x
۲۱ / مهر / ۱۴۰۳ ۰۵:۱۴

جهان در تله افسردگی

جهان در تله افسردگی

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران ضمن تشریحی از وضعیت سلامت روان در جهان و ایران، وضعیت سلامت روان در سطح جهان را نگران‌کننده عنوان کرد و گفت: در برخی کشورها بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و جنگ سلامت روان را بیشتر تحت تأثیر قرار داده‌ تا جایی که شیوع اختلالات اضطرابی و افسردگی در سال‌های اخیر افزایش یافته است.

کد خبر: ۲۰۱۳۰۴۴
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ابتکار، رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران ضمن تشریحی از وضعیت سلامت روان در جهان و ایران، وضعیت سلامت روان در سطح جهان را نگران‌کننده عنوان کرد و گفت: در برخی کشورها بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و جنگ سلامت روان را بیشتر تحت تأثیر قرار داده‌ تا جایی که شیوع اختلالات اضطرابی و افسردگی در سال‌های اخیر افزایش یافته است. آمارها نیز حاکیست حدود ۱۹.۱ درصد از افراد در طول زندگی خود به نوعی از اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب عمومی، اختلال پانیک و فوبیاها مبتلا هستند.
فریبرز درتاج با اشاره به روز جهانی «سلامت روان»، مصادف با ۱۰ اکتبر که با شعار «جنبش: حرکت برای سلامت روانِ خود» نامگذاری شده است، به تشریح وضعیت سلامت روان در دنیا پرداخت و اظهار کرد: در حال حاضر، وضعیت سلامت روان در جهان نگران‌کننده است، به طوریکه براساس تحقیقات، اختلالات روانی به یکی از علل اصلی ناتوانی در سراسر جهان تبدیل شده‌اند.
 

بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و جنگ در برخی کشورها و چالش‌های سلامت روان
به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: بسیاری از افراد به خدمات درمانی دسترسی ندارند و ننگ اجتماعی در برابر بیان و ابراز مشکلات روانی همچنان وجود دارد. در برخی کشورها بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و جنگ نیز سلامت روان را بیشتر تحت تأثیر قرار داده‌اند تا جایی که شیوع اختلالات اضطرابی و افسردگی در سال‌های اخیر افزایش یافته است.
 

ابتلای بیش از ۱۹ درصد از افراد به یکی از اختلالات اضطرابی
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با اشاره به آمارهایی از بیماری‌های روانی در سطح جهان که بر تفکر، احساس، خلق و خو یا رفتار فرد تأثیر می‌گذارند، گفت: آمارها حاکی از آن است که حدود ۱۹.۱ درصد از افراد در طول زندگی خود به نوعی از اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب عمومی، اختلال پانیک و فوبیاها و حدود ۸.۳ درصد از افراد در طول زندگی خود، به افسردگی مبتلا می‌شوند و «افسردگیِ عمده» یکی از شایع‌ترین انواع آن است.
بنابر اظهارات درتاج، حدود ۹ تا ۱۵ درصد از افراد دنیا به نوعی به اختلالات شخصیتی همچون اختلال شخصیت مرزی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی مبتلا هستند که اختلال شخصیت مرزی (BPD) ۱.۴ درصد از این جمعیت را تشکیل می‌دهد. حدود ۵ تا ۱۰ درصد از افراد به نوعی از اختلالات مرتبط با مصرف مواد (مثل الکل یا مواد مخدر) و ۳.۶ درصد به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا هستند. همچنین ۲.۸ درصد از افراد در طول زندگی خود به اختلال دوقطبی، ۱.۲ درصد به اختلال پرخوری، ۱.۲ درصد به وسواس اجباری (OCD) و ۰.۲۵ تا ۰.۶۴ درصد از جمعیت جهان به اسکیزوفرنی مبتلا هستند.
درتاج با اشاره به اینکه بروز اختلالات روانی، معیاری برای تعداد موارد جدید یک ویژگی است که در یک جمعیت در یک دوره زمانی مشخص ایجاد می‌شود، خاطرنشان کرد: در حالیکه شیوع، نسبت جمعیتیِ دارای یک ویژگی خاص در یک دوره زمانی معین است، صرف نظر از اینکه اولین بار چه زمانی این ویژگی ایجاد شده، ممکن است آمارهای دقیق بسته به منطقه جغرافیایی و مطالعه‌ای که به آن اشاره شده، متفاوت باشد، اما این اعداد به طور کلی تصویری از شیوع اختلالات روانی در سطح جهانی را ارائه می‌دهند اما به طور کلی سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین زده که در سراسر جهان از هر ۴ نفر، یک نفر در مقطعی از زندگی خود تحت تأثیر بیماری روانی قرار می‌گیرند.
 

