x
۱۷ / آبان / ۱۳۹۶ ۲۰:۵۰

چرا ترامپ از مادرش یاد نمی‌کند؟

چرا ترامپ از مادرش یاد نمی‌کند؟

دونالد ترامپ همیشه از پدرش به بزرگی یاد می‌کند، اما تقریباً هرگز از مادرش حرفی نمی‌زند

کد خبر: ۲۳۰۴۰۱
آرین موتور

زمانی که در ماه ژانویه دونالد ترامپ به دفتر بیضی رفت، پشت میز کارش تصویر پدرش "فرد ترامپ" را قرار داد. "هوپ هیکس" مدیر ارتباطات کاخ سفید به من گفت که رئیس‌جمهور در اواسط بهار تصویری از مادرش "ماری ترامپ" نیز به اتاق کارش اضافه کرد. هیکس زمان دقیقش را نمی‌دانست یا نمی‌توانست بگوید. این سناریو در راه‌اندازی دفتر ترامپ در طبقه بیست و ششم برجش نیز اتفاق افتاد که تصویر پدرش باافتخار روی میزش قرار داشت، اما تصویری از مادرش دیده نمی‌شد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فرادید، نمی‌توان زیاد بر تصاویر خانوادگی متمرکز شد و بر اساس آن‌ها قضاوت کرد. اما درباره ترامپ نشانگر یک ناهمخوانی آشکار است: نقش پررنگ و فراوان پدر و حضور مادر در پس‌زمینه.

ترامپ مدام از تأثیر عمیق پدرش حرف می‌زند. او در کتابش در سال 2007 نوشت: "پدرم خیلی به من فشار می‌آورد و به همین دلیل این‌قدر پیچیده هستم." اما ماری ترامپ در کتابش شخصیتی کاملاً حاشیه‌ای است. او یک خانه‌دار ساکت بود که مزاحم شوهرِ لجوج و دمدمی‌مزاجش نمی‌شد. او مادری بود که بذر تیزهوشی و میل به ارتقا را در پسرش کاشت. با استناد به سرگذشت‌هایی که عمدتاً توسط راویان غیرقابل‌اعتماد و کارمندانش نوشته‌شده، چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا زیر نظر پدری مستبد و سلطه‌جو بزرگ شده است. اما به نظر می‌رسد روابط با مادرش هم در شخصیت کنونی او تأثیر کمی نداشته.

مادران روسای جمهور معمولاً زنانی پرقدرت و تأثیرگذارند. از "باربارا بوش" سرپرست قدرتمند خانواده و بانوی اول سابق گرفته تا "ویرجینیا کلی" مادر بیل کلینتون و "آن دانهام" انسان‌شناس آمریکایی که باراک اوباما را از هاوایی به اندونزی و سپس به کاخ سفید هدایت کرد. تأثیری که این زنان بر فرزندانشان داشتند بی‌حدوحصر است.

و فرزندانشان تمام موفقیت‌های سیاسی خود را کنار آن‌ها جشن می‌گرفتند. دانهام در 52 سالگی و حدوداً ده سال قبل از ریاست جمهوری باراک اوباما درگذشت. اما در کتاب‌های اوباما از او به‌عنوان یک نیروی محرک قدرتمند یادشده است. اوباما در یک مصاحبه درباره مادرش گفت: "در تمام فراز و نشیب‌های زندگی، حتی برای یک‌لحظه هم به خاص بودنم شک نکردم."

مادر ترامپ که در سال 2000 درگذشت، به‌مرور داشت از خاطره‌ها محو می‌شد. بااینکه دونالد ترامپ در روز تحلیف دستش را روی کتاب مقدسی که از مادرش گرفته بود گذاشت. اما برای تحلیل نقش او در شخصیت ترامپ به سال‌ها مطالعه و بررسی نیاز است. شاید ترامپ موافق نباشد، اما اکثر روانشناسان با این نکته موافق‌اند: مادرتان شما را به فردی که امروز هستید تبدیل می‌کند.

