تشدید تنش با هدف بقای نتانیاهو در قدرت / پاسخ حزب الله موازنه را تغییر میدهد؟
آتش جنگ این روزها بیش از همیشه در منطقه خاورمیانه دیده میشود. بنیامین نتانیاهو برای حفظ صندلی نخست وزیری و فرار از فشارهای واشنگتن تصمیم گرفته است وارد مرحله «تشدید تنش» با مقاومت شده و نوعی بازی «حاصل جمع صفر» را با مقاومت تعریف کند. ترور سید حسن نصرالله آخرین خط قرمزی بود که تلآویو از آن عبور کرد. واقعیت آن است که ایران و اعضای شبکه مقاومت باید با توجه به تغییرات جدید، در استراتژیهای خود تجدیدنظر کرده و بازدارندگی در برابر اسرائیل را احیا کنند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، درگیری حزبالله و اسرائیل، زمانی آغاز شد که محور مقاومت لبنان به یاری جنبش مقاومت اسلامی (حماس) در فلسطین شتافت. هر بار که اسرائیلیها اقدامات گستره علیه مردم بیگناه فلسطین انجام میدادند، از طرف نیروهای حزبالله تحت فشار قرار میگرفتند. اسرائیلیها با هدف تضعیف فرماندهی نیروی مقاومت، اقدامات متفاوتی را طی چند ماه اخیر انجام دادند. از بین بردن فرماندهان و شخصیتهای ممتاز حزبالله، همچون فؤاد شکر (مشاور ارشد سید حسن نصرالله) در تاریخ ۳۰ ژوئیه، ابراهیم عقیل، اعضای نیروی رضوان و در آخر به شهادت رساندن نصرالله در روز جمعه ۲۷ سپتامبر از مهمترین جنایات آنان بوده است. اسرائیلیها با حمله مستقیم به لبنان، حاکمیت این کشور عربی را نقض کرده و امنیت را از مردم بیگناه لبنان سلب نمودهاند. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد به اهداف اسرائیل در حمله به لبنان و نقش آمریکا در این مناقشه فراگیر بپردازیم.
حزب الله با ترور نابود نمیشود
مقامات اسرائیلی با حملات گسترده خود به لبنان در پی چشماندازی فراتر از پایان جنگ در جبهه شمالی هستند. به گفته هرتصی هالوی، رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی: «اسرائیل به دنبال از بین بردن کامل گروه مقاومت لبنانی است و تا زمان رسیدن به این هدف مهم، کنارهگیری نخواهد کرد و در آینده اقدامات بزرگتری انجام خواهد داد.» به تصور مقامات اسرائیلی، مورد هدف قرار دادن مقامات و نیروهای ارشد حزبالله برابر است با نابودی تدریجی نیروهای مقاومت در لبنان! نکته حائز اهمیت آن است که اندیشه مقاومت در افکار مردم رخنه کرده و حتی با ترور دبیرکل حزبالله، سید حسن نصرالله این جریان از بین نخواهد رفت. همان گونه که با ترور عباس موسوی (دبیرکل سابق حزبالله)، حزبالله نابود نشد.
یکی از اهدافی که به طور مرتب از سوی مقامات اسرائیلی شنیده میشود، بازگرداندن ساکنان شمال به خانههایشان است. این یک هدف ژئوپلیتیکی از ادامه دادن جنگ است. یزید سیع تحلیلگر ارشد مرکز خاورمیانه در بیروت گفت: «حزبالله قرار نیست ناپدید شود و هرکاری که اسرائیل تا این لحظه انجام داده است، باعث نابودی آن نشده است. همچنین یکی از پیروزیهای اسرائیل در لبنان، بازگشت به مفاد قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ است که به موجب آن حزبالله باید نیروهای خود را از شمال رودخانه لیتانی و از جنوب لبنان خارج کند.» به نوعی اسرائیل با این هدف به دنبال ترسیم یک منطقه حائل در جنوب تا خط رودخانه لیتانی است و با حملات خود قصد دارد ارتباط بین شمال و جنوب لیتانی را از بین ببرد.
