آرمان انسانیت در دوزخ غرب
تصویر زنده زنده سوختن آوارگان چادرنشین دیرالبلح یک استعاره است؛ استعاره از رژیمی که زنده زنده میسوزد. با تمام توان غزه و بیروت را میکوبد اما همچنان از حفظ موجودیت و بقای خود نگران است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از رسالت، تصویر زنده زنده سوختن آوارگان چادرنشین دیرالبلح یک استعاره است؛ استعاره از رژیمی که زنده زنده میسوزد. با تمام توان غزه و بیروت را میکوبد اما همچنان از حفظ موجودیت و بقای خود نگران است. رژیمی که تاکنون دو تن از سران شاخص جبهه مقاومت را ترور کرده اما همچنان در میدان نتوانسته به هدف روشنی دست یابد. نه ویرانههای غزه و کرور کرور شهدای این یک سال، باعث نشده رژیم پایان مقاومت فلسطین را جشن بگیرد و نفس راحتی بکشد.
بعد از شهادت سید، حملات حزبالله زهرآگینتر و زخمهای رژیم کاریتر شدهاند و این یعنی زنده زنده سوزاندن رژیم. آدمسوزی در حالی به راهبرد رژیم برای انتقام روانی و عاطفی از مقاومت تبدیل شده است، که برای سالها هولوکاست یکی از اصلیترین خطوط پروپاگاندای غرب جهت توجیه موجودیتی به نام اسرائیل بود.
انتقام رژیم از مقاومت دو سویه دارد: یک سو نسلکشی مردم عادی، قحطیزده، محصور و بیپناه و سوی دیگر ترور مقامات ارشد، چهرههای شاخص و نامهای برجسته. هر دوی این سویهها نوعی دور زدن جنگ است و هر دو حاکی از این حقیقت که رژیم از نابود کردن چریکهای حماس و حزبالله ناتوان است. در غزه همچنان از حماس ضربه میخورد و در جبهه شمال نه تنها موفق به نفوذ نشده؛ بلکه از ضرباتی سهمگین همچون حمله به پایگاه گولانی را متحمل میشود. دشمن اکنون با درختی میجنگد که چهرههای شاخصی همچون نصرالله بزرگ و هنیه ثمرات آن و مردم عادی، ریشههای آن هستند و دشمن ناتوان از قطع کردن تنه، به چیدن ثمرات و سوزاندن ریشهها رو آورده است. اما ذات ثمر دوباره روییدن است و ذات ریشه، نفوذ به اعماق و استحکامی بیرخنه.
آنچه در این میان به بوته آزمایش گذاشته شده، رژیم حاکم بر جهان است. رژیمی که با سازمانهای بینالمللی و تحت هژمون ایالات متحده، داعیهدار حقوق بشر و رساندن انسانها به سرمنزل سعادت بوده است و امروز بیش از هر زمان دیگر ناتوانیاش در تحقق این آرمان فاش شده است. زنده زنده سوختن انسانهایی مطلقا بیگناه، علامت سؤالهایی بزرگ در ذهن جامعه بشری ایجاد میکند. افکار عمومی در سرتاسر کره خاکی حالا میخواهند بدانند سرمایهداری که با عقبه نظری اومانیسم و انسانمحوری خود را بر جهان غالب کرد، چگونه در برابر این جنایات اخته و بیمصرف شده است؟ سرمایهداری چگونه از این پس میخواهد از حقوق بشر سخن بگوید، بیآنکه انسانها بپرسند حقوق کدام بشر؟ فلسطین هر روز بیش از روز قبل تبدیل به نماد ناکارآمدی تمدن غرب در ایجاد بهشت موعود آزادی و رفاه میشود. دنیای ما امروز دوزخی است که در آن انسانها میسوزند تنها به جرم آنکه هستند و این خیمهسوزیهاست که ذات سپاه یزید را بر مرد آخرالزمان عیان میکند. بزرگان در گودالهای قتلگاه و طفلان و زنان در خیمههای مشتعل، اما صدای مظلومیت و حقانیت، همچنان زنده.