اما ماری ترامپ که بود؟

ترامپ در مصاحبه‌هایی که در دهه‌های گذشته انجام داده، او را زنی "فوق‌العاده"، "بسیار گرم" و "خانه‌داری که کارش را دوست داشت" توصیف کرده است. در سال 2005، در نمایش تلویزیونی "مارتا استوارت" ترامپ خیلی مختصر از "میت لوف" های مادرش تعریف کرد. ترامپ در توییتر مادرش را "شخصی فوق‌العاده و بسیار زیبا" توصیف کرده، و دیگر هیچ. او در فوریه 2013 در توییتر خود نوشت: "توصیه مادرم به من: به خدا ایمان داشته باش و با خودت صادق باشد." او هر بار در طی سال‌های مختلف همین نکات را درباره مادرش تکرار می‌کرد. او در کتاب "چگونه پولدار شویم" در سال 2004 درباره این توصیه مادرش نوشت: "ابتدا درکش نمی‌کردم، اما چون خوب به نظر می‌رسید آن را اجرا می‌کردم. بعدها فهمیدم چقدر حرف جامعی است." سال گذشته عکسی از ماری ترامپ منتشر شد که موهای نارنجی او را برجسته کرده بودند. به دلیل انتشار این عکس مردم این جمله را بارها در گوگل جستجو کردند: "مادر دونالد ترامپ کیست؟"

در چند ماه گذشته دوستان و اعضای خانواده ترامپ ماری را فردی "محافظه‌کار" و "کم‌حرف" اما "مهربان و دوستانه" توصیف کردند. دوستان کودکی ترامپ که با او در محله "جامائیکا استیتز" بزرگ شدند خاطراتشان را از والدین او بازگو کردند. "مارک گلدینگ" دوست قدیمی ترامپ گفت: "زمانی که با دونالد بازی می‌کردم، پدرش اطرافمان می‌چرخید و او را تماشا می‌کرد. اما مادرش چنین رفتاری نداشت." یکی دیگر از دوستانش به نام "لئو دورش" نیز همین را گفت: "به‌ندرت خانم ترامپ را می‌دیدم. اما مستخدمان زیادی را در خانه می‌دیدم." او گفت گاهی اوقات مادر ترامپ به آن‌ها پول می‌داد تا برای خود بستنی بخرند. به گفته یکی از دوستان و نزدیکان ترامپ، این فاصله میان آن‌ها هرگز تغییر نکرد: "دونالد از پدرش می‌ترسید و رابطه نزدیکی با مادرش نداشت."

تقریباً یک سال پس از ریاست جمهوری ترامپ، رفتار او تحت بررسی‌های موشکافانه و گمانه‌زنی‌های مختلف قرارگرفته است. روانشناسان اخبار را تماشا می‌کنند و همانند بسیاری از مردم یک کنجکاوی اساسی دارند: عامل مؤثر در نحوه رفتار افراد چیست؟ هیچ‌یک از آن‌ها ترامپ را در یک قالب استاندارد بالینی ارزیابی نمی‌کنند (ترامپ مخالف روانشناسان است)، اما کم‌وبیش از دور و با نگاه به 71 سال گذشته زندگی‌اش، به دنبال توضیحاتی برای رفتارهای خصمانه و تکانه‌ای، میل شدید به دیده شدن و تشویق، ازدواج‌های ناموفق و رفتار خشن نسبت به زنان هستند. و همیشه به ابتدای کار می‌رسند. درست است که ترامپ همیشه بر پدرش تمرکز دارد، اما کارشناسان می‌گویند طفره‌های او از صحبت درباره مادرش به‌خودی‌خود بازگوکننده مسائل مهمی است.

"مارک اسمالر" رئیس پیشین انجمن روانکاوی آمریکا گفت: "لازم نیست فروید یا فلینی باشی که این نشانه‌ها را تفسیر کنی."