ابتلای ۳۵۰ میلیون نفر در جهان به افسردگی
وی با استناد به گزارش WHO، از ابتلای ۳۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به افسردگی خبر داد و گفت: بیشترین شیوع افسردگی در افراد جوان، با بازه سنی ۲۵ تا ۱۸ ساله با شیوع ۳۶.۲ درصد و سپس بزرگسالان با رنج سنی ۲۶ تا ۴۹ سال با شیوع ۲۹.۴ درصد و در افراد با سن ۵۰ سال و بالاتر ۱۳.۹ درصد اعلام شده است. همچنین شیوع در میان بزرگسالانی که دو یا چند نژاد را گزارش کرده‌اند با شیوع ۳۵.۲ درصد در بالاترین میزان بوده و پس از آن، در بزرگسالان سفید پوست با شیوع ۲۴.۶ درصد گزارش شده است.
 

تاثیر مصرف مواد مخدر بر سلامت روان
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در ادامه پاسخ به این سوال که چه عواملی در سلامت روان نقش دارند، اینطور توضیح داد: داده‌های اخیر نشان می‌دهد افرادی که به مواد مخدر پناه می‌برند، میزان سلامت روان منفی‌تری را نسبت به افرادی که به آن پناه نمی‌برند تجربه می‌کنند. از سویی دیگر نیز، در نظر سنجی ۱۹ تا ۲۴ مارس سال ۲۰۲۰ که در مرکز تحقیقات پیو انجام شد، افرادی که به دلیل شیوع ویروس کرونا در شرایط بد مالی قرار گرفتند، نسبت به سایرین پریشانی روانی بیشتری تجربه کردند و تقریباً یک پنجم آمریکایی‌های بزرگسال گزارش کرده‌اند که هنگام استرس و یا فکر کردن به بیماری، یک واکنش جسمی داشته‌اند. همچنین زنان، جوانان و افرادی که درآمد کمتری دارند و افرادی که شغل یا درآمد آنها در اثر شیوع بیماری کاهش یافته، بیشتر از سایر گروه‌ها در رده بالای پریشانی روانی قرار دارند.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران همچنین درباره تاثیر شیوع ویروس کرونا بر سلامت روان نیز تاکید کرد: طبق یک نظر سنجی انجام شده در مارس سال ۲۰۲۰ در ایالات متحده آمریکا، ۴۱ درصد از آمریکایی‌ها گزارش کرده‌اند که در نتیجه شیوع ویروس کرونا، زندگی و سلامت روانی آنها "بسیار" یا "کمی" مختل شده است که در این میان برخی به دلیل اضطراب ناشی از نگرانیِ بیمار شدن شخصی در خانواده خود و برخی به دلیل اضطرابِ ناشی از نگرانی از اینکه در صورت بیماری به درمان جواب ندهند دچار اضطراب شده‌اند.
درتاج افزود: حدود نیمی از کارگران به دلیل نگرانی از تعطیلی محل کار یا ساعات کاهش یافته و از دست دادن شغل (به ویژه در بین کارگران خانوارهای کم درآمد کارگران نیمه وقت و کارگران دستمزد ساعتی) و ۶۶ درصد از والدینِ کودکانِ زیر ۱۸ سال و والدینی که با تعطیلی مهدکودک مواجه بودند، مختل شدن بهزیستی روانی خود را گزارش کرده‌اند.
به گفته وی، در مجموع حدود یک سوم از بزرگسالان احساس می‌کنند که اضطراب و استرس ناشی از ویروس کرونا تأثیر منفی بر سلامت روانی آنها داشته است که ۱۴ درصد از این ۳۲ درصد گزارش کرده‌اند که این موضوع تأثیر منفی زیادی بر سلامت روان آنها داشته است.
 

وضعیت اقتصادی چه تاثیری بر سلامت روان دارد؟
درتاج درخصوص تاثیر منفی وضعیت اقتصادی نامناسب بر سلامت روان نیز تصریح کرد: براساس داده‌ها، ۳۳ درصد از آمریکایی‌ها با درآمد پایین، در گروه پریشانی بالایی قرار دارند و در مقابل، فقط ۱۷ درصد از افراد در خانواده‌هایی با درآمد بالا طبقه‌بندی شده‌اند که سطح بالایی از پریشانی را تجربه می‌کنند.
 

