ضرورت تدابیر ویژه اقتصادی در شرایط بحرانی / مسئولان اقتصادی باید فضا را مدیریت کنند
حمله ایران به اسرائیل و افزایش تنشهای نظامی و سیاسی در خاورمیانه موجب نوسانات شدید در بازارهای مالی شد. اگر چه برخی معتقدند این تغییرات قیمتی در حوزه بازار دلار و طلا موقتی است و با کاهش تنشها به قیمتهای قبل بازخواهیم گشت. به عقیده برخی فعالان اقتصادی اکنون بانک مرکزی اختیار بیشتری برای دخالت در بازار ارز و رفع هیجانات موقت را دارد.
اقتصادآنلاین- فرشته رضایی؛ نرخ دلار و طلا پس از افزایش سطح تنشها در بازار داخلی ایران نیز افزایشی بود و قیمت ارزهای دیجیتال در جهان نیز نسبت به این اتفاق، واکنش منفی شدیدی نشان داد. قیمت طلا و سکه در پی حملات ایران به سرزمینهای اشغالی دچار افزایش قیمت هیجانی شد و به این ترتیب طلای ۱۸ عیار بار دیگر قله ۴ میلیونی را فتح کرد. قیمت اونس جهانی طلا نیز، به رقم ۲۶۴۹ دلار رسیده است. دلار نیز در بازار آزاد به کانال ۶۳ هزار تومان صعود کرد.
رفتار هیجانی باعث خروج از بازار سرمایه میشود
در این زمینه علی مروی، اقتصاددان به اقتصادآنلاین گفت: وقتی که ریسکهای سیاسی و امنیتی هر کشور بالا برود فعالان بازار سرمایه نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهند. این فقط مختص ایران نیست و ذات بازار سرمایه است که سرمایهگذاران در بازار سرمایه تا حد خیلی زیادی ریسک گریزند و کوچکترین ریسکی باعث میشود از بازار خارج شوند. اما برای ایران شرایط کمی متفاوت است و آن این که سرمایهگذاران بازار سرمایه ایران با این فضا ناآشنا نیستند و هم دوران سختش را تجربه کردند و هم دورانی که مدیریت بهتری در بازار وجود داشته است.
وی افزود: در طول تنشهای یک سال اخیر به نظر نمیرسد که بازار و بازیگران اصلی بازار به این جمعبندی رسیده باشند که سطح تنش از این هم فراتر برود. برعکس این که در بازار ارز خیلی از فعالان معتقدند که ریسکهای بزرگتری ممکن است شاهد باشیم ولی در بازار سرمایه کمتر چنین پیشبینی وجود دارد و در حال حاضر در بازار سرمایه ما در طول این دو سال اخیر، کسانی در بازار باقی ماندند که وفادار به بازار سرمایه بودند. لذا آنهایی که خیلی هیجانی تصمیم میگیرند از بازار سرمایه تخلیه میشوند؛ بنابراین دو گروه باقی میمانند؛ آنهایی که رفتارها یا کنش جدی ندارند، یعنی یا سهم خود را رها کرده و خیلی فعالیت نمیکنند و کسانی که خیلی هوشمندانهتر و محاسبهگرتر وارد بازار میشوند. گروه اول چسبندگی به بازار دارند، اما گروه دوم وفاداری به بازار دارند. این تحلیل وضعیت بازار است. اما سیاستگذار و وزیر اقتصاد و رئیس بورس و شورای عالی بورس طبعاً باید فضا را مدیریت کنند که این فضای نااطمینانی و محدود شدن فعالیتهای بورسی خیلی زود جمع شود. قطعا بستن و محدود کردن دامنه نوسان و این مسایل اتفاقات خوبی است ولی برای مثلاً یک الی دو روز اثر میکند و باید برای اثرات بلند مدت تدابیر دیگری بیندیشند تا همین گروه اندک وفادار یا چسبنده بازار هم کم کم مجبور به ترک بازار نشوند.