"پرودنس گورگوشون" یکی دیگر از روسای پیشین انجمن ملی افزود: "من در مورد شخص خاصی حرف نمی‌زنم، از جمله رئیس‌جمهور و مادرش. اما رابطه پایداری که با یک مادر عادی و متعهد داریم، پایه و اساس شکل‌گیری شخصیت و احساسات ما را تشکیل می‌دهد. توانایی اعتماد به دیگران، حس امنیت در برابر ناامنی، تشخیص مسائل واقعی از غیرواقعی؛ مادر در ایجاد ساختار شناختی در انسان نقش مهمی ایفا می‌کند. حتی می‌توان گفت ظرفیت همدلی و همدردی از رابطه مادرانه در افراد ایجاد می‌شود."

بسیاری از روان‌پزشکان، روانشناسان و متخصصان خانواده که با آن‌ها صحبت می‌کنم، سؤالی دارند که ماری ترامپ نیز یک‌بار از خود پرسید. این سؤال زمانی مطرح شد که او چندان به پسر خود افتخار نمی‌کرد.

این اتفاق در سال 1990 افتاد. دونالد ترامپ داشت همسر اول خود را طلاق می‌داد و با مدل جوانی به نام "مارلا میپل" رابطه برقرار کرده بود. بعلاوه، صدها میلیون دلار بدهی بالا آورده بود و در اوایل چهل‌سالگی با سرخوردگی و تحقیر روبرو بود. از طرف دیگر ماری ترامپ داشت به 80 سالگی نزدیک می‌شد. او به‌عنوان یک مهاجر از منطقه‌ای دور و فقیر در شمال غربی اسکاتلند، به آمریکا آمد و با تاجری سرسخت ازدواج کرد و بیش از نیم‌قرن به او و پنج فرزندشان در خانه‌ای در بالای شهر زندگی کردند. او باقدرتی خستگی‌ناپذیر کار کرد. در بیمارستان‌ها داوطلب می‌شد، در مؤسسات خیریه، مدارس و محافل اجتماعی فعالیت داشت. او و همسرش چهارمین و نابسامان‌ترین فرزند خود را که در مهمانی‌ها به دیگران کیک پرتاب می‌کرد و در مدرسه بسیار بازیگوش بود، ابتدا مانند دیگر خواهر و برادرانش به کلاس‌های آموزش کتاب مقدس فرستادند. اندکی پس از سیزده‌سالگی، برخلاف خواهر و برادرانش به یک آکادمی نظامی سختگیر فرستاده شد که حدود یک ساعت و نیم با خانه فاصله داشت.

و حال در هشتادسالگی که ناتوان بود و از پوکی استخوان رنج می‌برد، وارد زندگی جنجالی و نمایشی پسرش شده بود. رسانه‌ها و پاپاراتزی ها دنبالش بودند و تصاویری از او باحالتی سخت و بدخلق منتشر می‌کردند.

به نقل از "Vanity Fair” همان سال بود که ماری از ایوانا ترامپ که قرار بود به‌زودی از پسرش جدا شود پرسید: "چه جور پسری تربیت کردم؟"

مدت‌ها قبل از اینکه به سوژه مجلات زرد تبدیل شود، زن جوانی که قرار بود مادر دونالد ترامپ شود در ناآگاهی، انزوا و غم و اندوه زندگی می‌کرد. "ماری آن مکلئود" در سال 1912 در منطقه‌ای دورافتاده در جزایر لوئیسِ اسکاتلند متولد شد. او دهمین فرزند خانواده بود. زندگی و هستی‌اش بسیار دشوار بود. پدرش ماهیگیر بود و خانواده با یک باغچه کوچک امرار معاش می‌کرد. آن‌ها در خانه‌ای کهنه و کوچک زندگی می‌کردند که در محله‌ای واقع بود که مورخان محلی آن را "بسیار کثیف" و سرشار از "انسان‌های بدبخت" توصیف می‌کردند. و سپس جنگ جهانی اول اقتصاد منطقه را نابود کرد. حدود 15 درصد از مردان جزیره که به جنگ اعزام شدند، جان خود را از دست دادند (حدود هزار نفر از شش هزار). و نزدیک به 205 نفر از بازمانده‌های جنگ در هنگام بازگشت به خانه در دریا غرق شدند.

