![توضیحات مهم مهاجرانی درباره مذاکره ایران با آمریکا توضیحات مهم مهاجرانی درباره مذاکره ایران با آمریکا](/files/fa/news/1403/11/22/8143201_943.jpg)
ایران با ترامپ چه خواهد کرد؟/ پیشبینی سناریوهای مختلف رابطه ایران با آمریکا
![ایران با ترامپ چه خواهد کرد؟/ پیشبینی سناریوهای مختلف رابطه ایران با آمریکا ایران با ترامپ چه خواهد کرد؟/ پیشبینی سناریوهای مختلف رابطه ایران با آمریکا](/files/fa/news/1403/11/21/8142045_281.png)
آینده روابط ایران و آمریکا ظریف است. این رابطه با سابقه خصومت و بی اعتمادی شکل گرفته است. علیرغم آن که "مسعود پزشکیان" تمایل محتاطانهای برای تعامل با آمریکا از خود نشان میدهد، میراث دولت ترامپ کماکان یک مانع مهم در این مسیر محسوب میشود. در چنین وضعیتی، اتخاذ صبر استراتژیک و دیپلماسی دقیق از اهمیت بالایی برخوردار است اگرچه ممکن است تنشها افزایش یابد.
به گزارش اقتصادآنلاین، "مرکز مطالعات الجزیره" نهادی پژوهشی و غیرانتفاعی که در سال ۲۰۰۶ به عنوان بازوی تحقیقاتی شبکه رسانهای الجزیره در قطر تأسیس شد در مقالهای تحلیلی درباره چشم انداز روابط ایران و آمریکا به چالشها و فرصتهای پیش رو پرداخته است.
پیشینه دولت ترامپ مانعی بر سر راه تعامل ایران و آمریکا
این مرکز تحقیقاتی قطری با اشاره به آن که پیشینه اقدامات دولت اول ترامپ در قبال ایران به مانعی در مسیر تعامل دو کشور تبدیل شده است مینویسد:"دولت ترامپ از لحاظ تاریخی موضعی سخت گیرانه علیه ایران اتخاذ کرده و تحریمهای اقتصادی شدیدی را اعمال کرده است. او میراثی از رفتارهای بسیار خصمانه را با خود به همراه دارد. خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی نقطه عطف مهمی در روابط ایران و آمریکا بود. این اقدام نه تنها روابط دیپلماتیک را تیره و تار کرد، بلکه به اعمال مجدد تحریمهای شدید اقتصادی با هدف فلج کردن اقتصاد ایران انجامید. کارزار فشار حداکثری ترامپ با هدف منزوی کردن ایران از نظر اقتصادی و سیاسی وضعیت را بیش از پیش تشدید کرد. ترور ژنرال "قاسم سلیمانی" در ژانویه ۲۰۲۰ میلادی اقدامی تحریک آمیز بود که منجر به خشم گسترده مقامهای ارشد ایران و تشدید تنشها در منطقه شد. این اقدامات تأثیری ماندگار بر روان ایرانیان گذاشته و خاطرات این اقدامات هنوز تازه است. با توجه به این تاریخچه، ایرانیان اکنون با چالش دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ مواجه هستند. با تغییر قدرت در کاخ سفید، ایران از نظر دیپلماتیک مزایای بالقوه تعامل را در مقابل خطرات درگیری میسنجد".
آیا تهران به دنبال مذاکره با آمریکا و یافتن نقاط اشتراک خواهد بود؟
این مرکز مطالعاتی در ادامه درصدد پاسخ به پرسشهایی مهم برآمده و مینویسد:"آیا تهران به دنبال مذاکره با آمریکا و یافتن نقاط اشتراک خواهد بود؟ اگر چنین است، چگونه امکان پذیر خواهد شد؟ یا این که آیا ایران موضع سرسختانه تری اتخاذ خواهد کرد و برای رویارویی مجدد آماده میشود؟ مقامهای ایرانی در شریط کنونی اعلام میکنند که براساس رفتار دولت جدید آمریکا سیاستهای خود در قبال آن دولت را تنظیم خواهند کرد. ممکن است در این رویکرد محتاطانه، طیف وسیعی از احتمالات وجود داشته باشد: یک احتمال میتواند شامل مذاکره مجدد برای یک توافق جدید با ایران، به طور بالقوه فراتر از پرونده هستهای باشد و احتمال دیگر حفظ تحریمها تحت "کارزار فشار حداکثری ۲. همچنین، سناریوی خطرناکتر رویارویی مستقیم میان ایران و آمریکا نیز وجود دارد.
