آیا ونزوئلا در آستانۀ فروپاشی است؟
ونزوئلا شرایط بغرنجی دارد و با تعلیق از گروه مرکوسور بیش از گذشته در میان همسایگانش منزوی شده است.
ادامه بحران داخلی در ونزوئلا و مواضع و دخالتهای امریکا باعث دوگانگی و پیچیده تر شدن این روند در امریکای لاتین و داخل ونزوئلا شده است. فشار مخالفان و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و بویژه متحدان آمریکا با هدف افزایش فشار بر مادورو ادامه دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین ، در حالی که ایالات متحده تحریمهایی را در جهت هشدار به رئیس جمهوری ونزوئلا برای عقبنشینی از رأیگیری برای تشکیل هیات موسسان و اصلاح قانون اساسی اعمال داشته بود و بررسی گزینه تحریمهای اقتصادی به ویژه در حوزه نفتی را در دست داشت، اما انتخابات مجلس موسسان قانون اساسی ونزوئلا برگزار شد که به نیکولاس مادورو اجازه میدهد تا قانون اساسی را بازنویسی کرده و نهادی رقیب مجلس ملی ونزوئلا به وجود آورد که در کنترل اپوزیسیون است.
اما به نظر می رسد امریکا اعمال تحریم و اعلام مواضع در مخالفت با اقدامات ونزوئلا را کافی نمی داند و قصد دارد روش سخت تری را در پیش گیرد. مورالس رئیس جمهور بولیوی هشدار داده است اعمال تحریم علیه مسئولان ونزوئلا یک بازی دوگانه است و اقدام بعدی بعد از تحریم، دخالت نظامی خواهد بود.
ونزوئلا در ماههای گذشته صحنه اختلاف دولت و مخالفان و همچنین در محاصره مشکلات فجیع اقتصادی همچون تورم سه رقمی بوده است. این موضوع باعث شکل گیری اعتراضات و درگیری های بسیاری شده است.
اما اعتراضها از کجا شروع شد؟
پس از مرگ چاوز بود که اختلافها در ونزوئلا شکل بسیار شدیدی گرفت. بحران سیاسی ونزوئلا با وخامت شرایط اقتصادی در سال ۲۰۱۴ و نارضایتی مردم آغاز شد و کسب اکثریت پارلمانی توسط احزاب مخالف دولت در انتخابات سال ۲۰۱۵ آن را علنی کرد. اما آتش اعتراضهای جدید حدود 4 ماه قبل با رأی دیوان عالی پارلمان شعلهور شد.
قضات دیوان عالی در حکمی پارلمان را فاقد صلاحیت اعلام کردند و اختیارات آن را بهخود انتقال دادند. هر چند دیوان عالی پس از 3 روز نظر خود را عوض کرد اما این عقب نشینی جلوی موج اعتراضهای جدید را نگرفت. در این مدت تظاهرات و اعتراضات بسیاری شکل گرفته که بیشتر آنها به خشونت کشیده شده و تا کنون بیش از صد کشته بر جا گذاشته است.
مخالفان ونزوئلا عقیده دارند که این کشور در آستانه فروپاشی است. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده که تورم ونزوئلا در سالجاری از ۷۰۰ درصد بیشتر شود. انتخابات بعدی ونزوئلا در سال ۲۰۱۹ است اما مخالفان در تلاش هستند تا با برکناری مادورو دولت را مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام کنند.
انتخابات مجلس موسسان قانون اساسی ونزوئلا با ۵۴۵ عضو که هفته گذشته برگزار شد به نیکولاس مادورو اجازه میدهد تا قانون اساسی را بازنویسی کرده و نهادی رقیب مجلس ملی ونزوئلا به وجود آورد که در کنترل اپوزیسیون است.
مادورو در پیامی در توئیتر، انتخابات مجلس موسسان را که وظیفه بازنگری در قانون اساسی را بر عهده دارد، لحظهای تاریخی توصیف کرد و گفت: امروز روزی موفقیتآمیز با مشارکت مردمی بالا بود. سخنان نیکولاس مادورو، در حالی مطرح میشود که انریکه کاپریلس، یکی از چهرههای شاخص اپوزیسیون میزان مشارکت مردمی را کمتر از 15 درصد اعلام کرد. او همچنین انتخابات را جعلی خواند و خواستار برگزاری اعتراضات گسترده شد. او همچنین گفت: میزان مشارکت مردمی در همهپرسی نمادین مخالفان در دو هفته پیش سه برابر مشارکت مردمی در انتخابات مورد حمایت دولت بود.
چشم انداز بحران
اما بحران به کجا خواهد رسید؟ آیا راه حل بحران، دخالت نظامی امریکا در آن است؟ بدون شک روش نظامی موضوع را پیچیده تر می کند. همچنان که اعمال تحریم نمی تواند روش مناسبی برای حل بحران باشد. اختلال جاری اقتصادی و اجتماعی در ونزوئلا نیازمند تعامل دوباره با مؤسسات مالی بینالمللی است که بتواند به بازسازی مکانیزم های بازار طبیعی در اقتصاد کمک کند. درحالیکه این ماجرا از نظر ایدئولوژیک با رهبری کنونی این کشور متناقض است، اما یک رویکرد عملی میتواند میلیاردها دلار برای کمک و تسویه بدهی این کشور برای خروج از هرج ومرج کمک کند.
