x
۱۹ / تير / ۱۳۹۶ ۱۰:۳۰
در گفت‌وگو با داود هرمیداس باوند بررسی شد:

توتال یک معرف معتبر برای ایران است / ترکیه از بحران کشورهای عربی سوءاستفاده می‌کند

توتال یک معرف معتبر برای ایران است / ترکیه از بحران کشورهای عربی سوءاستفاده می‌کند

آیا قرارداد ایران با غول نفتی توتال را می‌توان آغاز دوران پسابرجام نام نهاد؟ این قرارداد چه پیامدهایی برای دولت آقای روحانی به همراه خواهد داشت؟ آیا سیاست خارجی دولت آقای روحانی باید در چهار سال آینده نسبت به چهار سال گذشته تغییر کند؟ آیا بحران به‌وجودآمده بین قطر و کشورهای عربی در کوتاه‌مدت حل‌شدنی است؟

کد خبر: ۲۰۴۸۷۶
آرین موتور

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای پاسخ به این سوالات و مهم‌ترین اتفاقات بین‌المللی با دکتر داود هرمیداس باوند، دیپلمات سابق و استاد برجسته دانشگاه، گفت‌وگو کردیم. دکتر باوند معتقد است: «آمریکا به شکل‌های مختلف به دنبال تصویب تحریم‌های جدیدی علیه ایران است که ممکن است زمینه فعالیت را برای شرکت‌های بزرگ بین‌المللی با ایران محدود کند. در نتیجه شرکت توتال برای جلوگیری از تأثیر این تحریم‌ها در روابط خارجی تصمیم گرفته با ایران در زمینه فعالیت‌های اقتصادی همکاری خود را آغاز کند تا دیگر شرکت‌های خارجی نیز بتوانند در این زمینه با ایران همکاری کنند. نکته مهم در این زمینه این است که اگر شرکت توتال موفق شود در طول مدت همکاری خود با ایران به اهداف خود برسد و ایران بتواند شرایط مناسبی را برای این همکاری مهیا کند شرکت‌های خارجی دیگر نیز می‌توانند همکاری خود را با ایران آغاز کنند. در نتیجه شرکت توتال می‌تواند یک معرف معتبر برای ایران در عرصه مراودات بین‌المللی باشد.» در ادامه متن این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید.

مهم‌ترین پیامدهای قرارداد شرکت توتال با ایران چیست؟ آیا این قرارداد می‌تواند نقطه شروع دوران پس از برجام نام بگیرد؟

هنگامی که در دولت بیل کلینتون تحریم‌های «داماتو» یا تحریم‌های مضاعف علیه ایران به تصویب رسید فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی عنوان کردند که این تحریم‌ها برخلاف مقررات سازمان تجارت جهانی است. این قانون شرکت‌های خارجی را نسبت به‌ سرمایه‌گذاری در ایران محدود می‌‎کرد و در راستای اجرایی شدن این محدودیت‌ها، شرکت‌ها مجاز نبودند بالای 40میلیون دلار سرمایه‌گذاری کنند و اگر از این قانون تخطی می‌کردند آنگاه با تحریم‌های مضاعفی روبه‌رو می‌شدند. به همین دلیل نیز بین کشورهای اروپایی و آمریکایی در این زمینه اختلاف به وجود آمد. در دوران اصلاحات هم این قانون اجرایی شد، اما در همان زمان اتحادیه اروپا نسبت به تصویب چنین قانونی موضع مخالف گرفت و آن را خلاف قوانین بین‌المللی مانند تجارت جهانی دانست. با این وجود پس از این تحریم‌ها، تحریم‌هایی جدیدی نیز نسبت به ایران صورت گرفت که اغلب آنها به دلیل پرونده هسته‌ای ایران بود. در شرایط کنونی که کشور مسأله برجام را پشت سر گذاشته و آقای روحانی نیز موفق شده برای بار دوم به ریاست‌جمهوری دست پیدا کند، دولت به جذب سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال آن به تکنولوژی داخلی نیاز دارد. این در حالی است که آمریکا نیز به شکل‌های مختلف به دنبال تصویب تحریم‌های جدیدی علیه ایران است که ممکن است زمینه فعالیت را برای شرکت‌های بزرگ بین‌المللی با ایران محدود کند. در نتیجه شرکت توتال برای جلوگیری از تأثیر این تحریم‌ها در روابط خارجی تصمیم گرفته با ایران در زمینه فعالیت‌های اقتصادی همکاری خود را آغاز کند تا دیگر شرکت‌های خارجی نیز بتوانند در این زمینه با ایران همکاری کنند. نکته مهم در این زمینه این است که اگر شرکت توتال موفق شود در طول مدت همکاری خود با ایران به اهداف خود برسد و ایران بتواند شرایط مناسبی را برای این همکاری مهیا کند شرکت‌های خارجی دیگر نیز می‌توانند همکاری خود را با ایران آغاز کنند. در نتیجه شرکت توتال می‌تواند یک معرف معتبر برای ایران در عرصه مراودات بین‌المللی باشد. براساس اظهارات مسئولان نیز 70درصد سود این قرارداد به ایران و 30درصد به شرکت توتال خواهد رسید. در نتیجه این قرارداد به صورت آگاهانه و با نگاهی بلندمدت بسته شده است. نکته مهم در این زمینه این است که قرارداد شرکت توتال به عنوان یکی از مهم‌ترین شرکت‌های بین‌المللی با ایران تردیدهای دیگر شرکت‌های بین‌المللی را در زمینه همکاری با ایران از بین می‌برد. این یک واقعیت مهم است که ایران فاقد تکنولوژی پیشرفته در زمینه استخراج نفت و پتروشیمی است و در این زمینه نیاز به همکاری با کشورهای پیشرفته وجود دارد. متأسفانه عده‌ای که از این وضعیت سود می‌برند با قرارداد ایران با توتال شروع به جنجال‌سازی و هیاهو کرده‌اند که این قرارداد استعماری است. این در حالی است که این قرارداد به هیچ عنوان ماهیت استعماری ندارد و یک قرارداد دوطرفه برای پیشرفت کشور است.