زبان مردم آن منطقه "گیلیک" بود. ماری تا کلاس هشتم در اسکاتلند به مدرسه رفت و زبان انگلیسی را آموخت. چند سال بعد، به همراه سه خواهرش (که یکی از آن‌ها به دلیل حامله شدن قبل از ازدواج طرد شده بود) به آمریکا سفر کرد تا برای همیشه در آنجا زندگی کنند. آمریکا حتی در دوران بحران اقتصادی نیز نسبت به منطقه‌ای دورافتاده در اسکاتلند فرصت‌های بیشتری برایش فراهم می‌کرد. طبق اسناد محلی و مهاجرتی، او در تاریخ 2 مه 1930 در "گلاسگو" سوار بر کشتی "اس‌اس ترانسیلوانیا" شد. در طول سفر 18 ساله شد.

دختری که در 11 ماه مه در نیویورک از کشتی پیاده شد با مشخصات ظاهری 5.8 فوت قد، موهای روشن و چشمان آبی توصیف‌شده است. او به مقامات گفته بود که با یکی از خواهرانش در منطقه "آستوریا، کویینز" زندگی خواهد کرد و به‌عنوان یک فرد "محلی" کار می‌کند. چند دهه بعد بزرگ‌ترین دخترش در یک سخنرانی گفت که مادرش "پرستار بچه" بوده است. در خاطرات یک دختر نوجوان از برخورد با ماری که سال گذشته توسط یک خبرنگار اسکاتلندی کشف شد، نوشته‌شده بود که او در "خانه‌ای بزرگ و متعلق به خانواده‌ای ثروتمند در حومه نیویورک" کار می‌کرد. در سال 1934، ماری برای اجازه ورود مجدد به کشور پس از سفر به خانه اسناد فدرال را پر کرد، او نوشته بود که هنوز هم با خواهرش در نیویورک زندگی و کار می‌کند.

در آن زمان "فرد سی ترامپ" یک تاجر جوان بود که در شهر برای خانواده‌های پولدار خانه می‌ساخت. طبق روایت‌های خانوادگی، ماری او را در مهمانی‌ای در کویینز ملاقات کرد. او با خواهرش در این مهمانی شرکت کرده بود، اما جزئیات بیشتری در دست نیست. آشنایی آن‌ها خیلی سریع اتفاق افتاد و در ژانویه سال 1936 در کلیسای پروتستان در منطقه منهتن ازدواج کردند. انتخاب این کلیسا بیشتر به دلیل پیشینه عقیدتی ماری بود تا فرد. او لباسی از ساتن سفید و تور ابریشمی به تن کرد و دسته‌گلش ازگل‌های ارکیده سفید و زنبق بود. روزنامه محلی "استورنوی" خبر ازدواج او را منتشر کردند. آن‌ها در هتلی در نزدیکی کلیسا از 25 مهمان خود پذیرایی کردند و ماه‌عسل کوتاهی را در آتلانتیک سیتی گذراندند. اکنون "ماری مکلئود" به "ماری ترامپ" تبدیل‌شده بود.

همان‌طور که خانواده ترامپ هرروز موقعیت بهتری پیداکرده و به خانه‌های بزرگ‌تر در مناطق بهتر نقل‌مکان می‌کردند، ماری در سال 1937 "ماری آن"، در سال 1938 "فرد جونیور"، در سال 1942 "الیزابت"، و در سال 1946 دونالد را به دنیا آورد. آخرین فرزندشان به نام "رابرت" در سال 1948 متولد شد.

