اکنون نوبت عرضه اولیه سهام است/ از ورود شرکتهای جدید نترسیم
چند ماهی است که شاهد عرضه اولیه در بورسها نیستیم و با وجودی که چند شرکت بزرگ و پر پتانسیل آماده ورود به بورس هستند، مسئولان مربوطه به صورت ضمنی با استدلال عدم کشش بازار از عرضه این شرکتها خودداری مینمایند.
بازار سرمایه مدت ها است که در شرایط رکودی به سر میبرد. هر شاخص و معیاری را که درنظر بگیریم، گواه این امر است و کمتر کسی از اوضاع جاری رضایت دارد.
بازدهی شاخص کل طی یکسال اخیر صرفاً 7 درصد بوده و صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، کمتر از 3 درصد بازدهی داشتهاند. حجم معاملات به شدت کاهش داشته و در اغلب روزهای معاملاتی، حجم معاملات خرد کمتر از 50 میلیارد تومان است.
رخوت و بیانگیزگی در تمام بخشهای بازار کاملاً مشهود است و به جز جمعیت اندکی از نوسانگیران و سفتهبازان، اکثریت بازار رضایتی از اوضاع ندارند. هر از گاهی سهام یا صنعتی با اقبال معاملهگران مواجه میشود، ولی این اتفاق موقتی بوده و پس از یکی دو روز به فراموشی سپرده میشود.
در این شرایط تنها سرمایهگذاران و سهامداران متضرر نمیشوند، بلکه تبعات این رکود، تمام ارکان بازار را درگیر مینماید. بسیاری از ناشران در تامین مالی از بازار سرمایه مشکل دارند، صنعت کارگزاری با زیان عملیاتی مواجه بوده و حاشیه سود فعلی این صنعت بسیاری از طرحهای توسعه را مسکوت نگاه داشته است، حجم جرایم و تخلفات افزایش داشته و سازمان بورس روزانه با حاشیههای متعددی درگیر است، حجم اختلافات به بالاترین سطح رسیده و حتی در رسانهها هم شوق و شور سابق دیده نمیشود.
در این میان هر یک از کارشناسان نظر خاصی دارند؛ عدهای چشم به راه مساعدت دولت و حمایت از بازار سرمایه بوده و عدهای شرایط فعلی را طبیعی و انعکاسی ناشی از شرایط اقتصاد ملی میدانند.
واقعیت این است که تاکنون تمام تلاشهای فعالان و مسئولان برای برون رفت از رکود، نتیجهای درپی نداشته است. متولیان بازار سرمایه از تمام اهرمهای خود برای ترغیب سرمایهگذاران به تزریق نقدینگی به بازار، استفاده نمودهاند و به موازات آن برای جلوگیری از خروج نقدینگی تلاش وافری صورت میگیرد.
در همین راستا چند ماهی است که شاهد عرضه اولیه در بورسها نیستیم و با وجودی که چند شرکت بزرگ و پرپتانسیل آماده ورود به بورس هستند، مسئولان مربوطه به صورت ضمنی با استدلال عدم کشش بازار از عرضه این شرکتها خودداری مینمایند.
البته این استدلال بر روی کاغذ صحیح است و بسیاری از کارشناسان با آن موافق هستند، چراکه در شرایطی که حجم معاملات به زحمت به 100 میلیارد تومان میرسد، تخصیص چند ده میلیارد تومان نقدینگی بازار به یک عرضه اولیه، در ظاهر به صلاح نبوده و ممکن است به عمیقتر شدن رکود دامن بزند.
این دیدگاه چندسالی است که در بازار جاری است و موجب احتیاط بورسها در عرضه شرکتها شده است. شاید این راهبرد از بدترشدن اوضاع جلوگیری نموده باشد، ولی باگذشت چند سال میتوان به این نتیجه رسید که این اقدام منجر به تغییر روند نزولی بازار نخواهد شد و بهنظر وقت آن رسیده که در اتخاذ این راهکار تجدید نظر نماییم.
شاید برخلاف اعتقاد اکثریت بازار، عرضه اولیه سهام تاثیری در تشدید رکود نداشته باشد و حتی بتواند به کاهش رکود و تغییر روند ختم شود.
