مصاف با ژنرال نفتی / زنگنه مقصر ناترازی انرژی در کشور است؟
نمایندگان طیف موسوم به پایداری در مجلس از هفته گذشته بحث در خصوص ناترازیها را به مدیریت حوزه نفت و انتقاد از عملکرد بیژن زنگنه کشاندهاند. از دید آنان ناترازی امروز حوزه انرژی مربوط به عملکرد این وزیر در گذشته است. هفته گذشته امیرحسین ثابتی، در صحن علنی مجلس ادعا کرد: «شخص آقای بیژن زنگنه یکی از عوامل موجود افتضاحی است که در کشور وجود دارد. ۸ سال وزیر نفت بود میگفت پالایشگاه نسازیم، ساختن پالایشگاه کثافت است. دستاورد او چه بود؟» وی همچنین از غلامحسین اژهای رییس قوه قضاییه خواست که به عنوان مدعی العموم به این موضوع ورود کند و ساکت نباشد.
اقتصادآنلاین- فرشته رضایی؛ نام بیژن زنگنه در وزارت نفت به علت سالها سابقه در این وزارتخانه بارها خبرساز شده است. آخرین مورد در ایام انتخابات و ادعای سعید جلیلی در خصوص قرارداد کرسنت بود که در پی آن بیژن زنگنه در پیام ویدیویی از وی خواست تا در یک مناظره دو طرفه شرکت کند تا به سوالات او پاسخ دهد. با این حال این اتفاق نیفتاد و اکنون در میانه مشکلات مربوط به ناترازی و کمبود گاز و برق در مجلس در خصوص عملکرد زنگنه اظهاراتی شده است که در این زمینه محمود خاقانی مدیرکل پیشین وزارت نفت توضیحاتی به اقتصادآنلاین میدهد.
تلاش زنگنه برای احیای دوباره صنعت نفت
محمود خاقانی به اقتصادآنلاین گفت: از سالهای ۶۷ تا ۷۶ که آقای مهندس زنگنه عهدهدار وزارت نیرو بود، سابقه خوبی از خود بر جای گذاشت. ما در همان دوران هم قطعی برق زیاد داشتیم ولی بیژن زنگنه فردی بود که خیلی بزرگ فکر میکرد و مثلاً شرکت مپنا را ایجاد کرد. در آن ایام خیلی از نیروگاههای کشور از کار افتاده بود و در زمان جنگ و پس از آن کمبود قطعات بود. ولی ایشان این نیروگاهها را راه انداخت و خیلی از خاموشیها برطرف شد. اما از سال ۷۶ آقای زنگنه به وزارت نفت آمد. چرا که نفت، صنعتی سیاسی، اقتصادی، فنی و از همه مهمتر بین المللی است؛ بنابراین نیاز به جلب و جذب سرمایه دارد. یعنی برای رقابت در بازار منطقه سرمایه عظیمی میخواهد.
وی افزود: از این رو وزارت نفت نیاز به نیروهای خیلی قوی دارد. نیروهایی که ایشان به وزارت نفت آورد اکثراً نیروهای توانمندی بودند و در خود وزارتخانه نفت هم نیروهای توانمند را شناسایی کرد و به اینها میدان داد که بتوانند پروژههای مهمی را اجرا کنند. اصلاً آن زمان عسلویه شنزار بود. اما پس از آمدن زنگنه، وی با چندین شرکت بینالمللی مذاکره و آنها را تشویق کرد تا چندین طرح سرمایهگذاری در آنجا از قبیل کارخانه تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع و توسعه منابع پارس جنوبی و ... را اجرا کنند که امروزه همه به این پروژهها افتخار میکنند. اینها نتیجه تدبیر و زحمات مهندس زنگنه بود. در سال ۱۳۸۴ وقتی زنگنه وزارت نفت را به دولت نهم تحویل داد حدود ۷۰ هزار نفر پرسنل داشت. وقتی در دولت یازدهم سمت وزارت صنعت نفت را دوباره به وی دادند ماموریت او این شد که در دوران پسا برجام، برای افزایش تولید و فروش نفت تلاش کند. در آن ایام وزارت نفت ۲۳۵ هزار نفر پرسنل داشت که اغلب همه چیز را بلد بودند غیر از اینکه با صنعت نفت و مشکلات صنعت نفت آشنا باشند. اما در زمان دولت نهم و دهم بسیاری از کارشناسان خبره این حوزه را به بهانه وجود مافیا کنار گذاشتند. اما پس از آمدن زنگنه خودش رفت در مجلس و گفت مافیای گردن کلفتی در صنعت نفت پیدا نکردم و ما باید بتونیم این صنعت را دوباره سر پا کنیم و کمر خم شدهاش را راست کنیم.