قرارداد ایران و شرکت توتال چه تأثیری بر فضای پس از برجام خواهد گذاشت؟ آیا این قرارداد می‌تواند مسائل آسیب‌زننده به برجام را به حاشیه براند؟

بدون شک قرارداد ایران با شرکت توتال یک نقطه عطف در دوران پسابرجام به شمار خواهد آمد. با این وجود در شرایط کنونی آمریکا به دنبال تحریم‌های جدیدی علیه ایران است که این مسأله سبب ترس و تردید شرکت‌های خارجی در زمینه مراوده اقتصادی با ایران است. این در حالی است که اغلب شرکت‌های مهم بین‌المللی نیز ارتباطات گسترده‌ای در زمینه اقتصادی با ایالات متحده آمریکا دارند. در نتیجه شرکت‌های بین‌المللی منتظر هستند که ببینند وضعیت تحریم‌های آمریکا علیه ایران به کجا خواهد رسید. با این وجود قرارداد شرکت توتال با ایران به بسیاری از تردیدهای شرکت‌های بین‌المللی در زمینه ارتباط با ایران پایان داده است. در نتیجه قرارداد ایران و توتال از بسیاری جهات دارای اهمیت است. دولت آقای روحانی اگر قصد دارد به مطالبات اقتصادی دولت که در قضاوت کلی درباره دولت تأثیرگذار است، پاسخ بدهد، باید بتواند با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و همچنین حمایت از تولید داخلی به اقتصاد کشور رونق بدهد تا بتواند رضایت مردم را به دست بیاورد. نکته مهم در این زمینه این است که اگر شرکت توتال به هر شکلی از همکاری با ایران عقب‌نشینی کند، دیگر شرکت‌های بین‌المللی نیز دیگر حاضر نیستند با ایران همکاری کنند و این مسأله در آینده برجام و همچنین اقتصاد کشور تأثیر منفی خواهد گذاشت.

آسیب‌شناسی شما از وضعیت سیاست خارجی دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته چیست؟ سیاست خارجی دولت آقای روحانی در چهار سال آینده باید چه تغییراتی در خود به وجود بیاورد؟