زنان نسبت به مردان پریشانی روانی بالاتری را تجربه می‌کنند
وی همچنین درخصوص وضعیت سلامت روان به تفکیک جنسیت نیز گفت: زنان در هر سنی بیشتر از مردان در گروه پریشانی روانی بالا قرار دارند، به گونه‌ای که ۲۸ درصد از زنان دارای پریشانی روانی بالا هستند که این رقم برای آقایان ۱۹ درصد است.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران در همین راستا به راه‌های ارتقاء سلامت روان در جامعه پرداخت و افزود: اگرچه سلامت روان، یکی از مؤلفه‌های اساسی سلامتی است، اما شناخت اختلالات روانی و آگاهی از اهمیت آن محدود است. ننگ و عدم درک در مورد اختلالات روانی از موانع اصلی کمک گرفتن و ارتقاء سلامت روان هستند افزایش درک و غلبه بر این ننگ از طریق ارتباطات استراتژیک و بسیج اجتماعی، از گامهای اساسی در جهت تقویت برنامه های بهداشت و سلامت روان است.
درتاج تصریح کرد: چندین روش برای ارتقاء سلامت روان وجود دارد که از جمله آنها مداخلات در اوایل کودکی، حمایت و توانمندسازی کودکان، توانمندسازی اقتصادی زنان، حمایت اجتماعی از جمعیت سالخورده و تدوین برنامه‌هایی که افراد آسیب‌پذیر را هدف اصلی قرار می‌دهد، اجرای فعالیت‌های تبلیغاتی بهداشت روان در مدارس مداخلات بهداشت روان در محل کار، برنامه‌های پیشگیری از خشونت و قوانین و مبارزات ضد تبعیض و بسیاری از اقدامات دیگر برای ارتقاء سلامت روان است. در این راستا باید ارتقاء سلامت روان در سیاست‌ها و برنامه‌های دولتی و غیردولتی قرار گیرد که علاوه بر بخش بهداشت، مشارکت در بخش‌های آموزش، کار، دادگستری، حمل و نقل، محیط زیست، مسکن و رفاه و ... را می‌طلبد. همچنین زیر نظر بیمه قرار گرفتن خدمات روانشناسی باید در سیاست‌گذاری دولت جدید مد نظر قرار گیرد.
وی ادامه داد: از آنجایی که سلامت روان به شدت بر کیفیت زندگی افراد تأثیر می‌گذارد، منطقی است که دقیقاً مانند سلامت جسمی، سلامت روان نیز مورد مراقبت و نگهداری قرار گیرد و یکی از راه‌های حفظ آن، یافتن حس جامعه است؛ جامعه را می‌توان از بسیاری جهات تعریف کرد اما در مفهوم‌سازی ساده مهمترین عنصر جامعه ارتباط است. جامعه فقط یک موجودیت یا گروهی از افراد نیست، بلکه یک احساس است. احساس ارتباط با دیگران، احساس پذیرفتن برای آنچه هستیم و احساس مورد حمایت بودن و داشتنِ ارتباط، می‌تواند به تجربه این احساسات کمک کند. سلامت روان برای جامعه بسیار اهمیت دارد چرا که انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستند و قرار نیست در انزوا زندگی کنند.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با اشاره به اینکه جامعه برای پیشرفت انسان‌ها حیاتی است، گفت: جامعه بسیاری از عناصر مهم شامل تعلق، پشتیبانی و هدف را برای سلامت روان را فراهم می‌کند. به طور مثال جامعه حس تعلق خاطر را ایجاد می‌کند؛ ممکن است شما عضو یک گروه باشید اما این احساس تعلق اجتماعی چیزی متفاوت از سازگاری با بودن در یک گروه است. احساس واقعی تعلق، شامل این توانایی است که شما احساس می‌کنید به عنوان خود واقعی، خود جزئی از جامعه هستید و به خاطر ویژگی‌های منحصر به فرد خود مورد استقبال و قدردانی قرار می‌گیرید. بودن در جامعه، احساس داشتنِ پشتیبان و حامی را ایجاد می‌کند. وقتی به چیزی احتیاج دارید به چه کسی روی می‌آورید؟ داشتن افرادی که می‌توانید در مواقعی که نیاز به صحبت یا نیاز به کمک دارید با آنها تماس بگیرید، می‌تواند در شرایط سختی که ممکن است به تنهایی نتوانید بر آن غلبه کنید به شما کمک کند. دانستن اینکه افرادی از شما حمایت می‌کنند می‌تواند به شما کمک کند تا از خود مراقبت کرده و ایمن باشید. بودن در جامعه نیز در انسان هدف ایجاد می‌کند. در اجتماع افراد نقش‌های مختلف را پر می‌کنند شاید شما دوستی باشید که از پخت و پز لذت می‌برد و می‌توان در مواقعی روی شما حساب کرد یا دوستی هستید که دیگران می‌دانند در صورت نیاز در مورد مشکلات خانوادگی خود می‌توانند با او تماس بگیرند. این نقش‌های ساده می‌توانند از طریق بهبود زندگی دیگران به شما احساس بهتری دهند.