محک توانمندی حریف
سنجیدن توان نیروی نظامی در جنگ معمولاً از سوی طرف مقابل درگیری صورت میگیرد. در این راهبرد وقتی اسرائیل به لبنان حمله میکند، در جواب باید منتظر پاسخ باشد. این پاسخ در دیدگاهی میتواند یکی از هدفهای اسرائیل را نمایان کند. زیرا با ارسال موشک از سمت حزبالله، در مرحله اول توان موشکی آن برای دشمن مشخص میشود و در مرحله بعد مکان سکوهای موشکی نمایان خواهد شد. اسرائیل با انجام حملات در پی نابودی تجهیزات نظامی حزبالله از جمله سیستم موشکی آن است. آنان در این مسیر سیستم ارتباطی لبنان را مختل میکنند تا راه را برای دیگر اقدامات خود بگشایند.
حمایت آمریکا از جنایات اسرائیل
از زمان آغاز طوفان الاقصی، آمریکا اگرچه در برخی از مواقع خواستار کاهش تنش در منطقه خاورمیانه شده است، اما عملکرد آن نسبت به فرآیند جنگ چیز دیگری را نشان میدهد. آنان معمولاً به صورت مستقیم و غیر مستقیم حامی رژیم صهیونیستی و تأمینکننده اصلی تسلیحات آنان در عمل بودهاند. طبق آخرین اظهارات جو بایدن در بیانیهای رسمی، او کشته شدن نصرالله توسط رژیم صهیونیستی را معیار عدالت برای قربانیان آمریکایی، اسرائیلی و غیر نظامی لبنان دانسته است. همچنین با وضعیت پیش آمده در لبنان، وزارت خارجه از آمریکاییهای مقیم در لبنان درخواست کرده هر چه سریعتر این کشور را ترک کنند، زیرا اگر وضعیت وخیمتر از حال شود دیگر شاید فرصتی برای خروج از لبنان نداشته باشند؛ بنابراین روایت جنگ به این شیوه است، وجود یک قدرت حامی به نام آمریکا، پشت سر جنایتهای اسرائیل بوده و از میزان حملات اسرائیلیها به مردم بیگناه نمیکاهد. اگر بخواهیم کمی خوشبین باشیم در بهترین حالت آمریکاییها با تقویت نیروهای نظامی خود در خاورمیانه به دنبال جلوگیری از جنگ گسترده در این منطقه هستند، در صورتی که اسرائیلیها به دنبال درگیر کردن آمریکاییها در این جنگ هستند.
تلاش برای تغییر موازنه
با حمله مستقیم اسرائیل به لبنان سطح درگیریها متفاوت از گذشته تعریف میشود. به گونهای که حمله به ضاحیه بیروت شدت جنگ را فراتر کرد. با این وجود حملاتی که در جریان است میتواند موازنه قوا در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. اسرائیلیها میخواهند رشته سخت میان اعضای مقاومت را از بین ببرند. اسرائیلیها برای رسیدن به اهدافشان از تمام خط قرمزها عبور خواهند کرد. اخیراً گالانت، وزیر دفاع اسرائیل ادامه جنگ را به این شیوه توصیف کرده است؛ مهمات و ابزارهای زیادی در زرادخانه ارتش برای مقابله با حزبالله موجود است؛ بنابراین با توجه به این گفتهها، ارتش رژیم قصد گسترده کردن آتش جنگ را دارد و آنان در ابتدا از حملات هوایی برای رسیدن به مقصودشان استفاده خواهند کرد و اگر در این مسیر به اهدافشان نرسند، در ادامه حمله زمینی به لبنان را آغاز خواهند کرد. انتظار میرود حزب الله نیز در جواب، پاسخهایی همسطح و یا حتی فراتر از ترور سید حسن نصرالله را روی میز بازی بگذارد تا موازنه تهدیدات و اقدامات را به نفع جریان مقاومت تغییر دهد.