ایران در حال بررسی سناریوهاست
مرکز تحقیقاتی "الجزیره" در ادامه با اشاره به این که به نظر میرسد ایران اکنون در حال بررسی سناریوهای مختلف است مینویسد:"ایران راهبردهای متقابل خود را بر اساس چندین ملاحظه کلیدی طراحی خواهد کرد. نخست آن که نخبگان سیاسی ایران اکنون به خوبی نسبت به نیاز به ارزیابی مجدد پویا و عملگرایانه سیاستهای منطقهای در پرتوی واقعیتهای جدید ژئواستراتژیک آگاهی دارند. این به عنوان بخشی از راهبردی است که حتی پیش از افزایش تنشها در غرب آسیا آغاز شد. این امر مستلزم تقویت اتحاد ایران با کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهای برای ایجاد یک محیط باثبات و حمایت کننده است. دوم آن که از آنجایی که چالشهای اقتصادی پیش روی ایران قابل توجه هستند، دولت آن کشور تمایل دارد تا با جستجوی راههایی برای کاهش تأثیر تحریمها، تقویت تولید داخلی و بررسی فرصتهای تجاری جدید، بر رفع مشکلات اقتصادی در داخل کشور تمرکز کند. سوم آن که با رسیدن تنشها به سطوح بیسابقه و حملات متقابل ایران و اسرائیل علیه یکدیگر در سال گذشته میلادی، تهران نمیتواند احتمال تبدیل شدن به هدف بعدی اسرائیل پس از لبنان و سوریه را نادیده بگیرد. این امر نه تنها حفظ، بلکه به طور بالقوه افزایش قدرت نظامی برای جلوگیری از تجاوز و حفظ حاکمیت را برای مقامهای ایرانی ضروری میسازد. ملاحظه دیگر در این زمینه آن است که روابط ایران و آمریکا نمیتواند در خلاء احیا شود. کاهش تنشها بین دو طرف میتواند راه را برای تغییرات اقتصادی و سیاسی مهم، نه تنها در داخل ایران، بلکه در سراسر غرب آسیا هموار کند. کاهش خصومتها میتواند به یک ایران باثباتتر و مرفهتر منجر شود، که به نوبه خود ممکن است بر رقابتها و اتحادهای منطقهای تأثیر بگذارد. یک تغییر بالقوه در موازنه قدرت ممکن است محاسبات ژئواکونومیک منطقهای را تغییر دهد و به طور شگفت انگیزی به نفع برخی از بازیگران و به ضرر برخی دیگر از بازیگران تمام شود. بر این اساس، جای تعجبی ندارد که بازیگرانی غیر از ایران و ایالات متحده به دنبال تأثیرگذاری بر روابط دوجانبه آن دو کشور هستند".
دولت ایران چه سناریوهایی را در مواجهه با آمریکا در نظر خواهد گرفت؟
مرکز مطالعات الجزیره با اشاره به سناریوهای احتمالی که ایران در مواجهه با آمریکا در نظر میگیرد به موارد ذیل پرداخته است:
مذاکرات مستقیم با آمریکا
این مرکز مطالعاتی با اشاره به این که پزشکیان در موارد متعددی از تمایل خود برای گفتوگو با ایالات متحده به ویژه با دولت جدید ترامپ سخن گفته مینویسد: "بارزترین نمونه آن زمان بود که او در مصاحبه با شبکه تلویزیونی آمریکایی "ان بی سی" درست چند روز پیش از مراسم تحلیف ترامپ از آمادگی برای مذاکره با آمریکا سخن گفت. این اقدام همراه با اظهارات مشابه دیپلماتهای ارشد ایرانی، ممکن است بر آمادگی ایران برای کشف راههای دیپلماتیک و احتمالاً بهبود روابط تیره و تار شده با ایالات متحده تأکید کند. با این وجود، صحبت از مذاکره با آمریکا جنجالها و انتقادهای قابل توجهی را در داخل ایران برانگیخته است. بخشی از نظام سیاسی ایران به هرگونه تلاش برای مذاکره با دیده بدگمانی و تردید عمیق مینگرند. آن طیف استدلال میکند که تجارب گذشته با ایالات متحده نشان داده است که چنین گفتوگوهایی اغلب منجر به افزایش فشار و تقاضا و نه همکاری واقعی و منافع ملموس