ونزوئلا شرایط بغرنجی دارد و با تعلیق از گروه مرکوسور منزوی شده است. اما تهدید و تحریم امریکا نمی تواند شرایط را برگرداند. چرا که مادورو ظرف چند ماه می تواند خریداران جدید برای نفت خود پیدا کند. در عین حال هم مردم عادی بیش از وفاداران به مادورو رنج می برند. همچنین تحریم های گسترده نه تنها مذاکره مخالفان با دولت را تسریع نمی بخشد بلکه ممکن است دولت را قوی تر کند. چرا که مادورو مدعی است با جنگ اقتصادی در برابر امپریالیسم امریکا مواجه شده است.
مداخله امریکا برای دموکراسی یا نفت؟
ایالات متحده، امریکای لاتین را حیات خلوت خود می داند و تلاش می کند در همه مسائل آن دخالت کند. اما بوده اند بازیگرانی که این دخالت را برنتابیده اند و گاه این دخالت به خشونت و ورود نظامی کشیده شده است. دخالت نظامی امریکا در حال حاضر در ونزوئلا نیز راهکار مناسبی به نظر نمی رسد.
ترامپ بعد از همه پرسی نمادین مخالفان دولت ونزوئلا تهدید کرده است اگر رئیس جمهوری ونزوئلا در راستای برگزاری انتخابات با هدف تغییرات قانون اساسی گام بردارد، آمریکا اقدامات فوری و قوی اقتصادی علیه ونزوئلا انجام خواهد داد. پس از آن مادورو نیز بر این مساله تاکید کرده است که رهبران مخالفان در ونزوئلا آلت دست آمریکا و به دنبال خراب کردن اوضاع اقتصادی و سرنگونی دولت وی از طریق اقدامات خشونت آمیز هستند.
از سوی دیگر بحث دخالت نظامی امریکا در ونزوئلا را از این جهت باید با تردید دنبال کرد که امریکا لزوما به دنبال حل شدن مشکلات این کشور یا برقراری دموکراسی مورد نظرش تلاش نمی کند. معادله نفت و تلاش امریکا برای کنترل آن از موضوعات مهمی است که باید بدان توجه کرد. نفت خام از گذشته سهم بسزایی در روابط ایالات متحده امریکا با کشورهای اصلی تولیدکنندۀ نفت در امریکای لاتین، امریکای مرکزی و جنوبی ــ مانند کلمبیا، ونزوئلا، اکوادور، اروگوئه، کوبا، و بولیوی ــ داشته است. نفت این کشورها در وهلۀ اول در تصرف شرکتهای وابسته به امریکاست و در مرحلۀ بعد هم شرکتهای غربی در این منطقه منافعی دارند.
پس از آنکه مکزیک نفتش را در سال ۱۹۳۸ ملّی اعلام کرد، ایالات متحده امریکا با حمایت از نظامهای دیکتاتوری تابع خود به دفاع از منافع خود و شرکتهای نفتی از طریق تأمین سلاح، پول و گاهی وقتها هم از طریق مداخلۀ نظامی، برگزاری انتخابات صوری و حتی مشارکت در کودتاهای نظامی علیه رهبران مردمی، به مداخله در امور داخلی این کشورها روی آورد. هرچند این سیاست و رفتار، غیر اخلاقی و مغایر با اصول و قواعد بین المللی بوده است، اما مردم این کشورها نمیتوانند در برابر خواستهای شرکتهای نفتی قد علم کنند و راه ملّی کردن ثروتهای خود را در پیش بگیرند. در این میان کشورهای مکزیک و کوبا در سال ۱۹۶۱ و پس از آن ونزوئلا در سال ۱۹۷۶، پس از درگیریهای سخت و طاقتفرسا با شرکتهای نفتی و نظامهای دیکتاتوری، که امریکا آنها را پشتیبانی میکرد، موفق شدند سیطره و نفوذ خود را بر نفت کشورشان کامل کنند.
سیاست خارجی جدید ایالات متحده بر گسترش روابط تجاری و پیشرفته کردن صنعت نفت آمریکای لاتین به عنوان جایگزینی برای نفت خاورمیانه استوار است. چیزی که با اعمال سیاستهای مستقل از سوی این کشورها در تعارض است. امریکا از ظهور چپ گرایی در این منطقه و حضور قدرتهای دیگر همچون روسیه و چین در آن نگران بوده اند و تلاش داشته اند به روشهای مختلف هزینه های دیگران را برای حضور در این منطقه افزایش دهند. بروز بحران کنونی در ونزوئلا بهانه ای به دست امریکا و مخصوص ترامپ پیش بینی ناپذیر می دهد تا در صدد تغییر سیاستهای مستقلانه این کشور بر بیاید.