نتانیاهو یا حماس؛ چه کسی مانع برقراری آتشبس است؟
شروط بیقاعده و کارشکنی نتانیاهو در روند مذاکرات آتشبس موضوعی نیست که حتی جو بایدن بخواهد آن را پنهان کند؛ با این حال پس از پیدا شدن جسد شش اسیر اسرائیلی، نخست وزیر اسرائیل قصد دارد تا با ایجاد کمپینی رسانهای و حتی «سندسازی جعلی» یحیی سنوار و گروه حماس را به عنوان مانع اصلی بر سر برقراری توافق آتشبس در غزه معرفی کند. در سوی مقابل بسیاری از اعضای جامعه جهانی و حتی افکار عمومی داخلی اسرائیل «بی بی» را متهم ردیف اول فرسایشی شدن جنگ در غزه دانسته و معتقدند اگر رهبر حزب لیکود از برقراری جایگاه سیاسی خود مطمئن شود، بیدرنگ پیشنهاد صلح را خواهد پذیرفت.
اقتصاد آنلاین - محمد بیات: با گذشت ۳۴۱ روز از جنگ غزه همچنان ارتش اسرائیل در غزه حضور داشته و در جدیدترین جنایت خود یک مرکز غیرنظامی و بشردوستانه در خان یونس را هدف قرار داده که حداقل منجر به کشته شدن ۴۰ غیرنظامی شده است. در حالی که آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان اصلیترین متحد تلآویو نیز خواستار خاتمه یافتن جنگ در شرق مدیترانه هستند اما نتانیاهو برای بقا در قدرت و عدم سقوط کابینه ترجیح میدهد تا همچنان در غزه «ترک تازی» کرده و به بهانه مقابله با نفوذ ایران به شمال کرانه باختری لشگرکشی کند. مطرح کردن شروطی همچون باقی ماندن نیروهای ارتش اسرائیل در کریدور نتصاریم- محور فیلادلفیا، داشتن حق وتو در خصوص زندانیان خاص و در نهایت امکان بازگشت مجدد ارتش اسرائیل برای مقابله با جنبش حماس شروطی هستند که اساسا امکان توافق را محدود کردند. به بیان دیگر شروط جدید تیم مذاکره کننده اسرائیل برخلاف متن قطعنامه ۲۷۳۵ شورای امنیت و پیشنهاد سه مرحلهای بایدن در اواخر ماه مه است. میزان کارشکنی صهیونیستها در روند مذاکرات به قدری زیاد بوده که آمریکاییها در تریبونهای غیررسمی خواستار مذاکرات مستقل میان واشنگتن- حماس با هدف آزادی ۷ اسیر آمریکایی شدند.
نتانیاهو فعلا قصدی برای عقب نشینی از محور فیلادلفیا ندارد
در میانه این کارزار پیدا شدن جسد شش اسیر، به ویژه هیرش گولدبرگ شهروند آمریکایی- اسرائیلی، سبب وارد شدن شوک بزرگ به جامعه رژیم صهیونیستی و برپایی تظاهرات و اعتصابات گسترده در سراسر سرزمینهای اشغالی شد. حتی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز سیاست «صبر» و «سکوت» را کنار گذاشت و رسما به رسانهها گفت که نتانیاهو آنگونه که باید برای رسیدن به توافق آتشبس تلاش نمیکند. پس از بسیج افکار عمومی علیه ائتلاف راستگرایان، نتانیاهو تصمیم گرفت تا با برپایی کنفرانس خبری به توجیه حضور نیروهای ارتش اسرائیل در محور فیلادلفیا بپردازد. به عنوان مثال وی مدعی شد که اگر نیروهای رژیم در این منطقه مرزی حضور نداشته باشند علاوه بر انتقال مجدد سلاح و مهمات به غزه، گروه حماس این فرصت را پیدا خواهد کرد تا اسرای صهیونیست را به صحرای سینا، یمن و حتی ایران منتقل کند! بیان چنین اظهاراتی به قدری عجیب بود که رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی- اسرائیلی تعارفات سیاسی را کنار گذاشته و رسما خواستار برکناری نتانیاهو و بازنگری استراتژیک رژیم در اصول دفاعی- امنیتی شدند.
