آموزش خودمراقبتی به قربانیان خاموش
این روزها هشتگهای کودک آزاری، تجاوز جنسی، قربانیان خاموش و... را در فضای مجازی به وفور میبینیم، هشتگهایی که واکنش به جنایتهای اخیر هستند و نبود زیرساختها را به رخ میکشند.
ستایشها، حنانهها، آتناها، کیمیاها و... قربانیانی بودند که از طرفی فریب بزرگسالان را خورده و در مواردی قدرت نه گفتن را نداشتهاند و از طرف دیگر به دام حیلهگرانی افتاده بودند که سوابق کیفری داشته و خانواده آنها نیز بدون آگاهی از این ماجرا مانع ارتباط فرزندانشان با جنایتکاران نشدند. این در حالی است که نمیتوان از سارقانی کهدرصدد فریب کودکان، سرقت طلاهای آنان و بعضا کودکربایی هستند، غافل شد، چرا که برخی کودکان در این راه لطمات بسیاری دیدهاند. آنچه در این میان چشمگیر است و ضرورت آن به شدت احساس میشود آموزش خود مراقبتی به کودکان است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای داغ آتنا اصلانی هفتساله مرهمی نیست. در چند روز گذشته اخبار مربوط به گم شدن تا قتل فجیع او شهروندان ایرانی را خشمگین کرد، دخترکی که به دام یک مرد شیطانصفت 40ساله افتاد و مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. از سوی دیگر، خبرتجاوز ناپدری به کیمیا نیز به حدی شوک آور بود که اکنون بسیاری از خانوادهها با جنایات اخیر نگران کودکان خردسال شدهاند. این موارد تازه اتفاقات جدیدی است که در صدر حوادث جا خوش کردهاند، اما اگر جنایتهای سال گذشته را مرور کنیم به «حنانه غیاثی» خواهیم رسید؛ دخترکی پنجساله از شهرستان سنقر و کلیایی. او 26 خرداد سال گذشته از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. روز بعد ماموران جسد او را با دست و پای بسته زیر پل ورودی کمربندی جدید شهر پیدا کردند. حنانه هم قربانی نیت شوم مرد همسایه شد که به بهانه رفتن پیش دختر آن مرد سر از حیاط خانه او در آورده بود. «کیانا حسینی» نیز کمتر از هفت سال داشت که شهریور سال گذشته در نیشابور ربوده شد و پس از تجاوز شوهر عمهاش به قتل رسید. تازه در اغلب این پروندهها پس از کشف و بررسی معلوم شده که مجرمان سابقه دارند؛ سابقه کودک آزاری. البته برخی کودکان هم در دام افکار پلید و حیله گر متهمان گرفتار نشدهاند. اغلب آنها با تنقلات فریب خورده و طلایشان به سرقت رفته است؛ کودکانی که با ناآگاهی مورد سوء استفاده قرار گرفته و پرسه سارقان طلای کودکان را به ثمر نشاندهاند. از سوی دیگر، اگر به چندین سال قبلتر نیز برگردیم به مردی میرسیم که با استفاده از یک دستگاه پراید و با پرسه زدن در نقاط خلوت شهر کرج و بیشتر در هنگام غروب آفتاب دختربچههایی را که طلا داشتند زیر نظر میگرفت و با نزدیک شدن به آنها ادعا میکرد که ماشینش خراب است و پس از جلب اعتماد کودک، به بهانه اینکه اگر با سوار شدن به داخل خودرو و کشیدن یکی از سیمهای آن وی را در روشن کردن خودرو کمک کند به او خوراکی خواهد داد، کودکان را فریب میداد. در واقع متهم پس از کشاندن کودکان به داخل خودرو آنها را با تهدید چاقو به مسافتی دورتر برده و پس از سرقت طلاجات قربانیان خود را تهدید میکرد که به والدینشان بگویند طلاهایشان را یک زن به سرقت برده است و اگر حقیقت را بگویند بازگشته و با چاقو آنها را خواهد کشت. این جرایم خلاصه سوء استفاده از کودکانی است که به عناوین مختلف قربانی شده اند؛ قربانی ناآگاهی. قاتلان حنانه و کیانا با اعدام به هلاکت رسیدند، تیر سال گذشته سارقان طلای کودکان در همدان دستگیر شدند، خرداد امسال باند سارقان طلا و جواهر کودکان در شوش متلاشی شد و قاتل آتنا نیز در زندان به سر میبرد. با وجود این، در این زمینه سوالاتی مطرح شده است از جمله اینکه: چرا چنین وقایعی رخ میدهند؟ ریشه این جرایم چیست؟ و چرا با وجود مجازات سنگین همچنان شاهد این جنایتها هستیم؟ سوالاتی که افکار عمومی در فضای مجازی بازنشر میکنند ودرصددند که جواب آن را از مسئولان بشنوند.
