چه کسی اقتصاد رژیم صهیونیستی را به دره هل داد؟
تبریز _ رژیم صهیونیستی قریب به یک سال است که بعد از عملیات فلسطینی 7 اکتبر در حال گسترش جنگی است که هزینههای اقتصادی فوق العاده سنگینی برای این رژیم، آمریکا و غرب داشته است. این که معادلات سیاسی، همچون دخالت رژیم صهیونیستی در مناقشات اوکراین، چقدر در ایجاد چنین معادلهای نقش داسته است امری است قابل بررسی. اما آنچه که در همان بدو امر جلب نظر میکند نرسیدن این رژیم، نه تنها به اهداف کوتاه مدت آزادی اسرا و از بین بردن جنبش حماس در نوار غزه، که بیش از آن اهداف استراتژیک خود است.
اقتصاد آنلاین؛ گروه استانها _ چندی است که تحلیلگران بر استراتژی موفق گروههای مقاومت در پیشبرد راهبرد جوشاندن قورباغه در قبال رژیم صهیونیستی سخن میگویند. راهبردی که با ادامه جنگ فرسایشی در مهمترین پیامد خود اقتصاد این رژیم را در محاق برده است. افزایش کسری بودجه رژیم صهیونیستی به 8.1 درصد تولید ناخالص داخلی آن، سه برابر بیشتر از پیشبینیهای قبل از آغاز جنگ است.
در برابر چنین راهبردی، رژیم صهیونیستی تلاش کرده است با افزایش تنش در منطقه و بالابردن فشارها برای ورود مستقیم ایران به جنگ منطقهای، از دو طریق اقتصاد خود را نجات دهد. اول این که نیروی کار از دست رفته خود در شهرکهای صهیونیستی را امیدوار به ادامه کار در سرزمینهای اشغالی نگه دارد و دوم این که با گسترش جنگ بتواند حمایتهای هر چه بیشتر اقتصادی آمریکا و غرب را جلب کند.
در واقع امید نتانیاهو و متحدان تندرو او در کابینه بر این است که با یکسره کردن کار مقاومت در سرزمینهای مجاور در گام اول و متوقف کردن حملات به شهرکها، بازگشت شهرکنشینان را تسهیل کند و سپس با تضعیف مقاومت در سوریه، عراق و یمن امنیت کافی برای فعالیتهای اقتصادی را فراهم کرده، در گام نهایی با حذف مقاومت یمن، امنیت دریایی مورد نیاز برای حمل و نقل دریایی را برای کشتیهای تجاری خود فراهم کند و شاید به این روش بتوانند اقتصاد فروپاشیده خود را بهبود بخشیده و از راهبرد جوشاندن قورباغه فرار کند.
پرسش شایسته بررسی در چنین هنگامهای این است که آیا ذرهای احتمال وجود دارد که جنبشهای مقاومت منطقه با سیاست جنگ و مشت آهنین نتانیاهو و کابینهاش خاموش و یا حداقل تضعیف شوند؟
ناگفته پیداست که چنین فرضی نامحتملترین فرض ممکن درمیان گزینههای ممکن رویدادها در سالهای آتی است، چرا که تقریبا تمامی گروههای جنبش مقاومت به نوعی در کارنامه خود، به عنوان مبارزان آزادی بخش و انقلابی سرزمین خود شناخته میشوند که بیشتر از روش جنگ نامنظم و نا متقارن در مبارزات خود بهره میبرند و با عقبهای مردمی، بعید به نظر میرسد با حملاتی اینچنینی از میدان خارج شوند.
در نتیجهگیری از چنین تحلیلی میتوان به دلیل بردباری ایران در برابر شهادت اسماعیل هنیه در تهران و حملات دیوارنهوار رژیم غاصب صهیونیستی به مقاومت و مردم بی دفاع در غزه و لبنان پی برد. در واقع ورود ایران به درگیری مستقیم با رژیم صهیونیستی مجوز گسترش درگیری و حملات به مقاومت و خروج گروههای مقاومت از موضع برتری در افکار عمومی جهانی را در پی دارد و این امر باعث خواهد شد که روند فلج سازی اقتصاد رژیم صهیونیستی بی اثر شود. این در حالی است که با تداوم تهدیدات مقاومت در سرزمینهای اصلی اشغالی در سالهای آتی، با از میان رفتن مزیت اقتصادی رژیم جعلی صهیونیستی به عنوان نقطه قوت اصلی آن، پیشبینی رهبر فرزانه انقلاب در عمر کوتاه و کمتر از 25 سال این رژیم بی تردید محقق خواهد شد.