نویسندگان: دارون عجماغلو (Daron Acemoglu) و جیمز رابینسن (James A. Robinson) مترجمان: جعفر خیرخواهان، علی سرزعیم ناشر: انتشارات کویر تعداد صفحه: ۵۸۰ سال نشر: ۱۳۹۰ امروزه پژوهش در حوزهی اقتصاد توسعه با عرصه اقتصاد سیاسی قرین و همسو گردیده و پرسش در مورد اینکه سیاست درست اقتصادی در کشورهای در حال توسعه چیست، به این پرسش تبدیل شده است که چرا سیاستهای درست شناخته شده و تجربه شده در سایر کشورهای توسعه یافته، توسط تصمیمگیران کشورهای در حال توسعه مورد استفاده قرار نمیگیرد و به جای آن سیاستهای نادرست اقتصادی اتخاذ میشود؟ پژوهشهای اخیر مؤید آن است که پاسخ به این پرسش در گرو شناخت نهادهای سیاسی و معادلات حاکم بر آنها است و بدون درک آن نمیتوان به پرسش پیشگفته پاسخ داد. این کتاب در این راستا مطالبی جذاب و خواندنی عرضه میکند و مترجمان کتاب بر این باورند که آشنایی با مفاهیم طرح شده در این کتاب برای جامعه دانشگاهی و روشنفکری و کتابخوان ایران ضروریست. انگیزههای مترجمان از برگردان این اثر به زبان فارسی، به نقل از مقدمّهی کتاب، به قرار زیر است: 1) مخاطبین این کتاب تحصیلکردگان و جامعه دانشگاهی به طور عام و دانشجویان و دانشآموختگان حوزههای اقتصاد و علوم سیاسی به طور خاص هستند. همه کسانی که به موضوع دمکراسی و دمکراسیسازی در کشورهای در حال توسعه علاقهمند هستند و پیرامون چرایی تنوع تجارب کشورها از حیث ساختار سیاسی اندیشه و مطالعه میکنند، مطالب این کتاب را بسیار جالب و تأمل برانگیز خواهند یافت همانگونه که در عرصه آکادمیک این کتاب موجب گردید تا نگاههای جدیدی به این موضوع نسبتاً باسابقه ایجاد شود و مبتنی بر آن تحقیقات نوینی صورت گیرد. نکتهای که توصیه آن برای خوانندگان عام (غیر از دانشآموختگان رشته اقتصاد و علوم سیاسی) ضروری است این است که نباید تسلیم هراس از ریاضیات شد و صرفاً با دیدن انبوه معادلات ریاضی در کتاب به این جمعبندی زودهنگام و قضاوت عجولانه رسید که درک کتاب برای آنها ناممکن است. پیش از هر چیز باید به خاطر داشت که سه فصل نخست کتاب اساساً فاقد مدلهای ریاضی است و خواندن آن برای همه آسان است. از فصل چهارم که مدلسازیهای اقتصادی آغاز میشود نویسندگان تلاش کردهاند تا ابتدا مفاهیم مورد استفاده را در حد امکان تعریف کرده و خواننده غیر اقتصادخوانده را به لحاظ مفهومی برای دنبال کردن بقیه مطالب کتاب تجهیز کنند. در فصلهای پس از آن نیز کسانی که هیچگونه آمادگی برای سروکار داشتن با مطالب ریاضی ندارند میتوانند صرفاً به مطالعه بخشهای طرح مسئله در ابتدای هر فصل، مرورها و تجربههای تاریخی کشورها و نتایج کسب شده در انتهای هر فصل اکتفا کرده و به جای تمرکز بر تک تک معادلات، صرفاً بر منطق موجود در پس هر مدل و روح حاکم بر مدلسازی تمرکز نموده و به این ترتیب به درک پیام نویسندگان نائل آیند. 2) این کتاب قاعدتا برای دانشجویان و دانشآموختگان اقتصاد جذابیت ویژه و مضاعفی خواهد داشت. این دسته از مخاطبین در مییابند که ابزارهای مهم و سودمندی که آنها برای تحلیل در عرصه اقتصاد و تجارت بدست آوردهاند، چگونه میتوانند برای تحلیل در عرصههای غیراقتصادی، از جمله عرصه سیاست به کار گرفته شوند و مشاهده خواهند کرد که به کارگیری صحیح و موفق ابزارهای علم اقتصاد تا چه اندازه به ارتقای درک موجود ما از مسائل یاری خواهد رساند. فهم مطالب این کتاب در حکم معیاری