میشود. این تفسیر ممکن است نشان دهنده اختلاف نظر بین مقامهای نظام سیاسی ایران یا به تعبیر ویتگنشتاینی یک "بازی زبان" باشد. "لودویگ ویتگنشتاین" استدلال میکرد که یک کلمه یا حتی یک جمله صرفا در نتیجه "قاعده" "بازی" معنی پیدا میکند. در هر صورت، به نظر میرسد تهران منتظر حرکت بعدی دولت ترامپ است. همچنین، این ادعا مطرح شده که ایران پس از مواجهه با حملات اخیر اسرائیل علیه نیابتیهای خود در منطقه ممکن است احساس کند در موقعیت قوی قرار ندارد و این ذهنیت میتواند زمان را برای تهران به منظور آغاز گفتوگو نامناسب سازد، زیرا ممکن است خود را در موقعیت مذاکره کننده در موضع آسیب پذیری قلمداد کند. در نتیجه چنین ذهنیتی در میان بخشی از مقامهای ایرانی این استدلال مطرح میشود که شرکت در مذاکرات در حال حاضر میتواند اهرم استراتژیک ایران را تضعیف کند و دشمنان آن کشور را جسور سازد. پزشکیان این استدلال را قبول ندارد و معتقد است ایرانن در موضع ضعف قرار نگرفته است".
سه ملاحظه کلیدی در صورت وجود اراده برای تعامل ایران و آمریکا
مرکز مطالعاتی "الجزیره" در ادامه اشاره میکند اگر قصد واقعی برای مشارکت در مذاکرات مستقیم معنادار میان ایران و آمریکا وجود داشته باشد در نظر گرفتن سه ملاحظه امری کلیدی است:"نخست آن که با استناد به تجربیات قبلی، بهویژه در جریان مذاکرات برجام، عاقلانه است که هر دو طرف این مذاکرات را پشت درهای بسته انجام دهند. علنی کردن بحثها میتواند به کاهش فشارهای خارجی کمک کند و امکان تبادلات صریح و سازندهتر را فراهم کند. دوم آن که فقدان اعتماد بین ایالات متحده و ایران مانع مهمی برای موفقیت در مذاکرات است. نارضایتیهای تاریخی، توافقهای شکسته شده و سوء ظنهای متقابل باعث ایجاد بی اعتمادی عمیق بین دو طرف شدهاند. سوم آن که برای ایجاد مبنایی به منظور مذاکرات موفق ضروری است که گرهها تک به تک باز شوند. رویکرد گام به گام که منجر به گفتوگوها و راه حلهای جامع میشود، در دستیابی به توافقهای پایدار مؤثرتر خواهند بود. علیرغم آن که پرداختن به مسائل انفرادی به صورت گام به گام اهمیت دارد، برخورداری از یک چارچوب فراگیر مورد توافق دوجانبه که مذاکرات را هدایت میکند، به همان اندازه امری ضروری است".
مذاکرات همراه با میانجی
این مرکز تحقیقاتی با اشاره به این که گفتوگوهای غیرمستقیم، که توسط واسطهها و کانالهای پشتیبان تسهیل میشود، هنوز یک جایگزین مناسب البته نه لزوماً به همان اندازه محتمل برای مذاکرات مستقیم بین ایالات متحده و ایران در دولت جدید ترامپ هستند، مینویسد:"آن شیوهها میتوانند به ایجاد یک محیط کمتر مشاجرهآمیز کمک کنند، و به هر دو طرف اجازه میدهند تا مواضع و نگرانیهای خود را بدون فشار فوری ناشی از تعاملات مستقیم با یکدیگر در میان بگذارند و تمرکز هر دو طرف بر روی موضوعات اساسی را تسهیل میکنند. مزیت دیگر مذاکرات همراه با میانجی آن است که در صورت شکست خوردن مذاکرات در مقایسه با مذاکرات مستقیم پیامدهای کم تری به همراه خواهد داشت. اگر مذاکرات نتیجه فوری به همراه نداشته باشد، مشارکت یک میانجی میتواند به مدیریت انتظارات و جلوگیری از شکست کامل ارتباطات کمک کند. علاوه بر این، گفتوگوهای همراه با میانجی میتواند به عنوان گامی مقدماتی برای ایجاد چارچوبی به منظور مذاکرات مستقیم آینده برای ترمیم روابط طولانیمدت بین ایران و ایالات متحده باشد".
