x
۱۶ / آبان / ۱۳۹۶ ۱۵:۲۸

انتقال آب دریا به کویر؛آبادانی یا ویرانی؟

انتقال آب دریا به کویر؛آبادانی یا ویرانی؟

می‌گویند پادشاهی به وزیر ارشد خود گفت: «میل داریم کاری کنیم کارستان که سال‌ها و قرن‌ها بعد از ما، مردم از آن سخن برانند و بیاد ما بیفتند».

کد خبر: ۲۳۰۰۹۸
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، وزیر دانشمند که بارها شقاوت و خونریزی‌های ارباب خود را دیده بود، گفت: «قربان، هرچه می‌بینید، بدون کم‌وکاست و تغییر بر جای خود بگذارید، تا مردم همیشه از شما به نیکویی یاد کنند».

آرزوی ماندگاری و ابدی شدن برای انسان فانی، موجب انجام عملیاتی می‌شود که گاه به نفع خود او یا جهان اطراف او نیست؛ سالم‌ترین میل به ماندگاری، موجب تولید مثل شده و انسان میل دارد توسط فرزندانش و نسل‌های آتی، خود را ماندگار کند و یا حداقل فکر کند که ماندگار است. ولی گاه برای ماندگار شدن، عملیاتی را انجام می‌دهیم که ننگ دایمی را برای ما به ارمغان می‌آورد. تیمورلنگ در اطراف سبزوار ،کوهی از جمجمه‌های اهالی برپا کرد که یکی دو قرن بعد از او هنوز دیده می‌شد! هیتلر، جنایاتی را انجام داد که هنوز بشر در حال هضم آن است! با این تصور که رایش سوم قرار است 1000 سال بر جای بماند!

شاهان آسیا یا منطقه خاورمیانه و افراد با نفوذ در این مناطق، دست به ابداعات مخربی زدند که هیچ‌گاه نفعی به بشریت نرساند و تنگناهایی برای بشریت ایجاد شد که سال‌های سال مردم را به زحمت و مرارت دچار کرد!

ظل‌السلطان، فرزند نخست ناصرالدین شاه، چون از مادر قاجار زاده شد، حق سلطنت نداشت و به‌گفته او 50 سال بدون تاج سلطنت کرد و در اصفهان و مازندران (زیرنظر پدر تاجدارش) به خوش‌گذرانی و فسق و فجور پرداخت و آن‌‌گونه که نوشته‌اند، سفاک‌ترین عضو خانواده قاجار بود. دیوار اتاق‌های قصر او در کلاه قاضی اصفهان از کاغذ دیواری‌های فرانسوی پوشیده شده بود. او برای آنکه نامش جاویدان بماند، کوه مالی می‌کرد! کوه مالی یعنی از حدود 10000 نفر از ایلات و عشایر می‌خواست که از یک طرف کوه رحمت شیراز وارد شده‌و به سوی طرف دیگرکوه پیش بروند و شکارها را (قوچ و میش و کل وبز) به‌طرف محلی که ظل‌السلطان (مسعود میرزا) قرارداشت، برانند و او آماده بود که با تفنگ‌های انگلیسی و یا بلژیکی از پس آن‌ها برآید. در خاطراتش می‌گوید در کوه، کسی نماند که از گوشت شکار، میل نکرد! خلاصه کوه مالی یعنی پاک کردن کوه از هر گونه جنبده؛ آن‌گاه آن‌ها کوه را برای چهار یا پنج سال قرق می‌کردند‌تاجمعیت شکار دوباره به حد نصاب برسد و دوباره کوه مالی را آغاز می‌کردند. روز از نو، روزی از نو!

میل به تازه‌کاری و یادگاری برای آینده گذاشتن در نزد ما نیز هست. به فرموده اقبال لاهوری: « فروغ آدم خاکی ز تازه کاری‌هاست، مه و ستاره کنند آنچه پیش ازاین کردند».