این تحلیلگر اقتصادی بیان کرد: فارغ از هر تحول سیاسی و نظامی، خود عوامل درون بازار باعث میشود که بازار ما شکست بخورد و سقوط کند. بستن یا محدود کردن بازار سرمایه راهکار مقطعی است. ما در روزهای منتهی به تعطیلات آخر هفته ممکن است نوسانات چندانی نداشته باشیم، اما از ابتدای هفته آینده باید منتظر باشیم اگر تنشها ادامه پیدا کند فکر اساسی کنیم. شاید شنبه صبح این استراتژی، استراتژی خوبی نباشد و اگر وضعیت عمومی منطقه همین شکلی باشد که الان است، نگه داشتن دامنه نوسان در دامنه محدود اصلاً استراتژی خوبی نخواهد بود، چون کاملا سرمایهگذار را ناامید میکند و همچنین لازم است برای بهبود وضعیت بخشی از رفتارهای سیاسی-حاکمیتی هم تعدیل و وضعیت درست شود.
مشکلات ساختاری بازارها ربطی به تنشهای اخیر ندارد
علی مروی در پاسخ به این سوال که سیاستگذاران در شرایط فعلی چه باید کنند که از رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران کم کنند؟ توضیح داد: باید بر روی اصلاح ساختاری بازار سرمایه کار کرد. اگر مدیران بازار سرمایه بخواهند مشکلات ساختاری را پشت این نوسانات سیاسی و امنیتی قایم کنند و اعلام کنند که به این دلیل بازار سرمایه ما درست نمیشود و مشکل ناامنی سرمایه داریم اینها انصافاً یک جور گول زدن خودشان است و باعث میشود که نتیجه نگیرند. حداقل تا زمان هست باید به سمت اصلاحات ساختاری رفت. نیاز است نقش بازارگردانها و نهادهای واسط مالی را پر رنگ کنند و اجازه فعالیت بیشتر کارگزاریها به عنوان نهادهای کارگزار و تسهیل کننده معامله را بیشتر کنند. سراغ ابزارهای جدید مالی به ویژه سهامهای اولیه و ابزارهای مالی جدیدتر بروند. این اقدامات واجبی است که الان باید انجام شود. اکنون فضای سیاسی داخلی تا حدی مدیریت شده و نباید باعث شویم این دو سه گروهی که فعلاً در بازار ماندند از آن خارج شوند.
علی مروی در پاسخ به این سوال که اکنون سوال اصلی سرمایهگذاران بازارها این است که در حال حاضر با سرمایه خود چه کنیم؟ هم جواب داد: جواب قطعی برای این وجود ندارد، اما یکی از چیزهایی که باید از سرمایهگذاران بپرسیم اینکه چقدر ریسک پذیری دارند؟ و بر اساس مدل ریسکی که میپذیرند و وقتی که میخواهند اختصاص بدهند باید تصمیم بگیرند. اگر ریسکگریز هستند و برنامه خاصی برای سرمایه خود نداشته و فقط به دنبال رشد آن هستند، باید به سمت داراییهای حقیقی بروند مثلا سرمایهگذاری در بخش زمین و ملک یا بازار طلا و هر چیزی که دارایی حقیقی باشد. هر چقدر درجه ریسک پذیری آدمها بیشتر شود آنها به سمت اوراق مالی و داراییهای مالی میروند. من معتقدم اگر کسی هم ریسکپذیر باشد، هم وقت داشته باشد و پای بازار بماند و نوسان گیری انجام دهد و همزمان حواسش به شاخص بازار باشد، در همین شرایط هم از این بازار سود میکند، البته ساده نیست و برای آدمهای حرفهای هم سخت خواهد بود. به نظر در چنین شرایطی افراد برای سرمایهگذاری از داراییهای حقیقی میتوانند شروع کنند و بعد به سرمایه گذاری در بازار سرمایه و خرید و فروش بپردازند.