خلأ آموزشی فاجعه میآفریند
همیشه کودکان معصوم چوب بی اطلاعیها و ناآگاهیها را میخورند؛ کودکانی که نمیدانند در مواجهه با آزار و اذیت دیگران اعم از آشنایان دور و نزدیک و غریبهها چگونه از خود دفاع کنند. آموزشها هیچگاه در این زمینه مطرح نشده و در قالبهای سنتی اجازه تکثیر نداشتهاند. اکنون احتمال اینکه هر لحظه دخترکان و بعضا پسربچهها دچار آسیب شوند، وجود دارد، ولی ساختار آموزشی و نظام خانواده به آن حد از توانایی نرسیده که بتواند جلو این معضل را بگیرد. بنابراین وقت آن رسیده که به دور از تعصبات زمینه آگاهی بخشی به کودکان را فراهم کنیم تا آنها به راحتی در معرض سوء استفاده قرار نگیرند، چرا که اقتضای سنین کودکی اعتماد کردن و فریب خوردن است و چه بسا در صورت هدایت نکردن آنها در این دوران، با تبعات ناگواری رو به رو خواهیم شد. باید کودکان بسته به شرایط سنی راه محافظت از خودشان را یاد بگیرند و حتی بدانند که در شرایط بحرانی چگونه خود را نجات دهند. خرداد امسال دختر 14ساله روستایی در استان گلستان مورد تجاوز مرد 33ساله قرار گرفت و به علت فشارهای روحی ناشی از تجاوز به زندگی خود پایان داد. با تکرار چنین وقایعی میتوان گفت که کودکان ما قربانیان خاموشند، چرا که تا علنی شدن جنایتها زیرساختهای لازم برای جلوگیری از وقوع آنها فراهم نیست و پس از علنی شدن نیز مدتی تیتر یک حوادث شده و دوباره فراموش میشوند، بدون آنکه راه مقابله با چنین جرایمی عملیاتی شود، در حالی که باید با آموزش موثر مانع از وقوع آنها شد. از سوی دیگر، برخی صاحبنظران بر این باورند که باید چهره جنایتکاران جنسی را فاش کرده و به راحتی آنها را در سطح جامعه آزاد نگذاریم، چرا که بسیاری از جرایم به علت ناآگاهی از سابقه فرد جنایتکار رخ میدهد.
ضرورت ارائه بانک اطلاعاتی از مجرمان جنسی
رئیس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره آموزشهای درست به کودکان در مواجهه با دیگران برای اینکه مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، میگوید: آموزشها در این رابطه چندسویه است و باید منطبق با شرایط جامعه باشد. در واقع اولین و مهمترین مکان قابل اعتماد برای آموزش این مسائل مهدکودکها و مدارس در همه مقاطع تحصیلی هستند که باید به تناسب سن کودکان راهکارهایی را به آنها ارائه دهند. ثریا عزیزپناه میافزاید: اگر قرار باشد والدین به صورت مستقیم با کودکان صحبت کنند باید از آموزشهای تخصصی مطلع باشند که بتوانند به تناسب سن و شرایط اینگونه اطلاعات را در اختیار کودکان بگذارند. او اظهار میکند: باید این آموزشها با دقت داده شود، چون ما قصد ترساندن کودکان از آشنایان و غریبهها را نداریم. عزیزپناه توضیح میدهد: کودک باید با تمام مسائلی که ضروری است آشنا شود تا بتواند خودش را از سوءاستفاده بیمارانی که در همه جا پیدا میشوند، حفظ کند. او اضافه میکند: از سوی دیگر، نباید تمهیدات و توجهات را در سطح فرد و خانواده نگه داریم. باید آموزشها در شرایط فعلی گستردهتر شوند. به عبارت دیگر باید مسئولان ذیربط بانک اطلاعاتی از مجرمان جنسی به ویژه مجرمان جنسی کودکان در کشور ارائه دهند تا نظارتها جدیتر انجام گیرد. رئیس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به ماجرای آتنا اصلانی میگوید: مجرم فعلی فردی بوده که قبلا مرتکب جرم شده و هیچکس از آن مطلع نبوده است. بنابراین، این موضوع یک بخش برنامهریزی شده در سطح کلان است که باید مجرمان جنسی به ویژه مجرمان جنسی کودکان شناسایی شده و به حال خودشان رها نشوند. در واقع آنها باید تحت نظارت مراجع ذیصلاح در شهر و محلات خودشان باشند. عزیزپناه ادامه میدهد: اگر مجرمان جنسی سابقهدار که قصد ارتکاب به جرایم را دارند بدانند که تحت نظارت هستند، جرات تکرار جرایم را نخواهند داشت. او با بیان اینکه پدیده آزار جنسی مختص به ایران نیست و یک پدیده کاملا جهانی است، بیان میکند: در بسیاری از کشورها مجرمان جنسی را اهالی محل میشناسند و در بانک جرایم جنسی علیه کودکان اسمشان ثبت شده است. عزیزپناه خاطرنشان میکند: برای پیشگیری از تکرار جرایم باید حفظ آبرو و مسائل سنتی کنار گذاشته شود و مجرمان جنسی تحت نظارت باشند تا ارتکاب جرم به حداقل برسد. برای مثال اگر پدر آتنا میدانست و از قبل هشداری را شنیده بود شاید این اتفاق نمیافتد. او در مورد کیمیا، کودکی که مورد تجاوز جنسی ناپدری خود قرار گرفته بود، اضافه میکند: باید به کودکان مهارت نه گفتن را یاد بدهیم. کودکانی که در شرایط دشوار قرار میگیرند باید این جرات را پیدا کنند که به مادر خود اطلاع دهند. از سوی دیگر، باید اینگونه خانوادهها هم مطمئن باشند که از طرف مراجع ذیصلاح تحت حمایتهای مختلف قرار میگیرند. عزیزپناه تاکید میکند: اطاعت صرف از بزرگسالان ممکن است عواقبی داشته باشد، بنابراین باید کودکان در این زمینه آموزشهای لازم را ببینند. در واقع مهمترین مساله کاهش و به حداقل رساندن این جرایم است، چرا که هیچجامعهای عاری از بیماران جنسی نیست.