از برجام تا فشار حداکثری / انتخابات آمریکا چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
بررسی دادههای مربوط به متغیرهای اقتصادی و شدت تحریمها نشان میدهد که روی کارآمدن یک دموکرات یا جمهوریخواه، تأثیر متفاوتی بر اقتصاد ایران ندارد و این رویکرد دولت وقت در ایالات متحده و رابطه ایران و آمریکا در آن زمان است که بر افزایش شدت تحریمها و در نتیجه آثار اقتصادی آن موثر است. ترس تحلیلگران از ترامپ، مربوط به مواضع افراطی و سیاست فشار حداکثری وی میباشد. با این حال بیشترین شدت تحریمها علیه ایران در دوران یک دموکرات (اوباما) اعمال شده و بایدن و هریس نیز در دولت خود عزمی جدی برای بازگشت به برجام نشان ندادند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، انتخابات آمریکا همواره در سرتاسر دنیا مورد توجه بوده است. جدای از اینکه شرایط اقتصادی این کشور میتواند در روند اقتصادی جهانی تأثیرگذار باشد، جهتگیریهای سیاسی آن نیز میتواند اثرگذاری بسیار زیادی بر وضعیت سیاسی و اقتصادی در کشورهای مختلف داشته باشد.
در ایران نیز بسیاری از تحلیلگران معتقدند اینکه چه کسی و کدام حزب در ایالات متحده بر سر کار باشد، میتواند در اقتصاد ایران تأثیرگذار باشد. به صورت کلی، ممکن است بسیاری از افراد تصور کنند که دموکراتها روابط نرمتری با ایران داشته و امکان از سرگیری روابط در دوران این حزب بیشتر است که میتواند به افزایش مبادلات ایران با دنیا منجر شود. از سوی دیگر، برخی معتقدند که جمهوریخواهان با مواضع سختگیرانه خود منجر به افزایش فشارهای خارجی بر اقتصاد ایران خواهند شد.
با این حال دادهها تأثیر مستقیم و قابل توجهی از حکمرانی احزاب در ایالات متحده بر اقتصاد ایران نشان نمیدهند. با این حال، مشخص است که مواضع دولت مستقر میتواند بر افزایش تنشها بین ایران و آمریکا تأثیرگذار باشد. این مسئله در نهایت از طریق شدت گرفتن تحریمها، میتواند اقتصاد ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
چه کسی در آمریکا با ایران سر دشمنی دارد؟
تأثیر واقعی تنشهای بین ایران و آمریکا بر اقتصاد ایران را میتوان از طریق شاخص شدت تحریم اندازه گرفت که نشان میدهد در چه دورهای شدت تحریمها علیه ایران بیشتر و یا کمتر شده است. این شاخص توسط هاشم پسران و همکاران ارائه شده و از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۲۰ را در بر میگیرد.
نمودار زیر شاخص شدت تحریمها علیه ایران را نشان میهد.
همانطور که در نمودار مشخص است، کمترین شدت تحریمها در بین سالهای ۱۹۸۹ الی ۱۹۹۴ تجربه شده است که مربوط به دوران ریاست جمهوری جرج هربرت واکر بوش که یک جمهوریخواه است میباشد. پس از آن، در بین سالهای ۱۹۹۴ الی ۱۹۹۸، ایران چند شوک تحریمی را تجربه میکند. در این بازه زمانی، بیل کلینتون که یک دموکرات است رئیس جمهوری ایالات متحده را بر عهده دارد. در دوران جرج واکر بوش از حزب جمهوریخواه، تحریمهای جدی بسیاری علیه ایران وضع شد و شاخص شدت تحریمها رشد قابل توجهی را تجربه کرد. این تحریمها در دولت اوباما که یک دموکرات است ادامه یافت و در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به اوج خود در تاریخ ایران رسید. با استناد به مقاله پسران، شدت تحریمهای وضع شده در این دوره حتی از دوران فشار حداکثری ترامپ نیز بیشتر است.
تا وقوع توافق برجام، شدت تحریمها همچنان سطوح بالایی را تجربه میکند و پس از وقوع این توافق در سال ۲۰۱۵، شاخص شدت تحریمها نیز کاهشی تاریخی را تجربه کرد و توانست دورهی تنفسی برای ایران در فضای سیاست خارجی باشد. با این حال، خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ باعث شد تا ایران دومین شوک تاریخی خود در مورد تحریم را تجربه کند.
دادههای بالا بیانگر یک نکته است. اینکه مهم نیست چه حزبی در قدرت قرار داد و در نهایت سیاستهای تمام احزاب در ایالات متحده در دورههای مختلف منجر به افزایش شدت تحریمها علیه ایران شده است. با این حال، تأثیر این تحریمها بر اقتصاد ایران غیر قابل انکار است و در مقالات بسیاری من جمله مقاله پسران مورد بررسی قرار گرفته است. در نتیجه رویکرد کلی یک دولت میتواند بر شدت تحریمها و در نتیجه وضعیت اقتصادی ایران اثرگذار باشد.
سرمایهگذاری خارجی قربانی اصلی است
شاید بتوان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران را مهمترین متغیری دانست که با افزایش تنشها بین ایران و آمریکا دستخوش تغییر میشود. در صورتی که سیاست دولت جدید به گونهای باشد که به افزایش شدت تحریمها منجر شود و ریسکهای سرمایهگذاری در ایران را افزایش دهد، میتواند منجر به کاهش جدی سرمایهگذاری خارجی در ایران شود.
نمودار زیر، سرمایهگذاری خارجی در ایران را در زمان احزاب مختلف حاکم در ایالات متحده نشان میدهد.
