی به میدانی دارد که این محصول از آن برداشت میشود. تکنولوژیای که برای استخراج استفاده میشود نیز در قیمت نفت شیل تأثیرگذار است. در بعضی میدانهای نفت شیل اکنون هم استخراج به واسطه تکنولوژیای که استفاده میکنند، غیراقتصادی نیست؛ اما گاهی شکل میدان، سبک حفاری و الزامات تولید در برخی میدانها به نحوی است که تولید غیراقتصادی میشود و حتی تا نفت بشکهای ٧٥ دلار هم بهای چنین محصولی به نقطه سربهسری نخواهد رسید. البته این اطلاع را دارید که تولیدکنندگان نفت شیل به سهامداران اعلام کردهاند و وعده دادند که بهزودی عرضه بیشتری خواهند داشت. طبیعتا کاهش عرضه اوپک که منجر به بهبود نسبی در قیمتها شود، بعضی از تولیدکنندگان شیل را تشویق خواهد کرد که تولید بیشتری را به بازار عرضه کنند و در میدانهایی که فعلا و در افق کوتاهمدت تولید اقتصادی است، با همین سطح قیمت، شاهد تولید بیشتری خواهیم بود و عرضه بیشتری به بازار خواهند داشت. با توجه به اینکه این آزادی عمل برای تولیدکنندگان آمریکایی شیل وجود دارد که به بحث صادرات بپردازند و نفت خود را صادر کنند.
کاهش عرضه نفت اوپک میتواند به نفع بازار نفت شیل آمریکا باشد؟
اگر منجر به افزایش قیمت درخور توجهی شود، میتواند به نفع آنها نیز باشد.
تولیدکنندگان نفت شیل در قواعد اوپک مشارکت نمیکنند؟ یعنی با کاهش میزان تولید اوپک آیا تولیدکنندگان نفت شیل از این قواعد تبعیت نمیکنند؟
خیر؛ ممکن است دولت ایالات متحده و مجموعه تولیدکنندگان آمریکایی نسبت به وضعیت عرضه و تقاضا همچنین تعادلبخشی بازار، به این مسئله یعنی کاهش عرضه نفت شیل توجه داشته باشند که حتما این نظر وجود دارد. آمریکا تولیدکننده بزرگی است و ظرفیت تولید شایان توجهی دارد؛ ولی اینکه لزوما مشارکت کنند و مستقیما در این رابطه همراه باشند، اینگونه نیست. در حاشیه نشستهای نفتی، خیلی از شرکتهای بزرگ آمریکایی (IOC) شرکت میکنند. خیلی از این شرکتها در جلسات حضور دارند؛ ولی لزوما عضو اوپک نیستند. بههرحال برای آنها و دولت ایالات متحده تعادل بازار مهم است؛ زیرا منافع تولیدکنندگان خود را نمایندگی میکند و پاسخگو و مورد سؤال و مطالبه است؛ ولی اینکه تولیدکنندگان نفت شیل با سیاستهای اوپک همراهی نشان دهند، ممکن است اینطور نباشد و این کار را نکنند.
گفتید در آینده قیمتها با یک روند ثابت ممکن است به ٧٠ دلار برسد. این روند چگونه طی خواهد شد و در چه بازهای به رقم ٧٠ دلار میرسیم؟
در بازه حدودا سهساله قیمت نفت ٧٠ دلار خواهد شد. بهطور کلی، تقاضای جهانی نفت رو به افزایش است و در یک روند بلندمدت کماکان مصرف مایعاتی مانند سوختهای هواپیما، بنزین و دیزل، روندی رو به رشد نشان میدهد. بنابراین بهطور کلی تقاضا برای نفت خام چه برای مصارف حرارتی و چه حملونقل، رو به تزاید و افزایش است. در سالهای آتی تا سال ٢٠٤٠ یا ٢٠٣٠ میلادی، این روند افزایش خواهد یافت؛ ولی نحوه تأمین این سوختها و رژیم حضور انواع سوخت در بازار با امروز متفاوت خواهد بود. این مسئله ایجاب خواهد کرد که شاهد یک روند کلی افزایش قیمت باشیم.