ماری در آخرین زایمان دچار خونریزی شدید و هیسترکتونی اورژانسی شد. این عمل سبب عفونت شدید شد و ماری تحت عمل‌های بیشتری قرار گرفت. ماری آن ترامپ به زندگی‌نامه نگار ترامپ گفت: "او در عرض دو هفته چهار بار مورد عمل جراحی قرار گرفت." مشخص نبود او زنده می‌ماند یا نه. "پدرم به خانه آمد و گفت پزشک‌ها امید زیادی به نجاتش ندارند. اما تو باید به مدرسه بروی، اگر چیزی تغییر کرد بهت خبر می‌دهم."

در این دوران دونالد یک کودک نوپا بود و کمی بیش از دو سال سن داشت که نزدیک بود مادرش را از دست دهد. این تجربه چه تأثیراتی بر او داشته است؟ از روان‌پزشکان زیادی این سؤال را پرسیدم. او برای درک و فهمیدن شرایط بسیار جوان بوده، اما برخی متخصصان معتقدند حتی در این سن نیز تجارب در کودک نهادینه می‌شوند.

"اسمالر" دراین‌باره گفت: "کودک دوساله در فرآیندی قرار دارد که به‌مرور مستقل‌تر شده و اندکی از وابستگی‌اش به مادر کم می‌شود. اگر در این‌ ارتباط اختلال یا نقصی به وجود آید، بر حس امنیت و اعتمادبه‌نفس کودک تأثیر خواهد گذاشت."

"لئونارد کروز" روان‌پزشکی در کارولینای شمالی یکی از نویسندگان مقالاتی است که اخیراً با عنوان "خطری آشکار و جدی: نارسیسیم در دوران رئیس‌جمهور ترامپ" چاپ شدند. او گفت: "او از منظر یک کودک، کمرنگ شدن نقش مادرانه در زندگی‌اش را تجربه کرده است. این تجربه می‌تواند رفتارهای مخرب و تلاش برای جلب‌توجه فزاینده را در فرد ایجاد کند. رفتار کودک در جلب‌توجه اغراق‌آمیز می‌شود." اسمالر تأکید کرد که تنها و به‌طور خاص درباره ترامپ حرف نمی‌زند.

ماری ترامپ پس از بهبود به‌تدریج به زندگی پرمشغله خود بازگشت و فعالیت‌هایش را از سر گرفت. در سال 1953 از تاج‌گذاری ملکه الیزابت دوم مسرور بود و از دیدن آن مراسم باشکوه لذت برد، حتی بااینکه همسرش خاندان سلطنتی بریتانیا را "عده‌ای کلاه‌بردار ماهر" می‌دانست. قبل از اینکه خانواده‌های سرشناس جامائیکا استیتز تلویزیونِ عادی داشته باشند، خانواده ترامپ در خانه خود تلویزیون رنگی داشتند. "مارک گلدینگ" دوست دوران کودکی دونالد اولین برنامه‌ای که در تلویزیون رنگی دید را به خاطر دارد. تلویزیون رژه روز "سنت پاتریک" در ایرلند را نشان می‌داد. مارک گفت به یاد دارد که مادر ترامپ بسیار هیجان‌زده بود.

اما بچه‌ها اغلب وقت خود را در زیرزمین می‌گذراندند. در آنجا یک مدل قطار بسیار بزرگ و تحسین‌برانگیز قرار داشت "که از زیر تونل‌ها و بالای ساختمان‌ها عبور می‌کرد." معمولاً ماری ترامپ به این بخش از خانه سر نمی‌زند، اما فرد ترامپ بعد از کار به زیرزمین می‌آمد و به بچه‌ها سلام می‌کرد. گولدینگ گفت: "او نسبت به ماری بیشتر علاقه داشت با بچه‌ها بازی کند. بعضی‌اوقات هم خدمتکاران با سینی خوراکی و اسنک به ما سر می‌زدند."

