۲ رکود بزرگ بر سر راه مسکن
یکی از نکات قابل تامل که در روزهای اخیر و همزمان با افزایش قیمت ارز، به نحو ملموسی قابل مشاهده بوده، عدم تاثیرپذیری فوری و هیجانی بازار مسکن از این رویداد بوده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، یکی از نکات قابل تامل که در روزهای اخیر و همزمان با افزایش قیمت ارز، به نحو ملموسی قابل مشاهده بوده، عدم تاثیرپذیری فوری و هیجانی بازار مسکن از این رویداد بوده است.این در حالی است که پیشتر در سال های گذشته و به طور خاص پس از خروج یکجانبه دولت آمریکا از توافق برجام و تحمیل سیلی از تحریم و فشارهای اقتصادی علیه کشورمان و متعاقبا وقوع چندین دور جهش ارزی، شاهد پرواز قابل توجه قیت ها در بازار مسکن بودیم. این مساله در نوع خود سبب شده تا ناظران و تحلیلگران و رسانه ها به این موضوع بپردازند و سعی در خوانش علل و محرک های اصلی آن داشته باشند.
به نظر می رسد که با نوعی رکود عمیق در بازار مسکن رو به رو هستیم که تا حد زیادی تحت تاثیر اُفت قابل توجه قدرت خرید مردم کشورمان است. در حقیقت، مسکن به قدری به کالایی لوکس تبدیل شده و تناسبی با دستمزد عامه مردم ندارد که همین مساله موجب شده تا شاهد کاهش قابل توجه خرید و فروش در این بازار و حاکم شدن رکودی عمیق در آن باشیم. موضوعی که در ماه های اخیر در آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی کشورمان نیز قابل مشاهده بوده است.
حال وقتی بازار مسکن با قیمت های کنونی خود در رکود است، چرا افزایش قیمت ها باید سبب شوند که رونق در این بازار برقرار شود؟ درست در همین نقطه است که صاحب نظران معتقدند که بخش تقاضا در بازار مسکن باید تقویت شود. به طور خاص وام مسکن که اکنون به خریداران ملک در کشورمان تعلق می گیرد، در کلانشهری نظیر تهران کفاف ۸ تا ۱۰ متر مسکن را می دهد. البته اقساط آن نیز به قدری سنگین است و از میانگین دستمزدهای مردم کشورمان دور است که آن هم خود مانعی جدی در مسیر اخذ وام مذکور است. از این رو، به نظر می رسد که هم وام مسکن باید تقویت شود و هم باید فکری به حال رقم اقساط پرداختی آن شود.
در بسیاری از کشورهای جهان، وام مسکن بخش قابل توجهی از هزینه مروبط به خرید ملک را پوشش می دهد که این مولفه در کشورمان در شرایط کنونی قابل مشاهده نیست و این مساله خود یکی از محرک های اصلی عدم رونق خرید و فروش و تعمیق رکود در بازار مسکن ایران است. با این همه، باید توجه داشته باشیم که بازار مسکن با یک رکودِ دیگر هم دست به گریبان است. در این رابطه، بیت الله ستاریان، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه مسکن مدتی قبل در موضع گیری به این مساله اشاره داشته که ساخت مسکن در ایران به زیر ۳۰۰ هزار واحد در سال رسیده است.
این در حالی است که سال هاست میانگین ساخت سالیانه مسکن در کشورمان چیزی بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار واحد بوده است. معادله ای که هم ریشه در تشدید عدم قطعیتها در اقتصاد ایران و هم حاکم شدن رکود در بازار مسکن و البته کوچ انبوه سازان به خارج از کشورمان از جمله کشورهای عربی و ترکیه دارد.
درست به همین دلیل به نظر می رسد که باید در حوزه ساخت مسکن نیز مشوق های لازم برای انبوه سازان و البته سازندگان خُرد مسکن ارائه شود. زیرا کاهش میزان ساخت سالیانه مسکن می تواند سطح مشکلات در بازار مسکن کشورمان را در مقایسه با وضعیت کنونی بیش از پیش افزایش دهد. موضوعی که آن هم بایستی در زمره اولویت های مهم دولت چهاردهم در حوزه مسکن باشد.