کشف راز قتل تاجر در پی تحقیقات دو ساله/ پسر یکی از تاجران عامل جنایت بود
تحقیقات در پرونده قتل تاجری که قربانی اختلاف مالی ۴ میلیاردی شرکای خود شده بود، اسرار این جنایت را فاش کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، پاییز سال ۱۴۰۱ آتشنشانان در جریان حریق در خانهای مسکونی در پایتخت قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. آنها پس از مهار آتش با پیکر سوخته صاحبخانه مواجه شدند که در ادامه مشخص شد بر اثر اصابت ضربات جسمی سخت به سرش به قتل رسیده است.
بررسیها نشان میداد که آتشسوزی عمدی بوده و قاتل یا قاتلان بعد از جنایت اقدام به آتش زدن خانه کردهاند تا حادثه را آتشسوزی جلوه دهند.
کارآگاهان همچنین متوجه شدند که مقتول در زمینه تجارت فلزات فعالیت داشت اما به نظر میرسید با کسی خصومت و دشمنی نداشته است.
تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه بعد از گذشت دو سال یکی از دوستان مقتول، از کانادا به ایران برگشت و سرنخ اصلی را در اختیار تیم جنایی قرار داد. او گفت آخرین بار که تلفنی با مقتول حرف زده بود، وی گفته بود که با دو نفر از شرکایش دچار اختلاف مالی شده است. با این اظهارات، دو تاجر که با مقتول شریک بودند، بازداشت شدند. آنها در نهایت لب به اعتراف گشودند و اسرار قتل شریکشان را فاش کردند. یکی از تاجران گفت نقشه آنها برای رسیدن به بدهی شان، سرقت بوده اما سارقی که اجیر کردند، مرتکب قتل شد. او می گفت که با مقتول معامله ای انجام دادند که او مبلغ ۴ میلیارد تومان به آنها بدهکار شده بود. این دو مرد طلبکار در ادامه گفتند که برای رسیدن به طلبشان، سارقی اجیر کرده اند تا به خانه وی دستبرد بزند اما لحظه آخر مقتول رسیده و سارق اجیر شده، ناچار شده، جان مرد بدهکار را بگیرد.
حقایق تازه
در این شرایط دو تاجر بازداشت شدند و تحقیقات برای بازداشت سارق اجیر شده آغاز شد اما در ادامه بررسی ها حقایق تازه ای از این پرونده جنایی به دست آمد؛ حقایقی که نشان می داد پای سارق اجیر شده در میان نیست بلکه جنایت از سوی پسر یکی از تاجران اتفاق افتاده است. آنطور که تحقیقات تازه تیم جنایی و اقدامات اطلاعاتی نشان می داد، تاجران داستان خیالی ساختند تا پلیس را گمراه کنند اما در نهایت دستشان رو شد. در این شرایط بود که دستور بازداشت پسر یکی از تاجران صادر شد.
اعتراف
پسر جوان بازداشت شد و اگرچه اصرار بر بیگناهی داشت اما وقتی با شواهد و مدارکی که علیه وی وجود داشت، روبه رو شد لب به اعتراف گشود و اسرار قتل را فاش کرد. او گفت: من هم با پدرم در زمینه تجارت کار می کردم. وقتی شنیدم مقتول به پدرم بدهکار است و هرچه پدرم به او گوشزد می کند، وی حاضر به پرداخت بدهی اش نیست، عصبانی شدم. تصمیم گرفتم به سراغش بروم و هرطور شده، طلب پدرم را از او پس بگیرم. وی ادامه داد: روز حادثه به خانه مقتول رفتم و با او درگیر شدم. سپس کاغذی آتش زدم و تهدیدش کردم خانه را به آتش می کشم. او اما قبول نکرد و من که به شدت عصبانی بودم، وی را به قتل رساندم و بعد تمام پول، طلا و دلارهایش را به سرقت بردم. در آن زمان حدود یک میلیارد تومان ارزش اموال مسروقه بود. سپس خانه را به آتش کشیدم و از آنجا رفتم. او ادامه داد: برای مدتی اسرار قتل را در سینه ام پنهان کرده بودم اما چون دیدم پدرم در جست و جوی مقتول است تا طلبش را زنده کند، ناچار شدم راز قتل را نزد او فاش کنم. سپس پدرم از من خواست که از تهران بروم تا آب ها از آسیاب بیفتند. من هم خودم را پنهان کردم تا اینکه در نهایت بعد از گذشت دو سال اسرار قتل فاش شد. وی گفت: پدرم سعی داشت با داستان سرایی و معرفی سارق خیالی، مسیر پرونده را تغییر بدهد اما سرانجام دستم رو شد.
پس از اعتراف عامل جنایت و رازگشایی پرونده، متهمان با قرار قانونی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.