فشار افکار عمومی به نتانیاهو برای برقراری آتشبس در غزه
رهبر حزب لیکود اما به مانند همیشه از موضع خود عقب نشینی نکرد و با نوعی «فرار رو به جلو» اعلام کرد که حماس از طریق کشته اسرا قصد دارد تا افکار عمومی رژیم را هدایت کرده و یهودیان را در برابر یکدیگر قرار دهد. وی برای اثبات ادعای خود با استفاده از اختیارات نخست وزیر در شرایط جنگی دستور آغاز «عملیات روانی» علیه حماس را در رسانههای وابسته به اسرائیل در داخل و خارج از فلسطین اشغالی صادر کرد. به عنوان مثال روزنامه هآرتص در یادداشتی مدعی شد که حماس توانسته یهودیان را در آمریکا و فلسطین اشغالی در برابر یکدیگر قرار دهد. نویسنده این مقاله معتقد است نه بایدن و نه تنانیاهو مقصر اصلی مرگ شش اسیر صهیونیست در رفح نیستند و حماس توانسته به خوبی زمینه اختلاف میان یهودیان را فراهم کند. در مطلبی دیگر رونان برگمن خبرنگار مطرح روزنامه «نیویورک تایمز» در یادداشتی اختصاصی برای روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از منبعی آگاه در ارتش اسرائیل مدعی شد که جنبش حماس «اطلاعات جعلی» را با هدف شکل دادن به افکار عمومی رژیم در اختیار رسانههای خارجی قرار داده است! این خط عملیات روانی به نظر میرسد بخشی از برنامه نتانیاهو برای مقصر جلوه دادن حماس به عنوان عامل شکست مذاکرات و شکست فضای افکار عمومی و اعتراضات ضدجنگ است. موارد فوق نشان میدهد که نتانیاهو در «کوتاه مدت» قصدی برای عقب نشینی از شروط غیرعقلانی خود ندارد و قصد دارد تا جلب نظر مجدد افکار عمومی، آتش بحران را در منطقه زنده نگه دارد.
با وجود مقاومت فعال نتانیاهو جهت تن ندادن به پیشنهاد آتشبس و تلاشهای بازیگران میانجی اما برخی تحلیلگران معتقدند نخست وزیر اسرائیل «دیر یا زور» مجبور خواهد شد تا پیشنهاد صلح را پذیرفته و نیروهای ارتش اسرائیل را از باریکه غزه خارج نماید. در صورت تحقق این سناریو بن گویر و اصموطریچ به وعده خود عمل کرده و کابینه ائتلافی خارج خواهند شد و زمینه برای برگزاری انتخابات مجدد و تشکیل کمیته حقیقت یاب فراهم خواهد گردید. در چنین شرایطی برخی تحلیلگران معتقدند که این امکان وجود دارد در روزهای آینده ارتش اسرائیل با تکمیل استعدادهای نظامی خود در جبهه شمالی و به بهانه بازگشت آوارگان به خانههایشان جنگ جدیدی را در جنوب لبنان آغاز نمایند. این ادعا پس از آن پررنگ شد که ظاهرا امیر رعم، معاون هرتصی هلوی (معاون رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل) در نشستی با حضور اعضای کابینه خواستار عدم آغاز جنگ در جبهه شمالی شده بود که با خشم و واکنش تند نتانیاهو مواجه شد! علاوه بر این به نظر میرسد بنیگانتز، آوگیدور لیبرمن و سایر رهبران راستگرا نیز میل زیادی برای آغاز جنگ بزرگ علیه مقاومت اسلامی لبنان دارند. مهمترین مانع نتانیاهو در این مسیر را میتوان توان موشکی حزب الله دانست که همچنان صهیونیستها نتوانستند بخش عمدهای از آنها را شناسایی و منهدم کنند.
اختلاف سیاست مداران و فرماندهان ارتش بر سر آغاز جنگ در جبهه شمالی
فارغ از تحولات جاری در فلسطین اشغالی و تاثیر سایر بازیگران خارجی مانند آمریکا، قطر و مصر؛ شبکه محور مقاومت نیز میتواند نقش مهمی در برقراری آتشبس در غزه ایفا کند. به عنوان نمونه «زمانمند» شدن حمله تلافیجویانه ایران در پاسخ به ترور شهید هنیه به نظر میرسد گامی مثبت در جهت جلوگیری از تشدید تنش در منطقه و به حاشیه نرفتن مذاکرات آتشبس است. اعضای محور مقاومت باید ضمن حفظ «فشار نظامی» بر اسرائیل جهت پایان دادن به جنگ غزه، لازم است تا کارزار نظامی با تلآویو را به گونهای مدیریت کنند که نخست وزیر رژیم، راهی برای فرار از پذیرش آتشبس پیدا نکند. تحولات روزهای آتی نشان خواهد داد که آیا هیات اسرائیلی پیشنهاد جامع آمریکا و بازیگران میانجی را خواهد پذیرفت یا آنکه قرار است نبرد طوفان الاقصی «یکساله» شود.