تخریب محیط زیست؛ ارثیه شوم رییس‌جمهور

اما تازه‌کاری اگر بدون اندیشه باشد، اغلب به فاجعه منتهی می‌شود. یکی از این فاجعه‌ها یا میراث‌ها به انزلی باز می‌گردد. اندیشه کنارگذر انزلی، به‌سرعت اجرا شد و این طرح مورد انتقاد کارشناسان مستقل قرار گرفت اما دولت وقت با نهایت سماجت آن را دنبال کرد. می‌گفتند رییس‌جمهور پیشین با هلیکوپتر به دیدار طرح رفت و از بالا گفت چرا این جاده را دو بانده نمی‌کنند؟ دوباره تلاش‌ها مضاعف شد و تعداد ستون‌ها چند برابر و قسمت‌هایی از تالاب که تعداد زیادی قو در آن زمستان گذرانی می‌کردند، خشک شد. زرجوب قدرت خود را از دست داد و مقدار آب ورودی برازانی را از نیم متر کمتر کرد.این ارثیه شوم، هوس یک رییس‌جمهور برای انزلی عزیز بود که روزی 22 هزار هکتار وسعت داشت و به هفت هزار هکتار رسید. اکنون در مرز 9000 هکتار تقلا می‌کند!

پروژه‌های ملی یا میلی

از این شوک رها نشده بودم که خبر دیگری از راه رسید. رییس‌جمهور وقت در حوالی آمل، کلنگ کانال اتصال آب دریای مازندران را به استان سمنان، به زمین زد؛ « هر دم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد».

بنده در آن سال‌ها بیش از 30 مصاحبه با مطبوعات داخلی و خارجی انجام دادم. من یک سوال بی‌جواب را به‌صورت مرتب تکرار می‌کردم و آن اینکه هدف از این انتقال آب چیست؟ کلنگ زده نشد و دولت عوض شد؛این پروژه دوباره نیز مطرح شد ولی پیگیری نشد. آنچه بنده را به‌کل گیج کرده، این بود که هدف از این پروژه چیست؟ چرا این طرح به‌صورت یک طرح ملی، جلب توجه کرد؟ من فکر می‌کنم این طرح ملی نبود بلکه به‌قول کارشناسی، این طرحی «میلی» بود، یعنی شخصی میل داشت که چنین کاری را انجام دهد ولی خوشبختانه نشد.

ماجرای انتقال آب خزر به سمنان

رییس‌جمهور‌پیشین به‌دلیل عرق وطن‌خواهی و علاقه‌ای که به‌داستان سمنان داشت، تصمیم گرفت دریای مازندران را به سمنان برساند. دلایل مخالفت بنده با انتقال آب دریای مازندران به سمنان، آن‌است که هدف این طرح مشخص نیست. اگر هدف کشاورزی در سمنان بوده،آیاتمامی عوامل مانند هوا و خاک آماده است؟شوری آب دریای مازندران 13 در هزار است. اگر این آب را به سمنان منتقل کنیم، آب شور است. خوب فرض کنیم که پنج کارخانه آب‌شیرین‌کن در ساحل آمل جاسازی می‌کنیم. علاوه‌بر هزینه سرسام‌آور این کارخانه‌های آب شیرین‌کن، نمک حاصل از شیرین کردن آب را به دریا پس می‌دهد و به‌زودی تولید آب شور می‌کند. هدایت الکتریسته آن ده‌ها و صدها برابر آب دریا می‌شود و این شوری موجب از بین رفتن تمامی موجودات ساحلی می‌شود و سواحل جنوبی دریای مازندران، خاصیت حیاتی خود را از دست می‌دهد.

گاه گفته می‌شود که کارخانه را در دل کویر بگذارند و نمک‌های تولید شده را در بیابان بریزیم. در این صورت هزینه انتقال و شیرین کردن آب شور چقدر خواهد شد؟ با این آب گران قیمت، چه محصولی را می‌توان کاشت که مقرون به صرفه باشد؟ آن‌وقت آیا خاک استان سمنان برای کشاورزی مناسب است؟ خاکی که شن و سیلیس فراوان دارد و مواد آلی در آن وجود ندارد. اگر بخواهیم خاک را نیز آماده کشاورزی کنیم، آن‌وقت هزینه محصول کشت شده، چقدر خواهد شد؟ بنده این طرح را یک طرح فانتزی و غیرقابل تصور و اجرا می‌نامم. طرحی که ارزش فکر کردن نیز ندارد.