است برای داشتن حداقل دانش اقتصادی و میتواند شاخصی عرضه کند تا از طریق آن کیفیت آموزش اقتصاد در دانشکدههای مختلف کشور مورد ارزیابی قرار گیرد. این کتاب میتواند به عنوان متن درسی اقتصاد توسعه در دانشکدههای اقتصاد مورد استفاده قرار گیرد. 3) این کتاب امروزه یکی از مراجع اصلی برای درس توسعه سیاسی در دانشکدههای علوم سیاسی دنیا نیز به شمار میآید و انتظار میرود که دانشجویان علوم سیاسی در ایران نیز در این درس به طور خاص استفاده ویژهای از مطالب این کتاب بنمایند. از این رو لازم به ذکر است که هم اکنون نزدیک به چند دهه است که رویکرد اقتصاد سیاسی در دانشکدههای علوم سیاسی دنیا مورد قبول واقع شده و آموزشهای لازم به دانشجویان علوم سیاسی در این رابطه عرضه میشود. اما متأسفانه دانشکدههای علوم سیاسی ایران از این ضعف رنج میبرند که آشنایی لازم با این رویکرد نه تنها در میان دانشجویان بلکه در میان اساتید موجود نیز وجود نداشته و غفلتی فراگیر از این جهت احساس میشود. این کتاب میتواند گامی نخست برای برانگیختن دانشکدههای علوم سیاسی کشور برای حرکت به سمت شناخت و آموزش گرایش اقتصاد سیاسی و هدایت تحقیقات آکادمیک در این زمینه باشد. روشن است که این امر به سادگی میسّر نخواهد شد و مقاومتهای سختی در برابر آن صورت خواهد گرفت و ضعف دانش ریاضی دانشجویان علوم سیاسی نوعی بیمیلی برای فراگیری آن ایجاد خواهد کرد اما این امر منحصر به ایران نیست. چند دهه گذشته نیز همین امر در دانشکدههای آمریکای شمالی و اروپا وجود داشت اما نهایتاً این مقاومتها در برابر منطق علمی رویکرد اقتصاد سیاسی ناچار به عقبنشینی شد و دانشجویان علوم سیاسی هراس پوشالی از ریاضی و اقتصاد را به کنار گذاشتند و فعالانه در این عرصه وارد شدند. برای تنبّه فقط کافی است نگاهی به عناوین پایاننامههای دکتری و مقالات علمی منتشره در مجلات علمی-پژوهشی در حوزه علوم سیاسی انداخته و ببینیم که تا چه اندازه رویکردهای کمّی و اقتصادی در این عرصه فراگیر شده است. آنچه این کتاب را از میان انبوه کتابهای مربوط به دموکراسیسازی متمایز نموده، به رویکرد آن مربوط میشود. در حالیکه رویکرد اکثر کتابهای موجود در این حوزه صرفاً سیاسی است، این کتاب رویکرد اقتصادی (یا به طور دقیقتر، اقتصاد سیاسی) را برگزیده است. در عصر ما منطق تحلیل اقتصادی، موفقترین، سازگارترین و علمیترین چارچوب تحلیلی را برای تجزیه و تحلیل پدیدههای اجتماعی به معنای عام کلمه در میان کل رشتههای علوم اجتماعی عرضه نموده است. قوت و قدرت این رویکرد موجب بکارگیری آن در سایر رشتههای علوم اجتماعی نظیر علوم سیاسی (تحت عنوان انتخاب عمومی و اقتصاد سیاسی) و جامعهشناسی (تحت عنوان اقتصاد اجتماعی یا انتخاب عقلایی) و حتی حقوق و جُرمشناسی (تحت عنوان حقوق و اقتصاد) گردیده است. این کتاب نمونهای است از دستاوردهای رویکرد اقتصادی برای تحلیل پدیدهای مهم در عرصۀ سیاست. خوانندگان میتوانند به سادگی با مطالعه این کتاب، مقایسهای از قدرت تبیین دیسیپلینهای علمی مختلف پیدا کنند. رویکرد اقتصادی از چنان قدرت و صلابتی برخوردار است که خواننده ایرانی را بیتردید به تحسین وا خواهد داشت و کنجکاوی وی را برای شناخت بیشتر این رویکرد برخواهد انگیخت. دقیقاً به همین دلیل این کتاب از زمان انتشار در کل جهان به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به زبانهای مختلف ترجمه شد.