دوراهی سخت اسد / چرا امنیت سوریه برای ایران و روسیه مهم است؟
نظم بینالمللی پس از یک دوره شکست و قرار گرفتن در وضعیت «شبکهای»، پس از بحران اوکراین و به دنبال آن جنگ غزه در حال حرکت به سمت نوعی «انجماد» و «تصلب» است. به عبارت دیگر در دوران جدید دولتها دیگر نمیتوانند در وضعیت «انفعال»، «بیطرفی» و حتی «موازنه مثبت» باقی بمانند بلکه باید میان یکی از بلوکهای قدرت دست به انتخاب زده و شریک استراتژیک خود را انتخاب کنند. به عنوان مثال امارات و هند با تبدیل شدن به شریک دفاعی اصلی آمریکا نشان دادند که در سه گانه مسکو- پکن- واشنگتن قصد دارند تا همچنان در بلوک غرب باقی بمانند. تحولات این روزهای سوریه براساس منطق جدید حاکم بر نظام جهانی در حال تحقق است. در معادله تحمیلی اسرائیل- ترکیه به عنوان نمایندگان غرب در منطقه شرق مدیترانه، بشار اسد باید میان بقا در قدرت یا حذف از حیات سیاسی سوریه یک گزینه را انتخاب کند.
اقتصاد آنلاین _ محمد بیات؛ ائتلاف معارضان مسلح سوری تحت رهبری تحریر الشام با حمایت آنکارا- تلآویو توانستند تنها در شش روز کل استانهای ادلب، حلب و بخشهای از استان حماه را به اشغال خود درآورند. پیش از این قریب به ۶۵ درصد خاک سوریه تحت حاکمیت دمشق، ۲۵ درصد قلمرو تحت سلطه نیروهای دموکراتیک کرد و ما باقی خاک این کشور عربی تحت اشغال معارضان مسلحی مورد حمایت ترکیه بود. با وجود عقب نشینی جیش الوطنی سوریه و متحدان آنها اما نوع استقرار ایشان و ضدحملات آنها علیه مواضع تروریستها نشان از اراده دمشق برای تغییر بازی در میدان مبارزه با تروریسم دارد. فارغ از میدان رزم در میانه گفتوگوهای دیپلماتیک نیز ایران، روسیه، سوریه و عراق سعی دارند موضع واحدی در برابر ماجراجویی جدید آنکارا در شمال سوریه اتخاذ کرد و باردیگر خواستار برقراری ثبات در منطقه براساس توافقات «آستانه» و «سوچی» شوند. با توجه به آخرین تحولات میدانی- دیپلماتیک، سوال کانونی این متن آن است که اساسا چرا سوریه برای تهران- مسکو تبدیل به مسئلهای استراتژیک شده است؟
تحولات این روزهای سوریه برای «کاخ کرملین» نمیتواند بیارتباط با انتخاب مجدد ترامپ و پیشرویهای میدانی ارتش روسیه در جنگ اوکراین باشد. تیم سیاست خارجی پیشنهادی ترامپ در اظهارات «آشکار و نهان» نشان دادند که براساس منطق سیاست خارجی «جکسونی» سعی دارند تا میزان مداخله آمریکا در امور بین المللی؛ به ویژه جنگهای آن سوی اقیانوس اطلس را به حداقل برسانند. مشکل اصلی در این روند پیشروی میدانی روسها در میدان اوکراین و عدم عقب نشینی آنها از مناطق تصرف شده است. در چنین شرایطی واشنگتن امیدوار است با کمک آنکارا، یکی از اعضای فعال پیمان ناتو، محیط امنیتی روسیه را قفقاز جنوبی و سوریه نا امن سازد تا از طریق قدرت چانهزنی آمریکاییها در مذاکرات آتشبس افزایش یابد. برهمین اساس اقدامات اخیر تروریستهای تحت حمایت ترکیه در اصل برنامه امنیتی «سیا» برای ایجاد اهرم فشار در بحران اوکراین است. شاید به همین دلیل ارتش روسیه با وجود تمرکز عملیاتی در بحران اوکراین، در کنار نیروهای مقاومت به دنبال تشدید حملات علیه تروریستهای تحریر الشام و عقب راندن آنها به سمت استان ادلب است.
برای ایران اما سوریه مسیری امن و تاریخی برای اتصال به منطقه «جبل العامل» و تسلیح رزمندگان حزب الله لبنان است. طی چهار دهه اخیر اسرائیل بارها از طریق «دیپلماسی»، «عملیات نظامی»، «ترور»، «خرابکاری» و «تهدید به براندازی» سعی کرده است تا پیوند میان خانواده اسد و جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرد اما تاکنون موفق به این کار نشده است. همراهی دمشق با محور مقاومت این امکان را در اختیار تهران قرار میدهد تا به صورت منظم تسلیحات مورد نیاز حزب الله را برای بزنگاه نبرد با رژیم صهیونیستی تامین نماید. وقوع جنگ داخلی سوریه و حضور گسترده نیروهای مقاومت در این کشور عربی فرصت مناسبی برای استقرار واحدهای مستشاری ایران و سایر اعضای محور مقاومت در محیط پیرامونی بلندیهای جولان اشغالی فراهم کرد. وجود دسترسی زمینی به این منطقه این امکان را برای تهران فراهم خواهد کرد تا در هنگام تشدید تنش میان ایران- اسرائیل، یکی از گزینههای نظام ورود زمینی به مناطق اشغالی جولان باشد. برهمین اساس ایران و متحدان منطقهای آن بارها اعلام کردند که حمایت از نظام قانونی اسد را متوقف نکرده و جلوی برنامههای غرب برای تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی در میدان شام را خواهند گرفت.
با متصلب شدن نظم جهانی و مجور شدن واحدهای سیاسی به انتخاب میان بلوکهای قدرت، گسلهای ژئوپلیتیکی در نقاط مختلف جهان فعال شده است. ذکر این نکته لازم است که منظور از حرکت نظم جهانی به سمت «بلوکبندی» به معنای محو ناگهانی نظم شبکهای نیست، بله به این معنا است که دولتهای برای تعریف همکاریهای استراتژیک و بلندمدت دیگر نمیتوانند از سیاست «سبدگردانی» استفاده کرده و در نهایت باید به یکی از قدرتهای بزرگ در نظام جهانی وارد تعامل شوند. براساس این منطقه اسد باید انتخاب کند میخواهد با تحریمهای سزار به حکمرانی ادامه دهد یا آنکه قصد دارد با نزدیک شدن به کشورهای محافظه کار سنی و آمریکا آماده آغاز فصل جدید در حیات سیاسی سوریه شود؟! وجود مشکلاتی همچون سرعت کند بازسازی زیرساختهای حیاتی، کاهش ارزش پول ملی، تورم رکودی و غیره سبب میشود تا دمشق به راحتی نتواند در خصوص آینده روابط با ایران- روسیه تصمیمگیری کند. با این حال آنچه سوریه میداند آن است که در صورت چرخش این کشور به سمت غرب، دیگر متحد یا ضامنی برای بقای در قدرت وجود نخواهد داشت. باید منتظر ماند و دید که در نهایت کدام بازیگر میتواند آینده سیاسی سوریه را به سمت مطلوب خود هدایت کند.