درتاج خاطرنشان کرد: این سه عنصر مهم در صورت بودن و عضویت در اجتماع حاصل می‌شود و در نهایت به سلامت روان بیشتر منجر خواهد شد. حال ممکن است این سوال ایجاد شود که چگونه اجتماعی را پیدا کنیم که در آن به سلامت روان برسیم؟ هنگامی که به دنبال احساس ارتباط قوی‌تری می‌گردید باید با خوداندیشی و خودشناسی آغاز کنید. آگاهی از آنچه برای شما مهم است می‌تواند به شما در یافتن راه‌هایی برای برقراری ارتباط با سایر افرادِ همفکر کمک کند.
وی در ادامه افزود: علائق خود را در نظر بگیرید. می‌خواهید چه کاری انجام دهید؟ شاید از مطالعه لذت ببرید و بتوانید به یک باشگاه کتاب بپیوندید یا شاید شما همیشه دوست داشتید فوتبال و ورزش را امتحان کنید و می‌توانستید به یک تیم بپیوندید. این امکانات بی‌پایان هستند و شما ممکن است در هنگام انجام فعالیت‌هایی که از آنها لذت می‌برید ارتباط با دیگران را آسان‌تر انجام دهید. ارزش‌های خود را در نظر بگیرید. این ارزش‌ها می‌تواند شامل کارهای خیریه یا کارهای داوطلبانه باشند. این سرویس‌دهی، پاداش‌آور است و شما می‌توانید با دیگرانی ارتباط برقرار کنید که ارزش‌های مشابهی دارند یا دقیقاً به همان علایق شما اهمیت می‌دهند. بخش عمده‌ای از ساختن جامعه شما پرداختن به یکدیگر و یافتن فعالیت‌های داوطلبانه راهی عالی برای شروع است.
وی در توضیح بیشتر گفت: باورهای خود را در نظر بگیرید؛ به چیزهایی اعتقاد دارید؟ اگر با یک عمل یا آیین معنوی ارتباط برقرار می‌کنید سعی کنید به یک جلسه سخنرانی یا کلاس مقدماتی مرتبط با آن بروید. ارتباط با چیزی بزرگتر از خودتان، راهکار مفید دیگری برای گسترش جامعه و افزایش سلامت است.
رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران با بیان اینکه انسان‌ها خواهان ارتباط هستند، گفت: احساس پذیرفتن نسبت به آنچه واقعاً هستند، می‌تواند اعتبار و ارزش شخصی برای آنها به وجود آورد. جایی که جامعه را می‌یابیم به خود ما بستگی دارد. اگر هنوز احساسی قوی از اجتماع پیدا نکرده‌اید سعی کنید ادامه دهید. مهم نیست که جامعه شما بزرگ یا کوچک باشد، بلکه یافتن افرادی که با آنها ارتباط برقرار می‌کنید برای سلامت روان شما حیاتی است و به یاد داشته باشید. همانطور که برای شما مهم است که جامعه خود را پیدا کنید برای دیگران نیز مهم است که شما را به عنوان بخشی از جامعه خود داشته باشند.
درتاج با تاکید بر اینکه حفظ و بازیابی سلامت روان به صورت فردی و همچنین در سطح جامعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، خاطرنشان کرد: اوج سلامت روان نه تنها پرهیز از شرایط فعال بلکه مراقبت از سلامتی به طور مستمر و مداوم است و به طور کلی سلامت روان به تعادل خوبی از سلامت روحی، جسمی، اجتماعی، عاطفی و معنوی نیاز دارد. بدون سلامت روان هیچ سلامتی وجود نخواهد داشت چراکه سلامت روان نه تنها برای رفاه شخصی ما بلکه برای دستیابی به جامعه‌ای مقاوم و پایدار نیز ضروری است. سلامت روان می‌تواند لذت مهارت‌های مقابله‌ای، روابط فردی، پیشرفت تحصیلی، اشتغال، مسکن و پتانسیل اقتصادی را بهبود بخشد و به کاهش مشکلات بهداشتی- جسمی و کاهش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی و ایجاد سرمایه اجتماعی کمک کند.

برچسب ها:
افسردگی
ارسال نظرات
x