یکی از مهم‌ترین عواملی که در انتخابات ریاست‌جمهوری مردم از آقای روحانی حمایت کردند، این بود که ایشان در شعارهای انتخاباتی خود عنوان می‌کردند به دنبال تعامل مثبت با جهان و ارتقای جایگاه ایران در سطح بین‌المللی هستند. این در حالی است که دولت آقای روحانی در چهار سال گذشته و همچنین در آینده با چالش مطالبات اقتصادی مردم مواجه خواهد بود. در نتیجه آقای روحانی باید به دنبال سیاست درهای باز در عرصه بین‌المللی باشد و تلاش کند با اعتدال و عقلانیت زمینه ورود سرمایه‌گذاری‌های خارجی را به کشور فراهم کند. آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که مشکلات اقتصادی پیامدهای بسیار ناگواری مانند بیکاری، طلاق، افزایش جرایم و همچنین مشکلات روحی و روانی بسیاری برای مردم ایران به همراه داشته است و به همین دلیل باید در تحقق مطالبات اقتصادی مردم تلاش بیشتری از خود نشان بدهد. متأسفانه برخی که در انتخابات شکست خورده‌اند و از نتیجه انتخابات عصبانی هستند، تلاش می‌کنند به شکل‌های مختلف با ایجاد هیاهو و جنجال در مسیر حرکت دولت آقای روحانی سنگ‌اندازی کنند. برای مثال کسانی به انتقاد از قرارداد ایران و توتال پرداخته‌اند که جای تأمل زیادی دارد. مردم ایران باید این نکته را در نظر بگیرند که جذب سرمایه‌گذاری خارجی یکی از عوامل اصلی توانمندی دولت در زمینه پاسخ به مطالبات اقتصادی مردم خواهد بود. در نتیجه هرچه دولت آقای روحانی تلاش کند سرمایه‌های بیشتری را جذب کشور کند بیشتر می‌توان به مرتفع شدن مشکلات مردم امیدوار بود. نکته دیگر اینکه آقای روحانی به همان اندازه که در مقابل مردم باید پاسخگو باشند باید در مقابل تاریخ نیز پاسخگو باشند. آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشند که چهار سال آینده آخرین فرصت برای ایشان است و دیگر دوران ریاست‌جمهوری تمدید نخواهد شد. در نتیجه باید تلاش کنند تا آنجا که امکان دارد در جذب سرمایه خارجی و ارتباط با کشورهای جهان تلاش کنند. با این وجود آقای روحانی باید متناسب با شرایط جدید جهانی و منطقه‌ای سیاست خارجی خود را در چهار سال آینده تغییر بدهد. به هر حال سیاست خارجی ایران در چهار سال گذشته بیشتر معطوف به حل پرونده هسته‌ای و برجام بود. این در حالی است که در شرایط کنونی وضعیت منطقه تغییر کرده و دولت نیز از مسأله برجام رهایی پیدا کرده است. در نتیجه دولت آقای روحانی باید در زمینه سیاست خارجی خود برای چهار سال آینده تجدیدنظر کند.

به نظر شما کادر مدیریتی وزارت‌خارجه نیز نیاز به تغییر دارد؟

به نظر من آقای ظریف یکی از دیپلمات‌های کارآمد و توانمند کشور است و در چهار سال گذشته کارنامه موفقی از خود به جا گذاشته‌اند. در نتیجه نیاز به تغییر ایشان در چهار سال آینده نیست و در شرایط فعلی ایشان شایسته‌ترین فرد برای سکانداری وزارت امورخارجه است.

بحران کشورهای عربی با توجه به پاسخ منفی قطر به کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس تا چه زمان ادامه پیدا خواهد کرد؟