"پیتر برنت" یکی دیگر از دوستان کودکی دونالد در مصاحبه با واشنگتن‌پست درباره ماری ترامپ گفت: "او به سبک زنان اسکاتلندی بسیار رسمی بود." همچنین از آشپزی خدمتکار خانه گفت که "خوشمزه‌ترین همبرگری که خورده‌ام را درست می‌کرد." دوست قدیمی دیگری به نام "پال اونیش" می‌گوید زمانی که آنجا بود سعی می‌کرد رفتار مناسبی داشته باشد: "فرد بسیار سخت‌گیر بود و می‌خواست بداند همه اعضای خانواده در طول روز چه‌کار کرده‌اند." و مادر ترامپ؟ "ماری خیلی صحبت نمی‌کرد."

اونیش می‌گوید: "این کم‌حرفی تنها مختص میز شام نبود. زمانی که فرِدی (فرد جونیور) به خانه ما می‌آمد، مادرم با او احوال‌پرسی می‌کرد و درباره برنامه‌هایش برای رفتن به کالج می‌پرسید. اما خانم ترامپ این‌گونه نبود." وی افزود: " بچه‌های خانواده ترامپ همیشه به‌خوبی از مادرشان سخن می‌گفتند، اما ماری زیاد با بچه‌ها تعامل نمی‌کرد."

احتمالاً ماری با دخترها ارتباط بیشتری برقرار می‌کرده. "نیکلای کاس" یکی از همکلاسی‌های دونالد در مدرسه "کیو فارست" به یاد دارد که در یک مراسم خیریه پدرش کنار فرد ترامپ نشسته بود: "در آن دوران همه‌چیز جدا بود. فکر می‌کنم دخترها با مادرشان غذا می‌خوردند."

در "باشگاه ساحلی آتلانتیک"در ساحل جنوبی لانگ آیلند، "سندی مکنتاش" 14 ساله از دونالد ترامپ ورق‌بازی یاد گرفت. سندی گفت فرد ترامپ خارج از چادر روی صندلی ساحلی روی شن‌ها می‌نشست و کتاب‌هایی با عناوین "چگونه در کسب‌وکار خود موفق شویم" می‌خواند. او همیشه کت‌وشلوار و کراوات به تن داشت. گاهی میان کابین‌ها قدم می‌زد و به زنان سلام می‌کرد. سندی افزود: "هرگز او را در حال شنا کردن ندیدم. دونالد معمولاً به پدرش سر می‌زد. فرد ترامپ تمام دستورهای لازم را می‌داد. مطمئن نیستم ماری چه می‌کرد. اکثر اوقات در کابین خانوادگی ترامپ می‌ماند که بزرگ‌ترین و نزدیک‌ترین کابین به دریا بود."

سندی سال بعد به آکادمی نظامی نیویورک فرستاده شد. پدرهایشان در باشگاه ساحلی دراین‌باره حرف زده بودند. او 45 امین رئیس‌جمهور آمریکا را در دوران نوجوانی از نزدیک دیده بود. در آکادمی نظامی، ترامپ در "تمیزی و نظم" نمونه بود و جایزه دریافت می‌کرد. دونالد علاقه ویژه‌ای به ورزش داشت. بیس‌بال، بسکتبال و فوتبال بازی می‌کرد. گاهی کشتی و بولینگ را نیز در برنامه قرار می‌داد. معمولاً پدرش آخر هفته‌ها به او سر می‌زد و پسرش را برای شام بیرون می‌برد. همکلاسی‌های دونالد گفتند که مادرش را به‌ندرت می‌دیدند. یکی از آن‌ها به نام "جک سرافین" که هرازگاهی با خانواده ترامپ ازجمله ماری برخورد داشت می‌گوید او زن "بسیار خوش‌رویی" بود.