رژیم تأمین انرژی چگونه تغییر خواهد کرد؟ وضعیت ایران در افق ٢٠٣٠ یا ٢٠٤٠ با توجه به تغییرات این رژیم، چگونه خواهد بود؟
چیزی که ما پیشبینی میکنیم، این است که زمانی سهم اصلی تولید نفت را اوپک بر عهده داشت و عرضه اوپک بیش از عرضه غیراوپک در چند دهه گذشته بود. به مرور این تولید غیراوپک بود که سهم آن در عرضه جهانی بیش از تولید اوپک شد. حدودا سهم غیراوپک در بازارهای جهانی ٤١,٦ میلیون بشکه در روز است و سهم عرضه اوپک بین ٣٢ و ٣٣ میلیون بشکه در نوسان است. یک شکاف ١٠ میلیونبشکهای بین عرضه اوپک و غیراوپک وجود دارد. پیشبینیها این است که میزان عرضه اوپک و سهم اوپک در تأمین انرژی در سال ٢٠٤٠ بیشتر خواهد شد و نزدیکتر به تولید نفت خام و عرضه نفت خام غیراوپک میشود. کماکان در آن افق همچنان عرضه غیراوپک بیشتر از اوپک خواهد بود. به انضمام اینکه سایر سوختهای مایع نیز بهآرامی وارد چرخه عرضه خواهد شد و تا سال ٢٠٢٥ یا ٢٠٣٠ روندی افزایشی خواهد داشت. از سال ٢٠٣٠ تا ٢٠٤٠ سهمش در سبد سوختهای مایع ثابت خواهد ماند و افزایش چندانی نخواهد داشت.
وضعیت ایران در این بازار چگونه خواهد بود؟
درباره ایران تولید ما و میزان عرضه نفت به بازار افزایش چندانی نخواهد داشت و بهنوعی تبدیل انجام میشود. از این نظر که شاهد یکسری افت تولیدهایی از میادین خواهیم بود. به موازات آن شاهد یک تولیدی از میادین جدید خواهیم بود یا ظرفیتسازی در میادینی که کمترتوسعهیافته یا توسعهنیافتهاند یا بهتازگی توسعه یافتهاند. به موازات افت تولیدی که از میادین نفتی قدیمی خواهیم داشت، اگر چنانچه برنامههای ازدیاد برداشت ایران بهخوبی انجام شود و در زمان خود انجام شود، سهمی را هم از بعد از سال ٢٠٢٥ پیشبینی میشود که آنها به خود اختصاص دهند. اگر بحثهای ازدیاد برداشت هم درخورتوجه باشد و سهمی هم پروژههای ازدیاد برداشت از میادین ایران داشته باشد. امیدوارم با شتاببخشی به مطالعات و روندی که الزامی است، برای اجرای پروژههای ازدیاد برداشت زودتر به این سطح برسیم و زودتر جایگاه خود را پیدا کنیم تا به ظرفیتسازی ما کمک کند. مجموعا پیشبینیها حاکی از این نیست که ظرفیت تولید ایران از ٤,٥ میلیون بشکه در سال ٢٠٤٠ فراتر برود. مگر اینکه اهتمام بیشتری در جذب سرمایهگذاری و تجهیز منابع سرمایهای و فنی و مدیریت بسامانتر پروژهها و اجرای طرحها در میادین توسعهنیافته و کشفنشده و به طور مشخص برنامههای ازدیاد برداشت اعمال شود. اگر این کار را نکنیم، از سقف ٤.٥ میلیون بشکه با توجه به افت تدریجی میادین که اثر ظرفیتسازیهای جدید و برنامههای ازدیاد برداشت را خنثی میکند، از سقف ٤.٥ میلیون بشکه فراتر نخواهیم رفت.
