رشد ۸۰ درصدی برخی از نمادهای بورس / سهامداران چگونه حداکثر بازدهی را کسب کنند؟
بازار سرمایه پس از سالها رکود، حالا با قدرتی بیسابقه شاخص کل را از سقف تاریخی عبور داده و رشد خیرهکنندهای را رقم زده است. این جهش که در سایه مدیریت اخبار و چرخش هوشمند نقدینگی رخ داده، شاخص کل را به ۳ میلیون واحد نزدیک کرده است. اما چه استراتژی میتواند مسیر پایدار و سودآوری را برای سرمایهگذاران تضمین کند؟
اقتصاد آنلاین – رجا ابوطالبی: بازار سرمایه بالاخره و بعد از گذشت قریب به ۴ سال رشد شارپی خود را آغاز کرد؛ رشدی که در ظاهر به مثابه بازار ۱۳۹۹ و اواخر ۱۴۰۱ بوده و به حدی پر قدرت است که سقف تاریخی شاخص کل را بدون هیچگونه مزاحمتی پودر کرد.
اما فعالان بازار سرمایه که به واسطه ارزش بیش از حد (Overvalue) بازار در سال ۱۳۹۹ و همچنین به علت عدم تقارن اطلاعاتی در اردیبهشت ۱۴۰۲ از رشدهای اینچنینی خاطره خوبی ندارند، به دنبال راهی برای فرار از تجربههای تلخ سنوات گذشته خود میگردند. به همین بهانه رصد بازار و چرخش پولهای هوشمند میتواند این دغدغه را تا حدی برطرف کند.
در گزارشی که توسط اقتصادآنلاین صورت پذیرفت، به مدیریت اخبار پیرامون بازار سرمایه به طور کامل اشاره شد. پر واضح است که برای ایجاد پویایی در بازار، چرخش پول باید در همین بازار صورت گیرد و جذابیت به نحوی باشد که سایر کلاس داراییها از اولویت سرمایهگذاران خارج شوند.
همین مدیریت اخبار در کنار ارزندگی بازار سبب شد تا شاخص کل به مرز ۳ میلیون واحد برسد و رشد ۴۶ درصدی را تنها در عرض ۲ ماه تجربه کند. شاخص کل هم وزن نیز در مدت زمان مشابه تقریبا ۴۰ درصد افزایش یافت.
ذکر این نکته ضروری است که نمادهای تاثیرگذار بر فرمول شاخص کل تقریبا ۳۰ نماد بوده و این یعنی مثبت بودن آن نمادها به مثبت بودن شاخص کل منتج میشود. از سوی دیگر مثبت شدن نماگر بازار، اقبال به کل بازار سرمایه را مخابره میکند که قاعدتا زمینه افزایش تقاضا در سایر نمادهای بازار نیز میشود.
در گروه پتروشیمی دو نماد «فارس» و «پارسان»، در گروه فلزات اساسی نماد «فولاد»، در گروه سرمایهگذاری نمادهای «وغدیر»، «وصندوق» و «شستا» و در گروه پالایشگاهی نمادهای «شپنا»، «شبندر» و «شتران»، شرکتهایی بودند که توانستند هم نماگر بازار را به ۳ میلیون واحد نزدیک کنند و هم خود آنها رشد قریب به ۸۰ درصدی را تجربه کنند.
مشخصا توجه به شاخصسازهای بازار سبب شد تا فاصله شاخص کل با شاخص هم وزن، شاخصی که نماگر شرکتهای کوچک بازار است، زیاد شود؛ لذا مدیریت بازار باید رویکردی پیش میگرفت که تفاوت بین دو شاخص کمتر شود. اما سوال این است که آیا بدون توجه به لیدرهای بازار، شرکتهای کوچک قادر به جذاب نگه داشتن بازار هستند؟
واضحا مدیریت بازار به این نتیجه رسیده است که برای تقویت شاخص هم وزن باید چند لیدر نیز سبز باشند؛ لذا از ۲شنبه هفته جاری، در کنار شیفت نقدینگی به سمت گروههای سیمان و دارو، دو نماد فارس و پارسان نیز مورد توجه مدیران بودند تا از عدم جذابیت بازار اجتناب گردد.
به عبارت دیگر در کنار توجه نقدینگی به سمت شرکتهای کوچک، همواره لیدرها نیز مورد توجه هستند؛ اما بین لیدرها جابجایی صورت خواهد گرفت؛ به عنوان مثال در برخی از روزها، لیدرهایی مانند وصندوق و فولاد در حال استراحت و نمادهای فارس و پارسان سبز هستند، اما پس از چند روز «فارس» به استراحت میرود و فولاد و وصندوق سبز خواهند شد.
پس مادامی که شرایط فوق برقرار باشد میتوان گفت که یک پرتفوی متنوع از نمادهای شاخصساز و نمادهای کوچک پتانسیل کسب حداکثر بازدهی را برای سهامداران فراهم آورد. همچنین برای جلوگیری از تکرار اتفاقات ۱۳۹۹ و رسوایی ۱۴۰۲، نمادهایی که قدرت نقدشوندگی بالایی دارند میتواند سبد سهامدار را بیمه کند.