نکاتی که در ادامه به آنها اشاره میشود، میتواند دلایلی باشد که بورس ها با اتکای بر آن به تغییر سیاست خود بپردازند و به نظر میرسد وقت آن رسیده که در توقیف شرکتها برای ورود به بورس تجدید نظر نشود:
1- بسیاری از سرمایهگذاران برای خرید سهام عرضه اولیه، الزاماً به فروش سهمی دیگر اقدام نمیکنند و تامین مالی چند میلیون تومانی برای این خرید، عموماً از بیرون بازار سرمایه میباشد. به ویژه که سبد سهام بسیاری از سرمایهگذاران با زیان مواجه بوده و اغلب آنها تمایلی به فروش سهام خود در قیمت پایینتر از بهای تمام شده ندارند. بنابراین عرضه اولیه میتواند به تزریق نقدینگی به بازار منجر شود.
2- سهامداران عمده که اقدام به فروش بخشی از سهام از طریق عرضه اولیه مینمایند، الزاماً وجوه حاصله را از بازار خارج نمیکنند و در برخی مواقع این وجوه صرف حمایت از سایر سهام پرتفوی میشود.
3-طبق اعلام بورس اوراق بهادار تهران، چند شرکت از جمله: سرمایهگذاری برق و انرژی غدیر، مدیریت صنعت شوینده بهشهر، بهپرداخت ملت و سرمایهگذاری کارکنان گروه مپنا، آماده عرضه اولیه در بورس هستند. این شرکتها به دلایل بنیادی پتانسیل خوبی برای رشد قیمتی داشته و همگی میتوانند ضمن عرضه موفق، سهامداران خرد را پس از مدتها با طعم سود آشتی دهند. به عنوان مثال سرمایهگذاری نفت و انرژی غدیر بهعنوان یکی از قطبهای نیروگاهی و صنعت برق، 1360 مگاوات تولید و 2500 مگاوات پروژه نیروگاهی دارد.
در ساخت این نیروگاهها شرکایی از اروپا و چین با شرکت همکاری داشته و فروش و سوآپ برق به کشورهای همسایه، موجب شده شرکت برخلاف برخی از رقبای خود با مشکل نقدینگی و وصول مطالبات مواجه نباشد. اجرای پروژههای آب شیرینکن و سرمایهگذاری در انرژیهای نو، از دیگر نقاط قوت این شرکت است و از طرف دیگر سهامدار عمده آن از فعالترین شرکتهای حقوقی بازار سرمایه بوده و همواره نسبت به سهام زیر مجموعه خود متعهد بوده است.
شرکت به پرداخت ملت، با دراختیار داشتن 34 درصد از حجم مبلغ تراکنشهای الکترونیک، رهبر بازار در صنعت پرداخت الکترونیک بوده و اعتبار برند و طرحهای توسعه شرکت، حفظ سهم بازار آن را در سالهای آتی تضمین مینماید. نزدیکترین رقیب به پرداخت، 10 درصد از سهم بازار را در اختیار دارد. در سال گذشته اولین شرکت از این صنعت وارد بورس شد.
شرکت آسان پرداخت پرشین با در دست داشتن 6 درصد از سهم بازار پرداخت الکترونیک، در حال حاضر دارای ارزش بازاری بالغ بر 2700 میلیارد تومان بوده و سهامداران آن از زمان عرضه تاکنون بیش از 180 درصد بازدهی داشتهاند. سهامدار عمده بهپرداخت بانک ملت و شرکتهای زیرمجموعه آن است که حائز رتبه اول شفافیت در بین بانکها است.
شرکت مدیریت صنعت شوینده توسعه صنایع بهشهر، مالک شرکتهای بورسی پاکسان، گلتاش و ساینا است. برندهای خاطره انگیز این هلدینگ بیش از 12 درصد از سهم بازار شوینده کشور را در اختیار دارد و زیرمجموعه آن همواره بازدهی مناسبی را برای سهامداران به ارمغان آوردهاند. این هلدینگ به غیر از زیرمجموعههای بورسی، مالک شرکتها و کارخانههای دیگری در داخل و خارج کشور بوده و چند طرح توسعه را در دستور کار دارد.
ورود هر کدام از شرکتهای مذکور به بورس میتواند علاوه بر ایجاد گردش مالی، جو رخوت انگیز این روزهای بازار سرمایه را دگرگون نماید. باید توجه داشت که در کنار سودآوری و منافع سرمایهگذاران، گردش مالی بازار هم اهمیت داشته و تصمیم بورس در اقدام به عرضه اولیه میتواند بر این موارد تاثیر مثبتی داشته باشد و حتی منجر به تغییر روند فرسایشی و نزولی بازار شود.
* قائم مقام دبیر کل کانون کارگراران بورس اوراق بهادار