به جز نفت، سوختهای مایع وارد بازار میشوند که میتوانند شرایط بازار را تغییر دهند. سهم ایران از این سوختهای مایع چقدر است؟ میتوانیم در آن فضا نیز به رقابت بپردازیم؟
وقتی صحبت از سوختهای مایع دیگر غیر از نفت خام میکنیم، طبیعتا میعانات گازی نیز در آن جای میگیرد. اگر منظور سوختهای جدید است، ما از سوختهای جدید یعنی سوخت اتانل و بیودیزل صحبت میکنیم، در ادبیات دنیا اینها را بهعنوان سوختهای جدید میشناسند. سهم برخی از این سوختها در سبد عرضه سوخت مایع به طور کلی پایین است، در سال ٢٠٤٠ نیز این سوختها خیلی نقش تعیینکنندهای نخواهند داشت و سهم بالایی در سبد ندارند. مثل بیودیزل اتانل سهم بیشتری خواهد داشت. درباره ایران نه ظرفیت خیلی بالایی برای تولید اتانل داریم و نه کار خیلی خاصی برای تولید بیودیزل انجام دادهایم. پروژههایی که جنبه تحقیقاتی دارد، در حد پروژههای تحقیقاتی کوچک و خیلی نرم انجام شده است. ظرفیتسازی بالایی نداریم در آینده به غیر از میعانات گازی و الانجی که از میادین نفتی و گازی به دست میآید، سهم ما در سایر سوختها مثل اتانل متانول و بیوفیول بسیار کم است. سهم خود بیودیزل و بیوفیولها از سبد تأمین انرژی در سال ٢٠٤٠ سهم بالایی نیست.
درباره میعانات گازی آیا سهم ایران در افق ٢٠٤٠ افزایش مییابد؟
در افق ٢٠٤٠ با توجه به توسعه برخی میادین جدید و افزایش تولید در برخی میادین مثل فازهای پارس جنوبی که به تولید و بهرهبرداری نرسیدهاند، سهم ما در کوتاهمدت افزایش پیدا میکند؛ اما در درازمدت به واسطه افت تولید از میادین گازی که چیز عجیبی نیست و ممکن است اتفاق افتد. درحالحاضر آثار و زمینههای آن متأسفانه مشاهده میشود که در بلندمدت شاهد افت تولید و افت عرضه میعانات گازی هم خواهیم بود و باید برای آن برنامهریزی شود. در مخازن گازی و مخازن گازی میعانی و میعانی معکوس از طریق پروژههای ازدیاد برداشت باید کاهش تولید جبران شود.
افت تولید منابع نفت و گاز خیلی زیاد است؟ میتوان جمعبندی کرد که در افق ٢٠٤٠ سهم ما از درآمدهای نفتی با فرض ثابتبودن قیمتها کاهش مییابد؟
ما باید نگران این مسئله باشیم. امیدوارم اینطور نشود. با طبیعت مخازن نمیتوان تعارف کرد. چیزی است که اتفاق خواهد افتاد. افت تولید با روند موجود حتمی است. در همه میادین این روند اتفاق افتاده است و میافتد. روشهای پیشگیری یا روشهای استحصال بهتر و بیشتر از میادین وجود دارد که باید اعمال شود. افت تولید یک سرنوشت محتوم برای یک مخزن نفتی در طول عمرش است. چه در میدان گازی و چه در میدان نفتی از الان خوب است که ما کارهای جدی و شتابندهای برای پیشبینی روشهای حفظ تولید و نگهداشت تولید و فائقآمدن به مشکلات ناشی از تولید مثل تولید زیادی آب در برخی مخازن و میادین داشته باشیم. چهبسا همین الان هم برنامهریزیها دیر شده باشد و دیر باشد. برای اینکه ما سقف تولید خود را نگه داریم، باید از میادین قدیمی استفاده بهینه کنیم و تولید بهتری داشته باشیم. امیدوارم بیشازاین غفلت نشود و تمرکز بیشتری شود. بهدرستی برنامهریزی شود و از فرصتها استفاده شود؛ برای اینکه ما بتوانیم نهتنها ظرفیت تولید خود را حفظ کنیم؛ بلکه ظرفیت تولید را افزایش دهیم که به ما برای مدیریتکردن بازار نفت و چانهزنی در بازار بینالمللی؛ برنامهریزی برای تولید کشور؛ حمایت از صنایع مختلف و بهدستآوردن سهم بیشتری از بازار کمک میکند. ظرفیتسازی با تولید واقعی مسئلهای متفاوت است. هرچه ما ظرفیتسازی بهتری داشته باشیم، بهرهبرداری بهتری انجام میدهیم و دست ما برای مدیریت تولید بازتر میشود و برای مدیریت بازار هم وضعیت بهتری خواهیم داشت.