قتل دوست بهخاطر تصاحب زمین ارزشمند
مرد جوانی که در یک درگیری بهخاطر تصاحب زمین دوستش را به قتل رسانده است بهزودی پای میز محاکمه میرود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، فروردینماه سال گذشته مردی به نام کریم به مأموران مراجعه کرد و مدعی شد بر سر معامله عتیقه دوستش کشته شده است. او گفت: من، رسول و سروش کتیبهای پیدا کرده و با چند نفر از قاچاقچیان عتیقه قرار گذاشته بودیم که اگر شد آن را به آنها بفروشیم. وقتی در زمین کشاورزی خارج از تهران با آنها قرار گذاشتیم، کتیبه را با خود بردیم و قرار شد آنها هم پول نقد بیاورند و بعد معامله کنیم. آنها پول نقد آورده بودند و ما هم کتیبه را بردیم، اما در یکآن رسول پول را برداشت و من هم کتیبه را برداشتم و با هم فرار کردیم. سروش در محل ماند و نتوانست خودش را به ما برساند. ما موفق شدیم از دست قاچاقچیان فرار کنیم، ولی نتوانستیم دوستمان را نجات دهیم. یک ساعت بعد وقتی که برگشتیم دیدیم اثری از سروش نیست. وقتی داخل خودرو را دیدیم پر از خون بود. اثری هم از جسد سروش نبود. تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس گزارش دهم. زمانی که مأموران از این مرد پرسیدند رسول کجاست مدعی شد از سرنوشت رسول خبری ندارد.
وقتی پلیس زمین مورد ادعای کریم را مورد بررسی قرار داد و ماشین را هم بررسی کرد متوجه شد، او چیزی را پنهان میکند، چراکه اولا در زمین مورد ادعا ردپای چندیننفر نبود و فقط ردپای کریم دیده میشد. ضمن اینکه پلیس متوجه شد قطعا شخصی در آن منطقه کشته نشده است، چراکه اگر قرار بود سروش در ماشین کشته شده و سپس بیرون برده شود، باید قطراتی از خون او بیرون هم ریخته میشد، اما هیچ خونی بیرون نبود. تحقیقات بعدی مأموران نشان داد اصلا شخصی به نام رسول که کریم ادعا کرده است و گفته در فروش کتیبه و برداشتن پولها همراهش بوده، وجود خارجی ندارد. با توجه به دروغگوییهای کریم، پلیس تحقیقات بیشتری را درباره او انجام داد. این بار مشخص شد کریم بعد از روز حادثه به خانه رفته و لباسهای خونآلودی داشته که آنها را از بین برده تا اهالی خانه متوجه نشوند.
با توجه به این یافتهها، مأموران او را بهعنوان متهم به قتل سروش بازداشت کرده و تحقیقات علمی را آغاز کردند. کریم که متوجه شد راهی برای فرار ندارد، لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی قبل که با سروش آشنا شدم، به من گفت زمینی دارد و من هم که در تنگنا بودم. تصمیم گرفتم زمین را از دست او دربیاورم. از آنجایی که زمین سروش بزرگ و گرانقیمت بود، به او گفتم کسی را میشناسم که میتواند به تو اجاره بیشتری بدهد. او هم قبول کرد. او را به بیابانهای اطراف اسلامشهر بردم و در آنجا برای اینکه سند زمین را از او بگیرم و خودم آن را بفروشم، با سنگ و چاقو به جانش افتادم و او را به قتل رساندم. بعد جسد را به رودخانهای بردم و در آنجا رها کردم.
هرچند مأموران موفق شدند جسد را در جایی که کریم گفته بود، پیدا کنند؛ اما با توجه به اینکه زمان زیادی از قتل گذشته بود، جسد متلاشی شدهبود. بااینحال برای مشخصشدن علت دقیق مرگ، جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد. با پایان تحقیقات، با توجه به اینکه قتل در حوزه استحفاظی اسلامشهر اتفاق افتاده بود، با قرار صلاحیتنداشتن، رسیدگی به این پرونده به دادگاه اسلامشهر سپرده شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.