قاتلی که سه بار پای چوبه دار رفت، بخشیده شد
مردی که سه بار پای چوبه دار رفته و هر دفعه با مهلت به سلولش بازگشته بود، قبل از اینکه برای بار چهارم پای چوبه دار برود موفق شد مهلت بگیرد و به زندگی برگردد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از سایت جنایی، زن جوانی که زمستان سال ۸۵ به خانه برگشت در یکی از اتاقهای خانه با جسد برادرش روبرو شد. پس از پیدا شدن جسد مرد جوان که امیر نام داشت، موضوع به تیم تحقیقات جنایی اعلام شد و ساعتی بعد تیم تحقیق راهی محل کشف جسد شدند که خانهای قدیمی در یکی از شهرستانهای اطراف تهران بود.
با شروع بررسیها مشخص شد مرد جوان با سه ضربه چاقو به قتل رسیده است. این در حالی بود که در خانه سالم بود و هیچ سرقتی هم انجام نشده بود. با کنار هم قرار دادن شواهد صحنه، این فرضیه مطرح شد که قتل به خاطر انتقامگیری بوده است.
زمانی که این فرضیه روی میز کارآگاهان جنایی قرار گرفت، افرادی که با مقتول اختلاف داشتند، شناسایی شدند و پس از تهیه لیستی از مظنونان همه آنها مورد بررسی قرار گرفتند. همزمان کارآگاهان تحقیقات میدانی را در دستور کار داشتند و پی بردند روز حادثه دو برادر به نامهای بهروز و بابک در حوالی خانه مقتول دیده شدهاند. دو برادر از افرادی بودند که در لیست مظنونان به قتل قرار داشتند. زمانی که ماموران سراغ دو برادر رفتند، پی بردند که آنها پس از قتل، ناپدید شدهاند.
همین موضوع، احتمال دست داشتن دو برادر در قتل امیر را پررنگ میکرد و مدتی بعد دو برادر دستگیر شدند.
متهمان در تحقیقات به قتلی ناخواسته اعتراف کردند، بهروز در این رابطه گفت: من و امیر دوست مشترکی به نام سروش داشتیم که مدتی قبل از قتل همکاریمان را شروع کردیم، اما خیلی زود به مشکل خوردیم و اختلاف کاری و مالی بوجود آمد. با این وجود هر وقت که پشت سر سروش حرفی میزدیم یا گلایه میکردیم، امیر از او دفاع میکرد. جانبداریهای امیر ما را به شدت اذیت میکرد. این بگو مگوها و ساز ناکوک زدنها ادامه داشت تا اینکه روز حادثه تصمیم گرفتیم با امیر صحبت کنیم تا شاید دست از جانبداریهای بیدلیل و اشتباهش بردارد.
این متهم ادامه داد: وقتی امیر در را باز کرد و وارد خانه شدیم، دوباره حرف سروش شد. او دوباره طرفداری را شروع کرد و هر چه گفتیم اشتباه میکند، باور نکرد. ناگهان جر و بحث به دعوا تبدیل شد و من دو ضربه چاقو به او زدم و برادرم هم یک ضربه زد. به خودمان که آمدیم فهمیدیم او را کشتهایم. ترسیده بودیم. فوری آنجا را ترک کردیم و بعد از آن هم فراری شدیم. قصد قتل نداشتیم، اما با این کار زندگی خودمان و امیر را نابود کردیم.
بهدنبال اعترافات دو برادر، کیفرخواست علیه آنها صادر شد و دو برادر در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. دو برادر وقتی در جایگاه ایستادند، ابراز پشیمانی کردند اما مادر مقتول همچنان خواهان اشد مجازات برای قاتلان پسرش بود. به همین دلیل قضات دادگاه دو برادر را با توجه به اعترافاتشان، بازسازی صحنه، مدارک و شواهد موجود در پرونده و درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کردند.
دو برادر به رای صادر اعتراض کردند و در نهایت در بهروز که ضربات اصلی را وارد کرده بود به قصاص و برادرش به 15 سال حبس محکوم شد.
پس از تایید حکم در دیوانعالی کشور پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران برگشت. در پی آن بهروز سه بار پای چوبه دار رفت تا به مجازات شود، اما هر بار به پای مادر مقتول افتاد و از او درخواست بخشش کرد. پیرزن نیز هر بار از آنجایی که حال مادر امیر را خوب درک میکرد، به پسر جوان مهلت داد.
قبل از اینکه بار دیگر بهروز برای اجرای حکم برای چهارمین بار پای در حیاط زندان قزل حصار بگذارد، مادر مقتول فوت کرد. به این ترتیب خواهران و برادران امیر تبدیل به اولیایدم پرونده شدند.
بنابر تصمیم و اعلام قبلی دادیار اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار بود چهارشنبه آینده حکم بهروز اجرا شود. اما با تلاش دادیار شعبه دوم اجرای احکام و واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت، اولیای دم امیر اینبار به حرمت ایام فاطمیه از قصاص قاتل تنها به شرط پرداخت دیه گذشت کردند.
درصورتی که مرد جوان بتواند مبلغی را که اولیای دم درخواست کردهاند، فراهم کند، بعد از 18 سال از قصاص نجات خواهد یافت.