کویرهایی که پناهگاه شدند

البته در زمان ریاست جمهوری‌های بعدی، مساله انتقال آب از خلیج‌فارس به یزد و کرمان مطرح شد. آقای خاتمی بدش نمی‌آمد امتیازهایی به یزدی‌ها بدهد و از خود یادگاری بگذارد. دوباره مردی از سمنان، سودای انتقال آب از دریای مازندران به سمنان را مطرح کرد؛ سرانجام انتقال آب از ارس، حتی از دریای مازندران و از رود زاب به دریاچه ارومیه مطرح شد. رودی که دبی آن 600 میلیون مترمکعب در سال است و بیشتر از 15 سال طول می‌کشد تا آب دریاچه ارومیه را به حد نصاب گذشته برساند. این رودخانه به عراق می‌ریزد.حدود 30 سال قبل، سیاست‌مداری کهنه‌کار و خوشنام که متاسفانه اکنون با ما نیست، اظهار داشت: «من همیشه موافق با این امر بوده‌ام که آب دریای مازندران را به خلیج‌فارس عزیز منتقل کنیم و موجب آبادانی کویر شویم».بنده این اظهارات را از طریق رادیو شنیدم و به آن خیلی فکر کردم.

چندی قبل به یک انجمن زیست محیطی به نام «کویر سبز» در کاشان، دعوت شدم. آن‌ها فرهنگی بودند و علاقه به ایران، راهنمای آنان بود. با یکی از موسسان صحبت کردم‌و گفتم چرا کویر سبز؟ کویر را به همین شکل که هست، دوست ندارید؟

پاسخ دادند: « خوب البته اگر سبز و خرم باشد که بهتر است»، عجب!در بررسی اکوسیستم‌های طبیعی، از نظر یک اکولوژیست بین بیابان و کویر، تفاوت‌های فراوانی وجود دارد. بیابان را ما انسان‌ها به‌وجود آورده‌ایم و کویر، قبل از انسان روی زمین به‌وجود آمده است. به عبارتی جنگل قبل از انسان و بیابان بعد از انسان ایجاد شد.

بنابراین کویرها قدمت بسیار بیشتری نسبت به بیابان‌ها دارند و به همین دلیل جانورانی که در کویر‌ها زندگی می‌کنند به مراتب بیشتر از بیابان‌ها و حتی جنگل‌هاست.به جانورانی که در کویر‌های ما زندگی می‌کنند، توجه کنید: یوزپلنگ، بُزمجد، گربه شنی، آهو، جیبیر، گورخر، گراز، انواع مارها، انواع دوزیستان،انواع خزندگان‌و پرندگان شاخص مانند زاغ بور، باقرقره، هوبره و...؛نصف این تعداد نیز در بیابان‌ها دیده نمی‌شوند. این جانوران از دست انسان فراری شده و به کویر پناهنده شده‌اند. اکنون کویرها در سراسر کره زمین، معدن حیات‌وحش و نیز معدن مواد ارزشمند مانند انوع کانی‌ها هستند که از دست انسان مصون مانده و به تدریج مورد استخراج معادن قرار گفته‌اند.

رویای ایران رود

هر از گاهی پروژه ایران رود که انتقال آب دریای مازندران به خلیج فارس است، در مطبوعات موجی از هیجان و سروصدا را ایجاد می‌کند ولی تا به حال حتی کلنگی ‌نیز به زمین نخورده است. مساله این است که در جهان هیچ‌گونه پروژه انتقال آب با این فاصله، اتفاق نیفتاده و هیچ‌کس حتی نزدیک به این اعداد و ارقام نشده است. دوباره سوالی مطرح می‌شود که هدف از این انتقال آب چیست؟ آنچه در ذهن انتقال دهنده آب می‌گذرد، آبادانی کویر است ولی چگونه؟ جنس خاک کویر در بسیاری از نقاط آهک آسماری است که آب را به‌راحتی داخل لایه‌های زمین فرو می‌بردو این آهک‌ها سریع آب را از خود عبور می‌دهند. دریاچه، تالاب و دشت در فارس از چنین سنگ‌های آهکی تشکیل شده و در نقطه‌ای، آب در آن فرو می‌رود؛به‌گونه‌ای که اکنون دشت ارژن خشک شده است.