صدماتی که دولت نهم و دهم به صنعت نفت وارد کرد
خاقانی ادامه داد: در این راستا خیلی از بازنشستگان و کنار زدهشدگان در دولت نهم و دهم این موضوع را از آقای زنگنه پذیرفتند و آمدند و کمک کردند. این موضوع را هم یادآوری کنم از جمله ضربههایی که به صنعت نفت در دولت نهم و دهم وارد آمد این بود که تصمیم گرفتند شرکت ملی نفت و وزارت نفت را منحل کنند و در وزارت نیرو ادغامش کنند! طرحی که با شکست مواجه شد. بعد آنجا که شکست خوردند و طرحشان نگرفت، طرح خصولتی کردن وزرات نفت را پیاده کردند. یعنی اگر شما صنعت نفت را یک گاو شیرده در نظر بگیرید، آمدند این گاو را کشتند و بعد تکه تکهاش کردند و خصولتیها هر کدام یک تکهاش را برداشتند. ادعا هم میکردند که صنعت نفت را خصوصی و آن را رقابتی میکنیم که دیگر کمبودی ایجاد نشود. در دولت دهم این اتفاقات افتاد. ۸۰۰ میلیارد دلار هم در آن زمان درآمد نفتی داشتیم که معلوم نشد کجا هزینه شد؟ نتیجه آنکه در صنعت نفت یک سِنت هم سرمایه گذاری نشد.
این کارشناس حوزه نفت تصریح کرد: در بهمن ۱۳۸۴ بمب قرارداد کرسنت را هم آقای رحیمی منفجر کرد که معاون پارلمانی آقای احمدی نژاد بود. بعد معلوم شد که دولت در سایه، نیروی واقعی پشت پرده بود که قرارداد کرسنت را زمین بزنند. بعد هم اسناد ویکیلیکس فاش کرد که آمریکا هم دنبال این بود که آن قرارداد اجرا نشود که الان باید میلیاردها دلار به شرکت کرسنت غرامت بپردازیم. نتیجه اینکه در دولت سیزدهم ساختمان با ارزش صندوق بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت در لندن بر اساس رای دادگاه به شرکت کرسنت بابت پرداخت بخشی از غرامت واگذار شد. آقای زنگنه در دولت یازدهم تدبیر کرد چه کنیم؟ چون بدجوری بی اعتبار شده بودیم و دیگر کسی برای امضای قرارداد به طرفهای نفتی ما اعتماد نمیکرد؛ بنابراین یک تیمی مشغول به کار شدند و قراردادهای جدید نفتی را طراحی کردند و در نهایت تصویب شد. بر اساس آن قراردادهای جدید مثلاً فاز ۱۱ پارس جنوبی که از نظر زمینشناسی بسیار پیچیده است و نیاز به فناوری بالا دارد، اجرا شود. این قرارداد با توتال فرانسه و چین بسته شد و قرار شد که این را توسعه بدهند. در آن زمان هم دلواپسان قرارداد برجام چقدر شلوغ کردند که توتال را فراری دهند که این قرارداد را اجرا نکند و البته در یک مرحلهای موفق هم شدند.
