زنی که حاضر است شوهرش زن بگیرد، به شرط تامین خانه و خرجی
پس از ۱۲ سال زندگی مشترک، سپیده و مرتضی به نقطهای رسیدند که تصمیم به جدایی گرفتهاند. سپیده با اشاره به مشکلات و اختلافاتش با همسرش، توضیح میدهد که چگونه به این تصمیم رسیدند و چرا هنوز برای حفظ زندگی تلاش میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، سپیده درباره آشناییاش با مرتضی میگوید که آنها در روستا زندگی میکردند و مرتضی، یکی از اقوام دور، به خواستگاری او آمده بود. او توضیح میدهد که در آغاز زندگی مشترک، مرتضی شاگرد آهنگر بود، اما پس از مدتی مغازه خود را افتتاح کرده و حالا برای خود جایگاه و اعتباری دارد.
12 سال پس از ازدواج، سپیده و مرتضی در آستانه طلاق قرار گرفتند
سپیده درباره اختلافات با همسرش میگوید:
چگونه با هم آشنا شدید؟
ما در روستا زندگی میکردیم که مرتضی، یکی از اقوام دورمان، به خواستگاری من آمد.
شغل همسرتان چیست؟
او آهنگر است. زمانی که ازدواج کردیم، شاگرد آهنگر بود، اما بعد از مدتی مغازه خودش را راهاندازی کرد و حالا برای خودش اعتباری دارد.
چرا تصمیم به طلاق گرفتهاید؟
مرتضی میگوید که از ابتدا مرا دوست نداشت و تنها به اجبار پدرش با من ازدواج کرده است. او به خاطر بچهها این زندگی را تحمل کرده، اما حالا به دنبال راهی است تا من را خسته کند و خودم از این زندگی بروم.
آیا شوهرتان درخواست طلاق داده است؟
نه. او کارهایی میکند که من از زندگی خسته شوم و خودم جدا شوم، اما من قصد ندارم این زندگی را ترک کنم.
چرا با وجود اینکه همسرتان علاقهای ندارد، به زندگی مشترک ادامه میدهید؟
من سه فرزند دارم و نمیتوانم آنها را رها کنم. خودم هم جایی برای ماندن ندارم و نمیخواهم دوباره به روستا برگردم.
آیا هنوز همسر خود را دوست دارید؟
در سالهای اول زندگی، تمام تلاشم را کردم تا او مرا دوست داشته باشد. اما حالا از رفتارهایش خسته شدهام. تنها خواستهام این است که خرجی من و بچههایم را بدهد. حتی به دادگاه گفتهام که اگر میخواهد ازدواج کند، مشکلی ندارم، اما باید برای من و بچهها خانه و زندگی فراهم کند.