نتیجه سناریوی "نه گفتوگو، نه جنگ" مشخص نیست
این مرکز تحقیقاتی در ادامه با اشاره به این که اکنون به نظر میرسد نتیجه سناریوی "نه گفتوگو و نه جنگ" نامشخص باشد مینویسد:"ماهیت غیر قابل پیش بینی فزاینده تحولات در غرب آسیا نشان میدهد کمتر احتمال دارد این سناریو پیروز شود، و ضرورت مذاکرات با هدف اجتناب از درگیریهای بیشتر در منطقه و حتی فراتر از آن را برجسته میکند. از سوی دیگر، احتمال دوام چنین سناریویی بیشتر به نظر میرسد، زیرا ایران باید با احتیاط بیشتری با کارتهایی که در اختیار دارد بازی کند و این احتیاط، تهران را به مذاکرهکنندهای محتاطتر از گذشته تبدیل میکند".
زمان نامحدود نیست و چشم انداز ژئوپولیتیک دائما در حال تغییر است
این مرکز مطالعاتی با اشاره به آن که پنجره ارزیابی متقابل اهداف و نیات طرف مقابل برای ایران و آمریکا به زودی بسته خواهد شد، مینویسد:" قابل درک است که ایران و ایالات متحده ممکن است بخواهند از بیش از حد مشتاق یا عجول نشان دادن خود برای آغاز مذاکرات اجتناب ورزند، زیرا هر دو طرف احتمالاً درگیر ارزیابی دقیق نیات و تواناییهای یکدیگر هستند. این ارزیابی متقابل امری حیاتی است و هر دو طرف نیاز به زمان برای تنظیم مجدد استراتژیهای خود را تشخیص میدهند. این دوره ممکن است تعاملات غیرعلنی را تسهیل کند که میتواند زمینه را برای مذاکرات رسمی فراهم سازد. با این وحود، زمان نامحدود نیست. چشم انداز ژئوپولیتیک دائماً در حال تغییر است و پنجره تعامل معنادار ممکن است دیر یا زود بسته شود. از آنجایی که هر دو طرف در حال گذر از میانه این وضعیت مخاطره آمیز هستند، باید کاملاً آگاه باشند که تأخیر در تصمیم گیری میتواند تنش را تشدید کرده یا به خطای محاسباتی منجر شده و در نهایت چشم انداز حصول یک راه حل دیپلماتیک موفق را کاهش دهد".
نمیتوان ظرفیت بالقوه رویارویی بیشتر میان ایران و آمریکا را نادیده گرفت
این مرکز مطالعاتی با اشاره به این که تشدید موضع گیری نظامی، تشدید تحریمهای اقتصادی و دخالت بازیگران منطقهای مانند اسرائیل میتواند تنشها را به میزان قابل توجهی افزایش دهد مینویسد:"ایران در واکنش به چنین وضعیتی میتواند تاکتیکهای تهاجمیتری را اتخاذ کند و خطر اشتباه محاسباتی و پیامدهای ناخواسته را افزایش دهد. ماهیت ناپایدار این تعاملات، با امکان تشدید سریع به یک درگیری گستردهتر، وضعیت را متزلزل میسازد. همان طور که "بروس ریدل" کارشناس مسائل امنیتی به درستی اشاره کرده است:"آغاز درگیری با ایران آسان و پایان دادن به آن بسیار دشوار خواهد بود".
نیاز به صبر استراتژیک و ابراز تمایل برای کشف راههای دیپلماتیک در مسیر پیش رو
مرکز مطالعاتی "الجزیره" در بخش پایانی مقاله تحلیلی خود مینویسد:"ایران و آمریکا نیازمند صبر استراتژیک و تمایل به کشف راههای دیپلماتیک و در عین حال آماده شدن برای احتمال افزایش تنش هستند. از آنجایی که هر دو کشور اهداف و تواناییهای یکدیگر را ارزیابی میکنند، پنجره برای تعامل معنادار باز است، اما نه به طور نامحدود. مخاطرات زیاد هستند و نتایج نامشخص میباشند. با این وجود، ظرفیت بالقوه برای آغاز فصل جدیدی در روابط ایران و ایالات متحده ممکن است در دسترس باشد. این امر مشروط به اقدامات و تصمیمات هر دو طرف در ماههای آینده است".