کار صادقانه زنگنه و توجه وزیر جدید نفت به کرسنت
وی در بخشهای دیگری از صحبتهای خود در بازخوانی وقایع مربوط به حوزه نفت و دولتها بیان کرد: در آذر ماه ۱۳۹۶ وقتی که رئیس دولت دوازدهم داشت لایحه بودجه سال ۹۷ را به مجلس میداد اظهار کرد از این به بعد هر کسی از بیت المال بودجه میگیرد این را مورد بررسی قرار دهیم که چه نهادها و افرادی بخش اعظم نقدینگی کشور دستشان است؟ نتیجه این شد که در دی ماه ۹۶ در مشهد بلوایی راه انداختند و دولت دوازدهم را زمین گیر کردند. مافیایی هم که آقای زنگنه آنها را در دولت یازدهم رسوا کرد، همان زمان آقای زنگنه را تهدید میکرد. در دولت دوازدهم علیرغم همه اذیتهایی که مجلس دهم کرد، تولید نفت خام کشور به چهار و نیم میلیون بشکه در روز رسید. پس از تحریمهای سختتر کشور، آقای زنگنه در صحبتی گفته بودند اگه من میدانستم که تمام عمرم را برای این نظام و جمهوری اسلامی میگذارم و آخرش یک باند که در همه جا هست و دخالت میکند، اصلا مسئولیتی قبول نمیکردم. آقای زنگنه از مهندسان توانمند کشور بود که حتی اگر به خارج از کشور میرفت به جایگاه بالایی میرسید. به نظر میرسد قوه قضاییه باید مستقلتر باشد و جانب انسانی ماجرا را نگه دارد.
اما این موضوع اتفاقاً درس خوبی برای همین وزیر فعلی نفت است. در دولت قبل آقای مهندس اوجی، وزیر نفت، مرتب میگفتند که ما هر روز یک و نیم میلیون بشکه نفت صادر میکنیم و مشکل گاز نداریم. همین فاز ۱۱ را که توتال و چین اجرا نکردند، آقای مهندس اوجی گفت صفر تا صدش را ما انجام دادیم و فلان قدر میلیارد دلار سرمایه آوردیم. خب این سرمایهها که آوردید کجاست؟ چرا ما الان کسری گاز داریم؟ مثال این ادعاها برای صنعت نفت ایران بی اعتباری در پی دارد؛ بنابراین همین الان آقای مهندس پاک نژاد باید شفاف عمل کند. وی از همین الان اگر بخواهد با کسانی که تمایل به سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران دارند، مذاکره کند آنها نمیدانند با چه نهادی مذاکره کنند؟ با وزارت نفت؟ مجلس؟ قوه قضاییه؟ و یا دولت در سایه؟ بنابراین ما باید در این زمینه به توافقی برسیم، زیرا این موضوع جایگاه ما را تضعیف میکند و مشکلاتی را برای ما خصوصا پس از تغییر ساختار سیاسی و اقتصادی منطقه به وجود میآورد و این خیلی به نظر من جای تامل دارد.
خاقانی ادامه داد: مهندس زنگنه اعتنایی به مقام نداشت و قبول داشت که اگر مقام ماندنی بود به من نمیرسید. آنهایی که شاهد هستند میدانند که شبانه روز زحمت کشید، کار کرد و اگر مهندس زنگنه یک ریال از بیت المال برداشته بود شما مطمئن باشید که ۱۰۰ بار بالا پایینش کرده بودند. همینطور کسانی که با او نسبت فامیلی داشتند اگر سمتی گرفته بودند شما مطمئن باشید که اسنادش رو شده بود. او سیاستگذار صنعت انرژی بود. همین مجلس که الان شلوغکاری میکند در دوره هفتم اجازه نداد بر اساس برنامه چهارم توسعه قیمت انرژی تدریحی بالا برود؛ لذا پیشنهاد میکنم که آقای مهندس پاک نژاد وزیر فعلی نفت با آگاهی نسبت به وقایع گذشته، پرونده کرسنت را که یک معضلی است و خسارت بالایی به کشور وارد کرد، را بدون توجه به حواشی به سرانجام برساند.