بنابراین انتقال آب از دریای مازندران به خلیج‌فارس نمی‌تواند از بستر رودخانه صورت بگیرد؛ یا باید یک بستر مصنوعی برای عبور آب ایجاد کنیم و یا آب را از داخل لوله، عبور دهیم. اگر آب را از داخل لوله عبور دهیم، این آب تاثیری بر سطح کویر نمی‌تواند داشته باشد؛ بنابراین باید یک بستر V شکل برای عبور آب آماده کنیم که از نظر ساختمان، شیب و عمق دیواره‌ها حساب شده باشند. مساله مهم آن‌است که شیب مناطق مختلف از شمال تا جنوب به هیچ عنوان یکسان و یکنواخت نیست. گاه شیب به‌طرف جنوب یا شمال و حتی به‌طرف شرق و غرب است؛ بنابراین راه باید مهندسی شده باشد و این مسیر با زاویه‌ای حساب شده به طرف جنوب ادامه یابد. شیب دو درصد در تمامی مسیر باید به‌طورجدی رعایت شود.آیا شیب از شمال به جنوب،یکنواخت است؟ همان‌گونه که هر جاده‌ای بالا و پایین دارد و به سرازیری و سربالایی مبتلی می‌شود، مسیر کویر نیز با سربالایی و سرپایینی روبه‌رو می‌شود و در این موارد، نیاز به پمپ‌های قوی برای رساندن آب به نقاط بالا دست است. هر قدم که به طرف خلیج فارس نزدیک می‌شویم، هزینه‌ها افزایش خواهد یافت. تمام طول مسیر که حدود 3000 کیلومتر است، باید مساحی و نقشه‌برداری شود. یک جاده دوبانده باید در امتداد کانال انتقال آب احداث شود. این جاده برای سرویس‌دهی به ایستگاه‌های پمپ آب باید به‌وجود بیاید. گاه دو جاده در دو طرف رودخانه می‌تواند موثر‌تر باشد وباید هر دو کیلومتر، این دو جاده توسط یک زیرگذر به‌یکدیگروصل شوند. وجود این جاده‌ها برای تعمیر و ارتباط بین پمپ‌های نرم است. ملاحظه می‌کنیم که هزینه به سرعت در حال افزایش است.

تیم نگهبانی در طول مسیر، کانال انتقال آب و گشت‌زنی‌ها برای امنیت لازم را تامین خواهد کرد. همکاری تیم کانال آب و ماموران مسلح سازمان حفاظت محیط زیست، در این مورد الزامی است. حفر کانال انتقال آب با هزینه فراوان، حدود پنج سال طول می‌کشد و اگر بخواهیم آب شیرین در این مسیر جاری باشد، باید از کارخانه آب شیرین‌کن استفاده کنیم. اگر این کارخانه‌‌ها در ساحل دریای مازندران به‌عنوان مثال در آمل احداث شوند، آن‌وقت آب شور خواهد بود.در طول مسیر کانال، نیاز به خط الکتریسیته و گاز برای ساکنان ایستگاه‌های محافظ کانال آب است که گاه برحسب ضرورت تعدادشان به چندین نفر می‌رسد. ملاحظه می‌شود که مخارج نگهداری از کانال انتقال آب در طول سال‌ها به میلیاردها تومان خواهد رسید ولی مساله آن است که آیا این کانال، پتانسیل جذب توریست‌ها و یا محققان را خواهد داشت یا خیر.اگر بخواهیم برای این مسیر درآمدزایی داشته باشیم، باید تجهیزات گوناگون در برخی نقاط را تاسیس کنیم و از دانشجویان و محققان دعوت به بازدید کنیم.

در طول مسیر کانال، باید به طریقی کنترل شده، راه آب را به دشت‌های اطراف باز کرد تا اگر زمین‌های مناسب کشاورزی شکل گرفته است، به آن‌ها آب برسانیم.

می‌توان با برنامه‌ای مناسب، به تمام این نیازها دست یافت‌اما سوالی اساسی ایجاد می‌شود که باید به‌آن پاسخ دهیم.

سوال آن است که: هدف اصلی انتقال آب از دریای مازندران به خلیج‌ فارس چیست؟ برنامه‌ای برای «سبز» کردن کویر داریم؟ چرا؟ کویر همان‌گونه که است، چه اشکالی دارد؟

کویر را باید حفظ کرد. تنوع گیاهان کویری بیش از تنوع گیاهان در شمال ایران است. مناطق کویری، بعد از پایان نفت، منشأ کسب درآمد از راه گردشگری و توریسم هستند.باید قدر آن‌ها را بدانیم و از آن‌ها حفاظت کنیم. دنیای آینده، متعلق به کویرهاست. ما خشک‌ترین کویرهای جهان را داریم و باید قدر آن‌ها را بدانیم. تا به حال یک شب را در کویر گذرانده‌اید؟

نوبیتکس
ارسال نظرات
x