همانطور که در نمودار مشخص است، سرمایهگذاری خارجی در ایران تا پیش از سال ۲۰۰۰ اعداد قابل توجهی را نمایش نمیدهد. با این حال از سال ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۶، به طور کلی روند سرمایهگذاری خارجی در ایران صعودی بوده است. روندی که در سال ۲۰۱۶ و با به قدرت رسیدن ترامپ متوقف شده است. با این حال، این نمودار نیز بیان میکند که احزاب چندان اثرگذار نیستند و این رویکرد دولت مستقر است که میتواند اثرگذار باشد.
بررسی شوکهای تحریمی در کنار سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتواند به درک بهتر مطلب کمک کند.
همانطور که در نمودارمشخص است، از سال ۲۰۰۹ و با شدت گرفتن تحریمها علیه ایران در سالهای پس از آن، نرخ رشد سرمایهگذاری خارجی روندی نزولی را در پیش گرفت و در نهایت با شدت گرفتن تاریخی تحریمها در سالهای ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۵ منفی شد.
از سوی دیگر، رفع تحریمها سیگنال مثبتی را به سرمایهگذاران خارجی دارد و با امضای قرارداد برجام در سال ۲۰۱۵، نرخ رشد سرمایهگذاری خارجی در ایران شدیدا مثبت شد و رکورد تازهای را در قرن بیست و یکم بر جای گذاشت. رشد سرمایهگذاری خارجی در ایران تا سال ۲۰۱۸ مثبت بود، اما با توجه به ریسکهای ناشی از خروج آمریکا از برجام از سال ۲۰۱۷ روندی نزولی به خود گرفت و در نهایت با خروج ایالات متحده از برجام منفی شد.
کدام حزب دوستدار تورم در ایران است؟
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، سیاستهای احزاب مختلف در قبال ایران در طی تاریخ تفاوت چندانی نداشته و رویکرد دولتها در ایالات متحده فراحزبی و با توجه به روابط دو کشور در بازه زمانی خاص خود است.
نمودار زیر نرخ تورم ایران در دوران احزاب مختلف در ایالات متحده را نشان میدهد.
همانطور که پیشتر گفته شد و در نمودار نیز مشخص است، سیاستهای حزبی تفاوت چندانی برای وضعیت ایران ندارد و رویکرد دولت مهم است. نرخ تورم از شاخص شدت تحریمها تأثیرپذیر است.
نمودار زیر شوکهای تحریمی و نرخ تورم در ایران را نشان میدهد.
همانطور که در نمودار مشخص است، شوک تحریمی سال ۲۰۰۶ و شدت یافتن تحریمها در سالهای پس از آن (تا ۲۰۰۸، قابل مشاهده در نمودار اول یادداشت) نقش مهمی در افزایش نرخ تورم به سطح ۲۵ درصد داشته است. همچنین شدت گرفتن تاریخی تحریمها در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ و ادامه یافتن آن در سالهای بعدی نیز منجر به افزایش سطح تورم به ۳۵ درصد در سال ۲۰۱۳ شده است. بهبود روابط و سیاستهای مثبت اقتصادی در سالهای ۲۰۱۵ الی ۲۰۱۷ باعث شد تا اقتصاد ایران بتوان یک دوره تورمهای پایین را تجربه کند. با این حال، شوک تحریمی سال ۲۰۱۸ در نتیجه خروج ترامپ از برجام و فشار حداکثری تأثیر قابل توجهی بر افزایش نرخ تورم در سال مذکور و سالهای پس از آن داشته است.
چرا انتخابات این دوره تا این اندازه مهم شده است؟
با وجود اینکه ایران بیشترین شدت تحریمها را در سالهای ۲۰۱۱ الی ۲۰۱۲ در دوران یک دموکرات تجربه کرده است، با این حال تحلیلگران بعضا معتقدند که باقی ماندن یک دموکرات در کاخ سفید میتواند برای ایران نیز مفید باشد حتی با وجود اینکه پیشرفت قابل توجهی برای توافق در دوران بایدن مشاهده نشده است. شاید دلیل اصلی ترس از روی کار آمدن ترامپ را بتوان سیاستهای افراطی او دانست.
سیاستهای ترامپ علاوه بر فشار حداکثری علیه ایران، ریسکهای موجود در زمینه بین الملل را نیز افزایش میدهد. به همین دلیل و با توجه به حاشیههای فراوان پیرامون او، برخی از تحلیلگران روی کار آمدن ترامپ ریسک را در سطح جهانی افزایش میدهد.
با این حال، همچنان برای تصمیمگیری و پیشبینی بهتر نیاز است تا به دادهها نگاه کرد. ترس از ترامپ، شاید بیشتر به دلیل این باشد که تحریمهای وضع شده توسط او در سالهای اخیر احساس شده است. با این حال همچنان بیشترین شدت تحریم وضع شده علیه ایران مربوط به یک دموکرات است و روی کار آمدن یک دموکرات دیگر نه دلیلی برای گشایش در توافق و نه دلیلی برای عدم توافق است.
اگر به اشخاص نگاه کنیم، ترامپ قصد دارد تا رویکرد پیشین خود، یعنی فشار حداکثری را در پیش بگیرد و از سوی دیگر هریس در مصاحبههای متعدد در انتخابات ۲۰۲۰ اعلام کرده بود که به برجام باز میگردد و از مواضع شدید ترامپ علیه ایران انتقاد کرده بود. با این حال، در دولت بایدن و هریس اقدام موثری برای توافق انجام نشد و همچنین دادهی قابل اتکایی برای بررسی شدت تحریمها در این بازه زمانی وجود ندارد؛ بنابراین روی کار آمدن وی را نمیتوان امید جدیدی برای احیای برجام دانست. با این حال همچنان برخی از تحلیلگران معتقدند که ترامپ فشار بیشتری را در زمینه تحریمها علیه ایران اعمال خواهد کرد.