به نظر من بحران بین کشورهای عربی در کوتاه‌مدت حل نخواهد شد و این مسأله ممکن است در آینده نیز ادامه پیدا کند. به هر حال در روابط بین‌المللی تا زمانی که بحران بین دو یا چند کشور به وجود نیامده، می‌توان به آینده خوش‌بین بود، اما زمانی که تنش به وجود بیاید حل کردن آن بستگی به شدت آن تنش متغیر خواهد بود. از طرفی عربستان و مصر و امارات به‌طور کلی با قطر قطع ارتباطات زمینی دریایی و هوایی کردند و از طرفی عمان و کویت موضع میانه را نگه داشتند؛ بنابراین تنها یک کشور از شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس با قطر قطع رابطه کردند و این وحدت و ناتوی عربی را مورد سوال جدی قرار می‌دهد. به نظر من ایران نباید به این مسأله واکنش‌های عجولانه نشان دهد و بهتر است مشکلات، مسالمت‌آمیز‌تر و با گفت‌وگو حل‌و‌فصل شود. بدون شک قطر نیازمندی‌هایی برای راه‌های هوایی و غذا خواهد داشت که احتمالا از طریق ایران و ترکیه این نیازمندی‌ها تأمین خواهد شد. ایران باید خیلی دست به عصا حرکت کند، همان‌طور که آنها ناشیانه برخورد کردند ایران نباید واکنش‌هایی نشان دهد که از این اختلاف خوشحال است. از سوی دیگر درست است که مصر محور کشور‌های عربی است، اما قطع روابط آن با قطر اثرات زیادی برای قطر ندارد، بلکه عربستان و امارت مهم هستند. از طرفی با توجه به اینکه آمریکایی‌ها در قطر پایگاه دارند، این پایگاه یک نوع تضمین برای قطر است؛ بنابراین قطر مایل است این پشتوانه از بین نرود و آمریکا با میانجی‌گری از عربستان و امارات بخواهد از این اقدامات دست بردارند. موضعگیری قطر و سکوت عمان برای عربستان بسیار سنگین بود و همین مساله موجب شده است تا آنها دست به اقدامات تلافی‌جویانه و قهری بزنند و احتمالا در این راستا، قطر از شورای همکاری کشورهای خلیج‌فارس اخراج خواهد شد. تشکیل ناتوی عربی و جلب نظر موافق آمریکا در اجلاس ریاض، دستاورد بزرگی برای عربستان سعودی و برخی از هم‌پیمانان او مانند امارات محسوب می‌شد، اما موضعگیری امیر قطر به سود ایران موجب شد تا این ائتلاف‌ نورس، در نطفه و در همان لحظه شکل‌گیری با خلل‌هایی روبه‌رو باشد و شیرینی این موفقیت را برای ریاض تلخ کند. عمان نیز به همراه قطر نسبت به ایجاد این ائتلاف ضد ایرانی مواضع متفاوتی داشت و مخالف آن بود و به همین خاطر، در این باره سکوت کرد. این سکوت و آن موضع مخالف نشان از خلل در این ائتلاف و عدم شکل‌گیری اجماع و وحدت علیه ایران در دنیای عرب محسوب می‌شود و همین مساله موجب شد تا بسیاری نسبت به پیروزی عربستان با دیده تردید نگاه کنند. نکته مهم دیگر اینکه در آینده‌ای نزدیک و پس از فروکش کردن این ماجرا، برخی کشورهای عربی موضعگیری‌های نسبتا مشابهی با قطر خواهند داشت که در این راستا می‌توان به کویت، الجزایر و عراق اشاره کرد. همچنین بسیاری از کشورهای آفریقایی نیز موضعگیری خصمانه‌ای علیه قطر نخواهند داشت.

در این شرایط، مواضع ترکیه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من ترکیه از این بحران به سود خود سوء استفاده کرده و تلاش می‌کند در این زمینه هم به سود اقتصادی دست پیدا کند و هم اینکه جایگاه خود را در منطقه مستحکم‌تر از گذشته کند. موضع فعلی ترکیه مبنی بر عجله نکردن برای دخالت در مشکلات میان طرف‌های درگیر در بحران و حل‌و‌فصل بحران از طریق گفت‌وگوست و آنکارا ابراز امیدواری کرده که این بحران در اسرع‌وقت به پایان برسد و تلاش‌های امیر کویت برای میانجی‌گری در این زمینه مثمر ثمر واقع شود. ترکیه نمی‌تواند در جبهه‌ای قرار گیرد که در تلاش برای محاصره قطر است و از طرفی هم نمی‌تواند که بی‌طرفانه عمل کند و نقش تماشاچی در این بحران را داشته باشد، زیرا دوحه از مهم‌ترین هم‌پیمانان آنکارا در منطقه است و نقطه‌نظرات دو کشور و مواضع آنان درخصوص مسائل مهم تقریبا مشابه است؛ چنان‌که امیر قطر و دولت این کشور اولین کسانی بودند که وقتی این کشور حدود یک سال پیش در معرض کودتا قرار گرفت، درکنار مردم ترکیه ایستادند. لحن مسئولان ترکیه علیه محاصره قطر از زمان شروع بحران شدید نبوده است، اما این بدان معنا نیست که ترکیه ممکن است از حمایت قطر دست بردارد و این مساله را می‌توان در سخنان رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، مشاهده کرد که عنوان کرده است: ترکیه بر این باور است که مجازات‌های اعمال‌شده علیه قطر از سوی برخی کشورهای عربی درست نیست. به نظر من ترکیه در بحران به‌وجودآمده بین قطر و کشورهای عربی تلاش می‌کند رفتاری کجدار و مریز از خود نشان بدهد و از موضع تند و صریح نسبت به این مسأله که موجب تشدید این بحران شود، خودداری خواهد کرد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x