اما در طول هفته صحبت از والدین نمی‌شد. هرچند، دونالد گاهی از پدرش حرف می‌زد و از نصیحت‌های او می‌گفت که "مانند یک شاه" رفتار کند. اما حرفی از توصیه‌های مادرانه نمی‌زد.

اگر روانشناسان و روان‌پزشکان می‌توانستند ترامپ را معاینه و بررسی کنند، احتمالاً سؤال‌های زیادی درباره "وابستگی‌های بزرگ‌سالان" مطرح می‌کردند. به کدام‌یک از والدین احساس نزدیکی بیشتری می‌کردید و چرا؟ چرا این حس را نسبت به دیگری نداشتند؟ فکر می‌کنید تجربیات کلی با والدینتان تا چه حد بر شخصیت شما در بزرگ‌سالی تأثیر گذاشته است؟ آیا تجربیات اولیه‌ای در زندگی‌تان وجود دارد که تأثیر منفی بر نحوه برخورد شما گذاشته باشد؟

اما این امکان وجود ندارد. رئیس‌جمهور مشاوره و صحبت با روان‌پزشکان را کاری بیهوده می‌داند. همچنین گفته از درون اندیشی روان‌شناختی پرهیز می‌کند زیرا ممکن است "آنچه می‌بیند را دوست نداشته باشد." بنابراین جای تعجب نیست که رئیس‌جمهور درخواست من برای صحبت درباره مادرش را رد کرد. خواهر و برادرهایش، پسرش دونالد جونیور، دخترش ایوانکا و همسر اولش ایوانا هم حاضر به صحبت درباره ماری ترامپ نشدند. تنها پسرش "اریک ترامپ" این اظهارات کوتاه را بیان کرد: "مادربزرگم زنی شگفت‌انگیز، قوی، باهوش، جذاب و بسیار دوست‌داشتنی بود. او لبخندی زیبا و حس شوخ‌طبعی فوق‌العاده‌ای داشت. مطمئنم اگر زنده بود به پدرم و تمام دستاوردهایش افتخار می‌کرد."

دو نفر از زنانی که در مراحل اولیه کار تجاری ترامپ با او همکاری داشتند و درنتیجه مادرش را نیز می‌شناختند، از او به نیکی یاد می‌کنند. یکی از آن‌ها به نام "لوئیس سانشاین" گفت: "او زنی بسیار قوی، ساکت و آرام، دوست‌داشتنی و متعادل بود."

ترامپ در کتاب "هنر معامله" در سال 1987 نوشت: "اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌فهمم که برخی از استعداد نمایشگری‌ام را از مادرم به ارث برده‌ام." ترامپ گفته "ارزش‌های مذهبی" را از مادرم آموختم. اما قبول دارد که بهترین شاگرد ماری نبوده است. ترامپ افزود: "ارزش‌هایی که او به من داد بسیار محکم و قوی بودند. آرزو داشتم همه آن‌ها را از او می‌آموختم. پدرم ارتباط مستقیم‌تری با من داشت و بیشتر مرا درک می‌کرد و می‌خواست من موفق باشم. اما مادرم همیشه می‌گفت که خوشحال باشم."

ترامپ گاهی اوقات در طول مبارزات انتخاباتی از مادرش یاد می‌کرد. او در سخنرانی سال 2015 در میامی: "هیچ‌کس بیشتر از من به زنان احترام نمی‌گذارد. بزرگ‌ترین زنی که می‌شناسم مادرم بود." همچنین از مادرش به‌عنوان "صادق‌ترین و خیرترین فردی که می‌شناسم" نام برد.

ترامپ در روز ادای سوگند، علاوه بر کتاب مقدسی که آبراهام لینکلن در سال 1861 روی آن دست گذاشت، کتاب مقدسی که مادرش به او داده بود را نیز به آن افزود و سوگند ریاست جمهوری را به دست گذاشتن بر روی این دو کتاب یاد کرد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x